زرشناس در بخشی از این کتاب مینویسد: «نئولیبرالیسم ایرانی» بر پایه تقلید از اصول و مؤلفههای بنیادین ایدئولوژی نئولیبرالیسم، به گونهای تدریجی به صورت یک منظومه ایدئولوژیک تقلیدی و شبهمدرنیستی مدون گردیده و پدید آمده است تا دستاویز و محور ایدئولوژیکی باشد در جهت بازسازی فُراماسیون غربزدگی شبهمدرن و احیای سیطره مجدّد آن بر ایران.«نئولیبرالیسم ایرانی» بهعنوان یک ایدئولوژی دارای بنیادهای معرفت شناختی نسبیانگارانه است و مُروّج نسبیانگاری معرفتشناختی است و به تبع جوهر سکولار ـ اومانیستی (مدرنیستی)اش با حکومت اسلامی و هر نوع حکومت دینی مخالف است. نئولیبرالهای ایرانی طرفدار نوعی لائیسیته (جدایی دین از دولت و قدرت سیاسی، یعنی خارجکردن دین از مرکز ثقل حیات سیاسی ـ اجتماعی و ساماندادن نظام سیاسی ـ اجتماعی و امور معاش و مناسبات اجتماعی و زندگی مردمان بر مبنای عقلانیت سکولار ـ اومانیستی و ایدئولوژیهای برآمده از آن)اند و به لحاظ تبلیغی ـ ترویجی بر شعارهایی چون: جامعه مدنی، خِرَدگرایی، پرهیز از دشمنتراشی در عرصه روابط بینالملل، تعامل با دنیا، جامعه چندصدایی و نظایر اینها متمرکزند. زرشناس در ادامه مینویسد: یکی از مؤلفههای جدی «نئولیبرالیسم ایرانی»، تاکید استراتژیک و محوری آن بر لزوم جذب و هضم ایران (به لحاظ سیاسی و فرهنگی و اقتصادی) در نظام جهانی سلطه استکبار و فرایند جهانی سازی نئولیبرالی است. نئولیبرالهای ایرانی به منظور تحقق این خواست استراتژیک خود، کوشش گسترده و مستمری را به منظور استحاله نظام اسلامی از درون و تبدیل آن به یک رژیم بریده از هویت و شعائر دینی ـ انقلابی در پیش گرفتهاند.
لازم به ذکر است که چاپ اول این کتاب در 128 صفحه، قطع رقعی، 5000 تومان و تیراژ 1500 نسخه از سوی دفتر نشر معارف و مرکز مطالعات راهبردی ـ فرهنگی ژرفا منتشر شد.