محمدکاظم انبارلویی- این روزها سالگرد بزرگداشت شهید آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از یاران باوفای امام(ره) است. بهشتی را باید بدون شک یکی از بزرگترین پایهگذاران اساس و مبانی جمهوری اسلامی دانست. تلاش او در بنیانگذاری دستگاه قضائی نوین جمهوری اسلامی و نیز به سامان رساندن نشستهای پرچالش مجلس خبرگان قانون اساسی ماندنی و قابل ستایش است. او قانون اساسی جمهوری اسلامی را با خون خود نوشت و به همین دلیل منافقین و لیبرالها کمر به قتل او بستند.
او افشاگر شرارت و خیانتهای منافقین و لیبرالها و خنثیکننده توطئههای آنها در به وجود آوردن انحراف در جمهوری اسلامی بود. شهادت او و یاران باوفایش نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی است. این خونها آنهم در اوج شرارت استکبار جهانی در تحمیل یک جنگ خانمانسوز و حمله نظامی خارجی، جان و روح تازهای به ملت ایران بخشید و کشور را در افتادن به دره انحراف لیبرالیسم نجات داد.
نزدیک به ۴۰ سال است از شهادت مظلومانه سیدالشهدای انقلاب که امام فرمود؛ «شهید بهشتی مظلوم بود و مظلوم زیست و خار چشم دشمنان بود» میگذرد. در این ۴۰ سال در مورد خدمات و زحمات شهید بهشتی و مبانی فکری و عملی او سخن بسیار گفته شده است. او کمر نفاق و لیبرالیسم را با تحلیلهای هوشمندانه و هشداردهنده خود شکست، به همین دلیل آنها حرفی برای دفاع فکری نداشتند و دست به سلاح بردند و بعد هم رفتند، در کنار صدام و دشمن اشغالگر علیه ملت جنگیدند.
یکی از مهمترین و جدیترین دغدغه شهید بهشتی، معیشت مردم، فاصله فقیر و غنی و شکاف طبقاتی در جامعه ما بود.
او میفرمود: «صریح میگویم انقلاب اسلامی ما با روند و مناسبات اقتصادی موجود در جامعه ما در معرض خطر و آسیب جدی است. در جامعه ما سیرها و خیلی سیرها با گرسنهها و خیلیگرسنهها با هم دیده میشوند تا وقتی چنین است، جامعه ما اسلامی نیست. باید حرکت و اقدامی سریع و قاطع آغاز کنیم و هرچه زودتر به این فاصله جهنمی سبک زندگی در جامعه پایان دهیم.»
فاصله طبقاتی او را به شدت رنج میداد و شنیدم دو روز مانده به شهادت در تدارک انتقال وسایل خانه خود از شمال شهر به منزلی در مرکز و جنوب شهر بود که شهادت او باعث شد برای رفتن به سوی جاودانگی در جنوبیترین نقطه شهر منزل ابدی خود را تدارک ببیند.
او از شدت کینه و خشم دشمنان اسلام بهویژه آمریکای جهانخوار علیه خود مطلع بود و اواخر عمر خود به این سخن تفوه میفرمود که؛ «هر لحظه انتظار دارم دیوار یا سقفی بر سرم فرود آید یا گلولهای بر قلبم نشیند.»
اکنون ۴۰ سال از آن ماجرای خونین و آن پیامها و دغدغههای پاک الهی میگذرد. آیا دولت و مجلس و دستگاه قضائی حاضرند با بررسی دغدغههای معیشتی شهید بهشتی و یارانش پاسخی درخور دهند.
من از دولت ناامید هستم. با این وزرای میلیاردی و این کارنامه ۷ساله نهتنها فاصله فقیر و غنی کم نشده، بلکه افزایش یافته است. با غفلت از صیانت از ارزش پول ملی، میلیاردها تومان از جیب فقرا به جیب اغنیا سرازیر شده و آنها نمیدانند چگونه این پولها را بخورند.
قصرها، کاخها و ویلاها بنا شده و حد یقفی بر این زیادهطلبی وجود ندارد. برخی اغنیا حتی زبان به شکوه گشودهاند که چرا معده آنها فقط یک بشقاب از اطعمه و یک گیلاس از اشربه گنجایش دارد، شکمهای برآمده آنها دارد میترکد و شکم فقرا از شدت فقر به کمرشان چسبیده است.
اگر دولت هنری داشت، اقتصاد مقاومتی را اجرا میکرد و قدری از این اندوه جانکاه میکاست. اگر فکر و ایده درستی داشتند، همه تخممرغهای خود را در سبد آرزوهای برجامی نمیگذاشتند.
اما من به دولت آینده، مجلس کنونی و دستگاه قضائی امیدها دارم. امروز دستگاه قضائی با دستان پرقدرت خود گلوی حرامخواران، رشوهگیران و رانتخوری را میفشارند و اموال به غارت رفته بیتالمال را برمیگرداند.
امروز مجلس ما اراده کرده است با شعار «نجات اقتصاد ایران» فکری برای تورم، صیانت از ارزش پول ملی، اشتغال برای جوانان و جلوگیری از اسراف و تبذیر کند.
خبرگان، نخبگان و ایدئولوگهای انقلاب اسلامی ۴۰ سال پیش زیر سقف مجلس خبرگان قانون اساسی با رأی ملت جمع شدند، با مدیریت شهید بهشتی در فصل چهارم ۱۳ اصل قانون اساسی به عنوان اصولی که متضمن حقوق اقتصادی ملت است را به خوبی تبیین کردند. اگر این اصول توسط دولتهای پس از انقلاب عملیاتی میشد، ما امروز شاهد این دره عمیق و وحشتناک فقر و غنا در کشور نبودیم.
حقوق اقتصادی ملت در این سالها بهشدت نقض شده است. آمریکا و دشمنان نظام با مشغول کردن رهبران جامعه ما در حوزه سیاست و امنیت با حمله نظامی، جنگ داخلی و جنگ نرم اجازه ندادند آنها به «اتاق فکر برونرفت مشکلات اقتصادی» بروند.
بهترین استعدادهای فکری ما را در پشت جبهه و در جبهههای دفاع مقدس به مسلخ بردند و به شهادت رساندند.
امروز، روزی است که نخبگان علمی و فکری جامعه ما باید قدری از وقت خود را در اتاق فکر راهحلهای اقتصادی به صورت کاربردی بگذارند و آماده شوند در برابر جریان زراندوزان طمعورز که برای حرص آنها جهت جمعآوری ثروت حد و حصری نیست، بایستند. در برابر متجاوزان به بیتالمال بایستند، در برابر جریان نفوذ در کشور که در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای اقتصادی اخلال میکنند، بایستند.
روز هفتم تیر که آن فاجعه دردناک تاریخی به وقوع پیوست و شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران باوفای امام(ره) و امت را به کام مرگ کشاند، دستور اصلی جلسه مهار تورم بود. اخیار جامعه دور هم جمع شده بودند تا فکری برای غنیسازی سفره مردم بکنند، اما آمریکای جنایتکار و دشمنان داخلی اجازه نمیدهند برگزیدگان ملت به فکر معیشت آنها باشند. ما باید از این توطئه عبور کنیم و بر سر سفره مردم بهویژه محرومان و مستضعفان بنشینیم و بفهمیم بر آنها چه میرود. همانها که از همه چیز خود برای حفظ انقلاب گذشتهاند و تا آخر در برابر توطئههای رنگارنگ دشمن ایستادهاند.