نگاه

نامزد مورد حمایت موتلفه کیست؟

نامزد مورد حمایت موتلفه کیست؟ این سوالی است که این روزها در محافل سیاسی و در مواجهه اعضای حزب با رسانه ها مکرر پرسیده می شود.
محمد مهدی اسلامی- نامزد مورد حمایت موتلفه کیست؟ این سوالی است که این روزها در محافل سیاسی و در مواجهه اعضای حزب با رسانه ها مکرر پرسیده می شود. به نظر نگارنده این سوال حاصل یک رفتار ناصواب در میان گروه های سیاسی است.
انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 یازدهمین انتخابات از این نوع است. اگر نیک بنگریم، فارغ از آنکه نتیجه انتخاب در هر یک از ده دوره گذشته مطلوب بوده است یا نامطلوب؛ بیش از آنکه برنامه های یک نامزد مورد نقد و بررسی قرار گیرد و مجموعه همکاران او ارزیابی شوند، شخصیت نامزد رای آورده و یا حتی گاه شخصیت رقیب او بوده است که مسبب اخذ رای گشته است.
کمتر می توان یافت که نقد تحلیلگران سیاسی در ایام انتخابات متوجه برنامه یک نامزد بوده باشد و به صورت اساسی مجموعه همکاران راهی به ارزیابی نامزدهای گذشته نداشته است.
این در حالی است که با تورق تاریخ انقلاب اسلامی مواردی را می توان یافت که یک شخصیت سیاسی در دوره اول ریاست جمهوری خویش با دوره دوم تفاوتهای ماهوی در نگاه به اداره کشور پیدا کرده و بسیاری از "شعار" های دوره اول خویش را در دوره دوم نقض نموده است. این در حالی است که بسیاری از این شعارها نیز فاقد یک برنامه راهبردی و عملیاتی برای اجرا بوده است و بیشتر در چارچوب یک "خواست" ارائه شده است که حتی گاه بعد از به دست گرفتن سکان اداره کشور با بهانه هایی از قبیل در اختیار نداشتن قدرت کافی برای تحقق آن آرمانها و نیز با به گردن رقبای سیاسی یا دیگر مسئولان کشور انداختن مشکلات؛ از پاسخگویی در قبال عدم تحقق آن شعارها نیز خودداری شده است.
اگرچه در این موارد ورود به مصادیق برای تقریب به ذهن، خطر زمین گیر شدن در آن مصداق را دارد؛ اما برای آنکه این موضوع انتزاعی جلوه ننماید، به بخشی از سخنان رییس جمهور محترم در جلسه افطار با دانشجویان اشاره می گردد. وی با رد ادعای یکی از دانشجویان که از فاقد برنامه بودن دولتها سخن گفته بود، پیرامون شعار عدالت خویش در انتخابات ابراز عقیده می کند " نمی‌خواهم اسم ببرم ولی تقریباً همه برنامه‌های دولت در جهت عدالت است، البته این بدین معنی نیست که همه اینها موفق بوده، چون فقط دولت در کشور تصمیم‌گیر ‌نیست و یک برنامه تا بخواهد عملیاتی شود، باید از هفت خان رستم بگذرد." در ادامه در توضیح عدالت پیاده شده به عنوان نمونه در خصوص چگونگی اجرای سیاستهای اصل 44، اختصاص 40درصد از خصوصی سازی ها به سهام عدالت (بقای مدیریت دولتی و تغییر مالکیت حقوقی به تعداد سهامداران زیادی که اثر اجرایی ندارند) و نیز
واگذاری به نهادهای عمومی غیردولتی ( و البته غیر خصوصی) را سند ادعای خویش اعلام می سازد. فارغ از ارزیابی درستی یا نادرستی این رفتار؛ سئوال آنجاست که اگر به واقع دکتر محمود احمدی نژاد پیش از آنکه بر مسند ریاست جمهوری بنشیند، در تشریح شعار کلیدی "عدالت" در تبلیغات خود برنامه های اجراییش را اعلام کرده بود و در میان آن شرح داده بود که معتقد به مدیریت بخش خصوصی نیست، آیا مورد نقد جدی بسیاری از کارشناسان حامی خویش قرار نمی گرفت؟
این نمونه یکی از مصادیق است که از قضا شعار مطروحه از زاویه خاص مورد نظر وی اجرا شده است. با بازخوانی صفحات تاریخ دولتهای پیشین، مواردی یافت می شود که شعارها به کلی به فراموشی سپرده شده بود و یا در جهت عکس آن رفتار گردید.
اینک به نظر می رسد زمان تغییر این رویه است. رویه ای که یک چهره با محبوبیت های فردی و نیز با بهره گیری از شعارهای زیبا بتواند بر مسند ریاست قوه مجریه بنشیند و چو فردا شود، فکر فردا کند.
موضوع غیرمطلوب دیگر آنکه گاه یک فرد که مورد اعتماد مردم قرار می گیرد از همکارانی بهره می گیرد که اگر پیش از انتخابات مطرح می گشت، نتایج متفاوتی را رقم می زد. به عنوان نمونه حضور چهره های معتقد به اقتصاد کوپنی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب در کنار عناصر معتقد به اقتصاد لیبرال مبتنی بر نسخه های بانک جهانی از حزب کارگزاران در کابینه محمد خاتمی آن قدر ناهمگونی ایجاد کرده بود که صدای گلایه آشپز نیز بارها در رسانه ها شنیده شد. یا در نمونه نزدیک تر حضور چهره های شاخص از دولت های سازندگی و اصلاحات  در دولت دهم فارغ از ارزیابی آنها در تضاد با شعارهای احمدی نژاد در مناظره های داغ انتخاباتی 88 بود. بسیار طبیعی است که خروجی دولت منتج از عملکرد ژنرالهای آن است و وقتی هر یک به سویی حرکت نماید، شعارهایی که مردم به آن دل بسته اند محقق نخواهد شد.
از این رو معتقدیم ارائه یک برنامه مدون و نیز آشکار شدن طیف همکاران ارشد در کنار یک نامزد می تواند این نقیصه را برطرف نماید و کارنامه مدیران حاضر در کابینه دولت آینده یک حلقه مکمل برای معرفی چهره واقعی هر یک از نامزدها خواهد بود.
 امیرالمومنین علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر در این خصوص به وی توصیه می نمایند که "افراد زیرک با ظاهر سازى و خوش خدمتى، نظر زمامداران را به خود جلب مى ‏نمایند، که در پس این ظاهر سازى‏ ها، نه خیرخواهى وجود دارد، و نه از امانت دارى نشانى یافت مى‏ شود لکن آنها را با خدماتى که براى زمامداران شایسته و پیشین انجام داده ‏اند بیازماى".
طبیعی است که از یک فرد، هر میزان نیز که دارای محاسن فردی باشد نمی توان انتظار برآورده کردن این رویکرد جدید را داشت و از این رو نیاز به حضور تشکلهای دارای پشتوانه تخصص و تجربه احساس می شود. با این وصف به نظر می رسد آنچه از موتلفه انتظار می رود نباید معرفی زودهنگام یک نامزد انتخاباتی باشد بلکه ارائه برنامه و طیف همکاران نامزد باشد و پس از آن متناسب با آن برنامه و تیم، معرفی فردی که توان اداره دولت را داشته باشد. اگر این تحلیل پذیرفته شود، پیش از سئوال فوق باید پرسید که "برنامه موتلفه برای اداره کشور چیست؟" موضوعی که پاسخ آن دستور کار فعلی ستاد انتخابات حزب پیش از بررسی نامزدها است.

https://shoma-weekly.ir/8FLrlb