ولی با همه حمایت استکبار و آمریکا و انگلیس و عناصر فتنهگر داخلی حضور مردم آنها را مأیوس کرد و به شدت شکست خوردند.
تدبیر صحیح
نظام جمهوری اسلامی با فتنهگران، دقیق و مدبرانه روبهرو شد. در آغاز جمعیت ریخته به خیابان را تحمل کرد تا خودشان شاهد فتنهگران و فتنهگری آنها باشند و از آنها جدا شوند.
با عناصر اصلی فتنه و فریب خوردههای فتنه به گفتگو نشست. حتی مقام معظم رهبری آنهارا با نمایندگانشان به حضور پذیرفت. ولی آنها به خیال باطل تصور و هم آلوده قدرت داشتند و راه خطا را برگزیدند.
مردم شعار فتنهگران را شنیدند که میگفتند نه غزه نه لبنان، و متوجه شدند که این شعار آب به آسیاب آمریکا و انگلیس میریزد و اکنون آشکار شده است که اینان دانسته یا ندانسته، همدستان داعش و طالبان و جنایتکاران مورد حمایت آمریکا بودند.
مردم دیدند که آنها به خانهها و مغازههای مردم حمله میکنند و آن را به آتش میکشند و شیشهها را میشکنند و انتقام مستکبرین را از ملت ایران میگیرند. ملت دید که اینان فرزندان این آب و خاک شهیدپرور را دارند میکشند و یاران حججیها را هدف قرار میدهند.
رهبری هم در نهایت صفا و شفافیت به مردم گزارش دادند و چشمان ملت از این همه مظلومیت در حال اقتدار اشکآلود شد و مردم در 9 دی به خیابان آمدند.
حماسه دینی – مردمی 9 دی، دشمنان را به بنبست برد و ارزشآفرینی بزرگی ایجاد کرد و توطئهها در هم شکست و توطئهگران به بیغولهها گریختند.
محدودیت حفاظتی
نظام با قدرت با سران فتنه روبهرو شد. هر جای دنیا، این گونه افراد را به چوبههای دار میسپرند. اما در ایران، آنها محفوظ ماندند محاکمه هم نشدند تا ملت آنها را بهتر بشناسد و از آنها جدا شود.
لکن احتمال این بودکه توطئهگران مزدور بیگانه ازا ین چند نفر برخی را ترور کنند و آن را بهانه علیه نظام اسلامی قرار دهند و دروغ بگویند که نظام آنها را کشته است. لذا آنها محترمانه تحت نظر قرار گرفتند و محدودیتهای حفاظتی بر آنها اعمال گردید.
حضرات نام این محدودیت را حصر گذاشتند و علیه نظام جوسازی کردند و هنوز هم ادامه میدهند. تصور داشتند با این غوغاسالاریها و ترفندها نظام آنها را رها میکند تا کشته شوند و فتنهای جدید شروع کنند اما تیرشان به سنگ خورد.
مظلومنماییهای دروغین هم بجایی نرسید و امروز این عناصر کاملاً بی اعتبار شدهاند. آنها باز در پی (رفع حصر)!! برآمدهاند.
حصر یک امر امنیتی – قضائی است که در همه سیستمهای قضائی و حکومتی وجود دارد و آن، نیست که کسانی را بجای حبس و زندان، تحتالحفظ در منزل خودشان یا جای دیگر محدود میکنند.
حالا بنظر میرسد دیگر نیازی به محدود نگه داشتن آن حضرات نیست. ترور آنها هم از طرف استکبار بعید به نظر میرسد.
از طرفی آنها مرتکب گناه و مباشرت در قتل بیگناهان و در آسیب به اموال عمومی و مردم و ایجاد مشکلات امنیتی و موجب سوء استفاده بیگانگان و دشمنان اسلام و ایران شدهاند.
خانوادههای شهدای در فتنه 88 و آسیب دیدگان از این عناصر فتنهگر شکایت دارند و این حق آنهاست و دادگاههای جمهوری اسلامی به این حق باید رسیدگی کنند و حکم صادر شود تا طبق قانون با اینان و شاکیان آنها عمل شده باشد.
بنظر میرسد که پیشنهاد برخی از حامیان اینان که درخواست محاکمه آنان را دارند پذیرفته شود و محاکمه علنی صورت گیرد.
مردم حق دارند اصل ماجرا و فتنه اینان و اقدامات خلاف شرع و قانون آنها را بدانند و قانون در مورد آنها اجرا شود.
نکته بسیار مهمفتنه 88 فراموش شدنی نیست، عبرت گرفتنی است.
شیوه صحیح برخورد و روشنگرانه با این فتنهگران درسی برای سایر انقلابیون در نهضت بیداری اسلامی میباشد.
در ایران هم حمایت از فتنهگران ملاکی است برای شناخت حامیان فتنهگران که از مسئله حصر، دم میزنند. چه آنها که به علت عقاید التقاطی، و مسئلهدار بودن این مسائل را میگویند و چه آنها که برای گدایی رأی و رأیآوردن در مرحله دیگر از عناصر فتنهگر، حمایت مینمایند.
آنها تصور دارند مردم مراقب گفتار و رفتار آنها نیستند و دل به رأیبخشی از جامعه که منفی هستند دادهاند در حالی که مردم هوشیارند و علل واقعی این شیوهها را شناختهاند.
و ماللظالمین الا خسارا