نصر عزیزی- در پی فتنه اخیر مقام معظم رهبری در بخشی از تحلیل خود فرمودند: دشمنان مثل مگسی روی زخم ناشی از مشکلات و ضعفها مینشینند باید زخم را خوب کنید و نگذارید بوجود آید.
اگر تعبیر درستی بهکار برود, شاید بتوان گفت زخمهای اقتصادی از مهمترین مشکلات جامعه ما است. در بخشهای دیگر این وضعیت وجود دارد ولی از وابستگی و پیوستگی آنها در حوزه اقتصاد و معیشت و نیازهای ملموس مردم زخمهای اقتصادی ملموستر هستند سؤال این است این زخمها را چه کسانی ایجاد میکنند؟
سکان کشتی اقتصاد و هدایت آن در اختیار دولت است همه امکانات و بودجه بیتالمال و بسترهای فراهم قانونی و پول و سیاستها در اختیار دولت است. در ساز و کار مردم سالاری دینی مردم رئیس جمهور را انتخاب میکنند تا با تدابیر و برنامهریزی لازم این کشتی عظیم را در اقیانوس جهانی هدایت کند. اگر سهم مجلس و قوه قضائیه را در این مسئولیت مشخص سازیم, تولید بسیاری از مشکلات و دردسرهای قوه قضائیه به عملکرد دولت بستگی دارد و ناکارآمدی و بی تفاوتی و بیتدبیری دولت و ناتوانی آن در بعضی حوزهها به بینظارتی و سهلانگاری مجلس بستگی دارد.
تهیه و تدوین برنامههای میان مدت و سالانه از وظایف دولت است که میتوان گفت مهمترین زخم مشاهده شده در برنامه ششم این بود که دولت خود را بی درد سر و فارغ از همه جا در 35 حکم وماده رها ساخت و سرنوشت یک ملت را در این مواد متمرکز نمود بدیهی است که به تبع این نگاه زخم عمیقتر برنامه و بودجه 97 شکل میگیرد که با چالشهای مهم اقتصاد کشور نظر اشتغال، تورم، نرخ رشد، نظام تجارت، خدمات موظف دولت در حوزههای عمرانی و اجتماعی و فرهنگی به سادگی عبور مینماید و عفونت زخمهای این چالشها از سال به سال دیگر منتقل میشود.
پنج سال از عمر دولت یازدهم و دوازدهم میگذرد، هنوز معاون اول رئیس جمهور که این روزها در تدارک انتخابات چهار سال دیگر با رئیس خود در بگو مگو و اختلافات بسر میبرد, مقصر سقوط ماشین اقتصاد را به عمق دره, دولتهای نهم و دهم میداند. مثل اینکه این آقای جهانگیری نبود که بیش از دو دهه سکان هدایت صنعت کشور و صدارت و وزارت و استانداری و نمایندگی را بهعهده نداشت!
معاون اول آقای روحانی در دوران صنعت و معدن از سر و سامان دادن به یک شرکت مثل ایران خودرو و سایپا عاجز بود و قریب 5 سال از بالاترین موقعیت اجراییاش میگذرد, هنوز به شرکتهای فرانسوی و کرهای و چینی التماس میکنند تا بعد از چهار دهه خود و شایسته عزت ایرانی را به ملت تحویل دهند.
چه زخمی بالاتر از این نوع بیتدبیریها که مسئولان اجرایی بعد از چهار دهه هنوز نتوانند یک خودرو با تولیدایرانی داشته باشند؟ چه زخمی چرکینی بالاتر از اینکه بودجه جاری دولت آقای روحانی قریب نود درصد و بودجه عمرانی آن کمتر از ده درصد است؟
چه مصیبتی بالاتر از اینکه ریخت و پاشهای اداری، سفرهای خارجی، دکوراسیونهای ادارات، حقوقهای نجومی، زیرمیزیهای بی حساب و کتاب، بودجههای در اختیار، همایشهای فرمایشی، پاداشهای چند میلیونی، مدیران فرسوده و از کار افتاده, روابط فامیلی, و فسادهای پیاپی روزی از روزهای دیگر بیشتر و بیشتر شود و با کمال تأسف در بودجه 97 شکل قانونی داشته باشد؟
برای ملتی که بزرگترین ابرقدرتهای قرن را شکست و آرمانهای خود را در اوج فتنهها و جنگها و حصرها و دشمنیها و تحریمها و غول رسانهای بینالمللی به پیش میبرد، چه عاملی مگسها را از لانههای فساد به پرواز در میآورد و بر روی زخمهای متعفن لانه میکنند؟
دولت یازدهم چشم و گوش خود را به روی دلسوزان و منتقدان حقیقی فروبست درد مردم را ندید و اسیر آمار و ارقامهای خود فریبی شد تا صدای اعتراض مردم بعد از صدها تجمع بیرون زده و در این میان مگسها هم به حرکت در آمدند.
باز هم دیر نشده دولت به مردم بگوید قریب دو هزار شرکت دولتی که بعضی از آنها بود و نبودشان برای ملت تفاوتی ندارد و بعضی هم بودنشان زیان و ضرر است و برخی نیز حیاط خلوت رانتها و سوء استفادهها و چند شغلیها و پاداشهای چند صد میلیونی و فساد کالا و ارز و شکلگیری حلقههای رانتساز واردات قاچاق و غیر قاچاق است, در بودجه 97 چه جایگاهی دارند؟
آیا شرکتهایی که بیش از 800 هزار میلیارد بودجه را به خود اختصاص میدهند و 2 درصد سود ندارند, منشاء فساد و تعفن زخمهای کهنه شده نیستند؟
آیا نادیده گرفتن علم و فناوری و مفقود بودن جایگاه شرکتهای دانش بنیان و تکلیف خصوصیسازی و واگذاریهای قانونی در بودجه، اضافه شدن بر تعفن زخمهای گذشته نیست و چه انتظاری دارید مگسها از اقصی نقاط حوزه تحت نفوذ دشمن با هماهنگی نفوذیهای داخلی به پرواز در نیایند؟
در کجای چارچوبهای علمی این فرضیه ثابت گردید که نرخ تورم تک رقمی باشد ولی مردم در عمل بیشترین نیازها و خدمات اولیه خود را با رشد قیمتی 300 و500 درصدی خرید کنند؟ در کجا با نرخ رشد6 درصدی اشتغال و بیکاری 20 درصدی سازگاری دارد, این چه نرخ رشدی است که هزاران کارگاه و کارخانه را به تعطیلی کشانید و کارگران بیکار آنها حتی تا دو سال حقوق دریافت نکنند؟
این چه نرخ رشدی است که حجم نقدینگی را بیش از 1300 هزار میلیارد تومان افزایش میدهد و دولت را مقروضترین دولتها نشان میدهد و با چاپ اسکناس بدون پشتوانه روی وعده دشمنان برای رونق اقتصادی حساب باز میکند! در بودجه دولت چنین مواردی در کدام مواد و تبصرهها با عدد و رقم پیشنهاد گردیدند؟ انتظار مردم این است که اگر مسئولان طبیب حاذق دردها و زخمهایشان نیستند, حداقل به زخمهایشان نمک نپاشند ، سهم مگسها جای خود دارد.