نگاه

مناظره اما متفاوت از 88

به خوبی به یاد دارم هنگامی که جوانان سبز در کمرکش فتنه 88 برای بیان دیدگاه‌های خود از وی درخواست ملاقات کردند، او پذیرفت؛ با صبوری سخنان آنها را شنید و با قول صدید پاسخ داد. پاسخ‌هایی که نه شامل توهین و پرخاشگری بود و نه ذره‌ای از مواضع اصولگرایانه وی فروکاست. او پدرانه آنها را دعوت به امید به آینده براساس عقلانیت برخاسته از معرفت صحیح کرد، ناامیدی از آینده را نکوهش کرد و تفاوت سلیقه را تا زمانی که از خطوط قرمز عبور ننمایند به رسمیت شناخت. اینچنین بود که بسیاری از آنها رابطه عاطفی با کسی پیدا کردند که صریح‌ترین نقدها را به ایشان داشت.
محمد مهدی اسلامی- مناظره «استاد» و «سردار قلم» تیتری بود که یکی از رسانهها برای مناظره حبیبالله عسگراولادی و حسین شریعتمداری در شبکه یک سیما انتخاب کرد. این تیتر کنایهای به حریم نگهداری در هنگام نقد یکدیگر و استفاده از لقبهای فاخر برای طرف مقابل گفتوگو بود؛ رفتاری که کاملاً متفاوت از ادبیات غالب رسانهای امروز، به ویژه ادبیات رسانههای مجازی است.

بارها در طول این مناظره شاهد آن بودیم که طرفهای بحث، نسبت به پذیرش بخشی از سخنان طرف مقابل تأکید و البته در کنار آن نقد خود را بر بخش دیگر بیان میکردند.

به عنوان نمونه عسگراولادی بهصورت شفاف یادآور شد که «من تفسیر شما را از واقعیات فتنه 88 و 78 قبول دارم، من قبول دارم که هیچ کدام از این کسانی که در فتنه به قول من مفتون، کسانی نیستند که از جرائمی که به آن محکومند بتوان تبرئه کرد، اینها مجرمند.» اما افزود: با این وجود من معتقدم «چو در تاس لغزنده افتاد مور رهانندهای چاره باید نه زور! »

این رویکرد را در طول سالهای قبل بارها از عسگراولادی دیدهایم. به خوبی به یاد دارم هنگامی که جوانان سبز در کمرکش فتنه 88 برای بیان دیدگاههای خود از وی درخواست ملاقات کردند، او پذیرفت؛ با صبوری سخنان آنها را شنید و با قول صدید پاسخ داد. پاسخهایی که نه شامل توهین و پرخاشگری بود و نه ذرهای از مواضع اصولگرایانه وی فروکاست. او پدرانه آنها را دعوت به امید به آینده براساس عقلانیت برخاسته از معرفت صحیح کرد، ناامیدی از آینده را نکوهش کرد و تفاوت سلیقه را تا زمانی که از خطوط قرمز عبور ننمایند به رسمیت شناخت. اینچنین بود که بسیاری از آنها رابطه عاطفی با کسی پیدا کردند که صریحترین نقدها را به ایشان داشت.

عسگراولادی در جمع جوانان حزبموتلفه اسلامی، کسانی که همسالان نوادههایش بودند نیز سخن از روش اسلامی در مواجهه با نقد گفت و خواست تا او را نقد کنند. سخنش را با « الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه» آغاز کرد و در پایان تصریح کرد که اگر سخنان وی منتشر میشود، گفتههای منتقدانش نیز انعکاس یابد.

این سطور نه در تمجید فرد، که در تبیین یک روش است و دعوت به گسترش آن. رو شیکه این روزها «درّ نایاب» گشته و کمتر مشابه آن را میتوان یافت. به راستی اگر در مناظرههای انتخاباتی 88 چنین رویکردی پیشرو گرفته میشد، جایگاه تاریخی امروز ما چند گام جلوتر از امروز نبود؟
https://shoma-weekly.ir/cxWEtr