1- مهمترین آفتهای همهی انقلابها ارتجاع است
2- ابتلای مسئولین به روحیه اشرافی گری
3- ایجاد بیمبالاتی نسبت به بیتالمال در مسئولین
4- امتیاز طلبی مسئولین
5- بیتوجهی به اقشار مستضعف جامعه
6- تکیه به بیگانگان (نگاه به بیرون) برای پیشرفت
7- انقلاب را تمامشده پنداشتن
*معنی ارتجاع در انقلاب چیست؟
ارتجاع یعنی چه؟ یعنی این حرکتی که انقلاب شروع کرده بود و ملّت داشتند در این مسیر با نیروی انقلابی و با سرعت حرکت میکردند، در یکجاهایی سست بشوند، بعد متوقّع بشوند، بعد برگردند؛ این ارتجاع است؛ ارتجاع یعنی برگشت. همهی انقلابهای بزرگ تاریخ که ما آنها را میشناسیم -مثل انقلاب فرانسه، مثل انقلاب روسیه و انقلابهایی که در کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین و جاهای دیگر اتّفاق افتاد- تقریباً بدون استثنا در سالهای اوّل عمر خودشان به این بلیّه دچار شدند؛ اینکه چهل سال بگذرد و شعارهای انقلاب دست نخورد، تکان نخورد، در هیچکدام از این انقلابها وجود ندارد؛ ما توانستیم این شعارها را حفظ کنیم. امّا خطرناک است؛ من وظیفهدارم خطر را به مردم عزیزمان بگویم. ما اگر به سمت اشرافی گری حرکت کردیم، این رفتن به سمت ارتجاع است؛ اگر بهجای توجّه به طبقهی ضعیف، دلسپردهی طبقات مرفّه و زیادهخواه در کشور شدیم، این حرکت به سمت ارتجاع است؛ اگر بهجای تکیهی به مردم به خارجیها تکیه کردیم، امیدمان را به بیگانهها بستیم، این حرکت در سمت ارتجاع است؛ این نباید اتّفاق بیفتد. نخبگان جامعه باید حواسشان باشد، مدیران جامعه باید حواسشان باشد. مدیران کشور باید به شدّت مراقبت کنند، مردم هم نگاه کنند، با حسّاسیّت دنبال کنند رفتار ماها را، رفتار مدیران را؛ با حسّاسیّت. ارتجاع چیز خطرناکی است. ارتجاع وقتی اتّفاق میافتد، معنایش این است که همان آدمهای انقلابیِ سابق سرکارند امّا خط را عوض کردهاند، راه را عوض کردهاند؛ کانّه انقلاب شده بود برای اینکه آنها بروند و ما بیاییم سرکار! برای این [کار] که انقلاب نشد؛ انقلاب یعنی دگرگونی، انقلاب یعنی تغییر مسیر، انقلاب یعنی یک هدفهای والایی را در نظر گرفتن و بهسوی آنها حرکت کردن؛ اگر این هدفها را فراموش کردیم، دیگر انقلاب نیست.
آنچه در صدر اسلام بعد از رحلت پیامبر ص گذشت ارتجاع بود زیرا با کنار زدن ولایت حقه امیر مؤمنان ع رفتار جاهلیت؛
اشرافی گری؛ بیمبالاتی به بیتالمال؛ امتیاز طلبی صحابی و مجریان و انحراف از خط پیامبر تا حکومت علی علیهالسلام ادامه داشت.
*اشرافی گری ضدانقلاب است
قرآن تهاجم تمامعیاری را علیه اسرافکاران و اشراف ریخت و پاشگر اعلان مینماید. تهاجمی که همانند آن بر بشریت نه در کتابهای دینی و نه در هیچ کتاب دیگری به خود ندیده است؛ و اشرافی گری درواقع به معنی غرق شدن در لذتها و وسایل رفاهی بیشازحد و معمول زندگی است.
اسراف و اشرافی گری ازنظر قرآن یکی از ویژگیهای جهنمیانی است که استحقاق خشم و عذاب خداوند را پیدا نمودهاند، خداوند متعال میفرماید:
( وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ * فِی سَمُومٍ وَحَمِیمٍ * وَظِلٍّ مِّن یَحْمُومٍ * لَّا بَارِدٍ وَلَا کَرِیمٍ * إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ * وَکَانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِیمِ ) (واقعه: 41-46)
سمت چپیها! چه سمت چپیهایی؟! (بدا به حالشان!)، آنان در میان شعلههای آتشوآب جوشان بسر خواهند برد! و در سایه دودهای بسیار سیاه و گرم قرار خواهند گرفت، نه خنک است و نه مفید فایدهای، چراکه آنان پیشازاین (در دنیا، مست و مغرور نعمت و) خوشگذران بودهاند، و پیوسته بر انجام گناهان بزرگ، پافشاری داشتهاند.)
همچنین ازنظر قرآن، اشراف مغرور و گناهکار در طول تاریخ با رسالت و دعوت پیامبران و اصلاحگرایان در جنگ و ستیز بودهاند، و بر پیروی از فرهنگ و گمراهی خود اصرار میورزیدهاند.
در عصر « ابوالانبیاء » حضرت نوح علیهالسلام این متکبران و اشراف بودند که او و پیروانش را آدمهای گدا و بیسروپا میدانستند و با رسالت او به رویارویی میپرداختند، و وقاحت و رذالتشان را بهجایی رسانیدند که خواستار_ به گفته آنها_ بیرون راندن اراذلواوباش میشدند، تا زمینه پیروی آنها از پیامبر فراهم شود.
اشرافی گری و غرق شدن در ناز و نعمت و غفلت از کار و مسئولیت زمینهساز فساد اجتماعی و درنتیجه سبب ازهمپاشیدگی نظام اجتماعی میگردد. به همین خاطر خداوند متعال آن را همسان ستم و جرم قرار داده و میفرماید :
(وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مَا أُتْرِفُواْ فِیهِ وَکَانُواْ مُجْرِمِینَ) (هود : 116)
به همین خاطر اسلام برای جلوگیری از اشرافی گری و دنیاپرستی از برخی از اشیاء مشخص که نشانه اشرافی گری و فخرفروشی است، نهی نموده است، که برخی از آنها عبارتاند از :
1.ظروف و وسایل پختوپز و اسباب سر سفرهای که از طلا یا نقره ساختهشده باشند، امام مسلم و بخاری از ام سلمه و او هم از رسول خدا (ص) روایت مینماید : « کسی که در ظرف نقره آب مینوشد و غذا میخورد، درواقع آتش جهنم را در درون خود فرومیبرد».
همچنین نگهداری ظروف طلا و نقره برای زینت هم حرام و نامشروع است، هرچند مورداستفاده قرار نگیرند.
2. استفاده از فرشهای زربفت و ابریشم خالص نیز حرام و نامشروع است. از حذیفه (رض) روایتشده که :« رسول خدا ما را از خوردن و آشامیدن در ظروف ساختهشده از طلا و نقره و پوشیدن لباس از پارچه ابریشم و زربافت، و نشستن بر روی آنها نهی فرموده است»
3. استفاده از زینتآلات ساختهشده از طلا برای مردها نیز حرام و نامشروع است؛ زیرا رسول خدا (ص) فرموده است : « این دو (طلا و ابریشم) بر مردان امّت اسلامی حرام گردیده است»؛ و فرموده است : لباس ابریشم بر تن نکنید! زیرا هرکس در دنیا از آن استفاده نماید، در آخرت از آن محروم میشود.
رهبر معظم انقلاب در جای دیگر فرمودند :
جلوی اشرافی گری باید گرفته بشود؛ اشرافی گری بلای کشور است. وقتی اشرافی گری در قلّههای جامعه به وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آنوقت] شما میبینید فلان خانوادهای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی گری فرهنگ شد، میشود این. جلوی اشرافی گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضد این جهت اشرافی گری باشد؛ کما اینکه اسلام اینجوری است.۱۳۹۵/۰۵/۱۱
* بیمبالاتی نسبت به بیتالمال
رشد فساد اقتصادی واداری و رانتخواری و رشوه و حق حساب و پورسانت در سیستم اداری کشور نمود بیمبالاتی مسئولین نسبت به بیتالمال است؛
دریافت حقوقهای نجومی در برابر کار کم و غیر کیفی نمونهای دیگر از بیمبالاتی نسبت به بیتالمال است؛
اجرای پروژههای غیر کارشناسی شده ونیمِ تمام گذاشتن آنها
خرید کالاهای خارجی باوجود تولید داخلی به خاطر پورسانتهای آن
طولانی شدن اجرای طرحهای عمرانی و بالا رفتن قیمت تمامشده آنها
صرف بودجههای عظیم برای تشریفات و پذیرائی در جلسات و تغییر دکور اتاقهای مدیران
نبستن گلوگاههای سوءاستفاده مالی در سیستمهای اداری
عدم نظارت بر وامدهیهای کلان بانکها از سرمایه مردم و بیتالمال
همگی نمونه هائی از بیمبالاتی به بیتالمال است که آفت انقلاب اسلامی است
*امتیاز طلبی مسئولین
اینکه مسئولین بهحسب مسئولیت خود امتیازات خاصی را برای خود و خانواده و اطرافیان مطالبه کرده یا آنها قائل شوند و این امر موجب برتری اجتماعی طبقه مسئولین نسبت به دیگر آحاد مردم شود نیز آفت انقلاب است.
تعبیرات ژن خوب و معضل آقازادهها و فساد بعضی از آنها و تحصیلات هزاران نفر آنها در دانشگاههای خارج از طریق رابطه و غیره نمونه هائی از این امتیاز طلبیهاست.
*بیتوجهی به اقشار ضعیف
از ابتدای انقلاب اسلامی که امام ره انقلاب را از آن پابرهنگان نامید و تأکید کرد تنها آنهایی تا آخر با انقلاب هستند که طعم فقر و محرومیت را چشیده باشند و یک موی کوخنشینان را با کاخنشینان عوض نکرد و دومین نهادی را که پس از پیروزی انقلاب تأسیس نمود کمیته امداد امام خمینی برای رفع فقر و رسیدگی به نیازمندان بود.جهتگیری انقلاب بهسوی محرومین و نیازمندان تثبیت شد؛ بنابراین بیتوجهی به فقرا و محرومین در هر دستگاه اجرائی و برنامهریزی و قانونگذاری حرکتی بر ضدانقلاب و آرمانهای آن است و مسئولین نباید رضایت سرمایهداران و متمولین را بر محرومین ترجیح دهند.چراکه پشتوانه عظیم انقلاب را که محرومان هستند؛ دلسرد و سست میکند.
*تکیه به بیگانگان
اعتماد بایستی به مردم باشد؛ اقتصاد درونزا و برونگرا. جوشش حرکت اقتصادی از درون کشور است؛ استعدادهای مردم، امکانهای مردم، سرمایههای مردم. تدبیری اندیشه بشود که این سرمایهها، این استعدادها، این ظرفیتها به کار و تولید در داخل و ثروت سازی و ایجاد ثروت در داخل بینجامد؛ این تدبیر میخواهد. نگاهمان به خارج نباشد. البتّه اگر بخواهیم اقتصاد داخلی رونق پیدا کند باید صادراتِ خوب داشته باشیم، وارداتِ به مورد داشته باشیم، ارتباطات اقتصادی داشته باشیم؛ در این تردیدی نیست. سرمایهگذاری خارجیها در داخل باشد؛ بنده مخالف نیستم بااینکه خارجیها بیایند سرمایهگذاری کنند، منتها تدبیر کار و سررشتهی کار باید دست مدیران داخلی باشد، اینها بایستی تصمیم بگیرند، اینها باید اراده کنند؛ کار سپرده نشود دست بیگانهها. اگر کار دست بیگانهها سپرده شد، سررشتهی کار از دست مدیران کشور خارج خواهد شد. حوادث عبرتانگیزی در این زمینه اتّفاق افتاده است.
در همین تهران، رئیس یکی از کشورهای معروف منطقه -که دیگر نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از کشورهای بالنسبه پیشرفتهی آسیا که واقعاً پیشرفتهای اقتصادی خیلی خوبی داشت و رشد بالای اقتصادی داشت- حدود دوازده سال، سیزده سال قبل از این، اینجا آمد و با بنده ملاقات کرد؛ آنوقتی بود که آن زلزلهی اقتصادی بزرگ در کشورهای شرق آسیا به وجود آمده بود؛ این [فرد] رئیس یکی از همان کشورها بود. آمد پهلوی من؛ وارد اتاق که شد، جزو اولین کلماتش این بود که گفت «ما در یکشب گدا شدیم». اقتصاد وقتی وابستهی به سرمایه و ارادهی یک سرمایهدار یهودی و غربی و آمریکایی است، اینجوری میشود. یک کشورِ سرِپای بانشاط اقتصادی و دارای رشد اقتصادی بالا، رئیسش به من میگوید که ما در یکشب گدا شدیم! اتّکا به خارج این است. ما خودمان اتّکا به خارجیها را در قضیّهی برجام مشاهده کردیم؛ در قضیّهی مذاکرات هستهای اعتماد کردیم به اینها و از اعتمادمان سودی نبردیم. 29/11/96
*انقلاب را تمامشده پنداشتن
بعضی خیال میکنند انقلاب فقط سال ۵۷ بود و تمام شد؛ این خطا است. انقلاب در سال ۵۷ شروع شد، نه اینکه تمام شد؛ آغاز تغییر، آغاز حرکت اصلاحی در جامعه در سال ۵۷ اتّفاق افتاد، در بیستودوّم بهمن اتّفاق افتاد و آنجا شروع شد؛ بهتدریج این حرکت باید عمیقتر، وسیعتر، گستردهتر، خردمندانهتر ادامه پیدا کند، نه اینکه متوقّع بشود. اینجور نباشد که اگر گفتیم فلانی انقلابی است، از او برداشت منفی بشود؛ یا [اگر گفتیم] فلانی انقلابی است یعنی آدم غیر متفکّری است، مثلاً آدم سر به هوایی است؛ نخیر، اینجوری نیست. بله، نظام ادارهی کشور محترم است، قانون اساسی محترم است، باید همهی اصول قانون اساسی رعایت بشود؛ انقلاب در این قالب ریخته شده است، [لذا] این قالب بایستی محترم نگهداشته شود؛ این لازم است. 29/11/96
انقلاب اسلامی بهوسیله نیروهای انقلابی تا تحقق کامل اهداف و آرمانهای انقلاب تداوم دارد بنابراین روحیه انقلابی و تفکر انقلابی و عمل انقلابی نباید حذف یا کمرنگ شود در غیر این صورت انقلاب در نیمهراه ناتمام خواهد ماند.
کسانیکه با نیروهای انقلابی مخالفت میکنند و آنها را از سیستم اجرائی کشور حذف میکنند یا اینکه شعار میدهند انقلابی گری تمامشده؛ اینها رفتاری ضدانقلاب داشته و آفت انقلاب محسوب میشوند.