نگاه

موتلفه مراقب و مسئول همگرایی

در همگرایی مورد نظر موتلفه اسلامی معیار مرزبندی‌ها و خط‌کشی‌ها معنای مطلق صف‌بندی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان نیست بلکه معیار ارزش‌های مبنایی و مصداقی نظام هستند که در مقولاتی نظیر ولایت فقیه، جایگاه مراجع، نقش روحانیت دینی، قانون اساسی، دفاع مقدس، تکریم جایگاه و نقش مردم و ده‌ها مقوله دیگر است. بنابر این با این نگاه موتلفه همواره سعی نموده همگرایی را برای جریان‌هایی نظیر دوم خردادی‌ها و اصلاح‌طلبان ایجاد و حفظ نماید. برای استدلال این ادعا می‌توان صدها دلیل از مواضع دبیرکل حزب حداقل در دو دهه گذشته استخراج نمود و زمان فعالیت در حزب جمهوری اسلامی و قبل از انقلاب جای خود دارد.

نصر عزیزی- ایجاد همگرایی در یک کشور انقلابی کار آسانی نیست، همگرایی ضمن اینکه یک حرکت اجتماعی و عملیاتی است، میدان عمل سیاسی تجربه شده است. اگر فرض بر این باشد در شرایط و مقاطع مختلف زمانی و متناسب با نیاز جامعه بستههای همگرایی فراهم گردد، مجریان آن باید صلاحیت و ویژگیهای لازم از جمله توانمندی، تجربه، روحیه کار جمعی، سعهصدر اجتماعی و انفرادی، اصول اخلاقی، شناخت و بصیرت لازم، توان تجزیه و تحلیل و تصمیمگیری بالا و از همه مهمتر آهنگ رهنمودهای رهبری را داشته باشند. همینجا لازم بهذکر است احزاب و گروههایی که موسمی بوده و زود میآیند و میروند و فاقد پایگاه اجتماعی مشهود و نامشهود هستند، از ویژگی های بالا بیبهره هستند.

موتلفه اسلامی از آنجایی که پایههای حرکت اجتماعی و ساختاری و نظاممندی خود را براساس مبانی دینی طرحریزی و حداکثر تلاش را برای انطباق خود با این معیارها داشته است، میتواند ادعا نماید که تنها حزبی بوده تا در عرصه همگرایی سیاسی اقدام کرده و موفق باشد. نکته حائز اهمیت این است که اگر همگرایی مبنای ارزشی، اخلاقی و دینی نداشته باشد، نه مؤثر و نه موفق و نه پایدار است، لذا با مختصری از رویکردهای حزبموتلفه اسلامی در زمینه همگرایی میتوان به گوشهای از زوایای توفیقات این حزب پی برد‌‌.

راهبرد موتلفه همواره در جهت چشمانداز راهبردهای نظام نوپای اسلامی بوده و زمانی که دور را نگاه میکند، نزدیکیهای زمانی و مکانی و موضوعی از اهمیت کمتری برخوردارند برای مثال تأیید مقوله احکام امضایی و یا قاعده مصلحت در همه زمانها و مکانها موضوعیت دارند هرچند که به مذاق جمع کثیری خوش نیاید، لذا زمانی که نگاه یک حزب چنین باشد، مقوله برد و باخت در انتخابات و اینکه مسئولیتهای کلان در اختیار حزب نباشند، از اهمیت بعدی برخوردار است، ضمن اینکه حفظ اصل نظام و پیشگیری از خطرات بنیانی در عرصههای سیاسی اجتماعی یک اصل است.

اگر بعد از مرور اصطلاحات سیاسی حزب الهیها در مقابل لیبرالها و ضد انقلاب، راست در مقابل چپ، مجدداً رسالتیها در مقابل به اصطلاح خط امامیها، خط سهها، راست مدرن، راست سنتی، چپ مدرن، چپ سنتی، دوم خردادیها، پدیده کارگزاران و در نهایت اصولگرایان و اصلاحطلبان به یک حقیقت بنگریم، جوهره اصلی و شالوده اساسی نظام جمهوری اسلامی همان اصولی است که پایهریزی شده، تداوم یافته و در آینده نیز باید تداوم یابد و اگر تفاوتی بین اصلاحطلب و اصولگرا باشد در واقع تفاوت بین روبنا و زیربنا از نظر مفهومی میباشد که مصادیق نیز در این خصوص تداعی میشود. لذا موتلفه اسلامی از ابتدای تأسیس با حفظ اصول و با رویکرد اصولگرایی سیاستهای خود را تنظیم نمود و به عنوان شاخص برجسته به همگرایی جریانهای سیاسی مرتبط با جریان همراه خود پرداخته و تا کنون موفق بود.

در همگرایی مورد نظر موتلفه اسلامی معیار مرزبندیها و خطکشیها معنای مطلق صفبندی اصلاحطلبان و اصولگرایان نیست بلکه معیار ارزشهای مبنایی و مصداقی نظام هستند که در مقولاتی نظیر ولایت فقیه، جایگاه مراجع، نقش روحانیت دینی، قانون اساسی، دفاع مقدس، تکریم جایگاه و نقش مردم و دهها مقوله دیگر است. بنابر این با این نگاه موتلفه همواره سعی نموده همگرایی را برای جریانهایی نظیر دوم خردادیها و اصلاحطلبان ایجاد و حفظ نماید. برای استدلال این ادعا میتوان صدها دلیل از مواضع دبیرکل حزب حداقل در دو دهه گذشته استخراج نمود و زمان فعالیت در حزب جمهوری اسلامی و قبل از انقلاب جای خود دارد.

مواضعی را که اخیراً جناب آقای عسگراولادی بهعنوان معدود سیاستمدار اصولی قرن اخیر با بیش از 60 سال تجربه کار و خدمات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در زمینه همگرایی ملت بیان نموده است برای بسیاری از مدعیان سیاست که اگر با فرض بیغرض برآشفته شوند، قابل درک نیست. زیرا به دلایلی که در این مقاله ذکر شد، ورود به دروازه همگرایی الزاماتی دارد که این الزامات با شروط آن باید تمرین شده و محقق شده و تجربه شده باشند و موتلفه اسلامی این الزامات را با وجود امثال آقای عسگراولادی تمرین نموده است. البته در همگرایی هیچگاه ذبح ارزشها و یا عدول از آنها مورد نظر نیست بلکه با توجه به ظرفیتها و استعدادها باید به سمتی حرکت کرد که نیروی عظیم ملت در صفوف واحد و متراکم و فشرده تأثیرگذاری بینالمللی را در کمترین زمان به نفع اسلام و انقلاب اسلامی قرار گرفته و بسترها برای تصمیمات راهبردی نوین رهبری بیش از پیش فراهم شود.

https://shoma-weekly.ir/HzAmho