نگاه

مقابله با سیاست های منطقه ای آمریکا

سیاست استکبار، ایجاد محرومیّت و ایجاد مظلومیّت برای ملّتها است؛ ایجاد جنگ داخلی، ایجاد ناامنی، ایجاد بی‌ثباتی، ایجاد تروریسم، کاری است که متأسّفانه امروز در این منطقه، سیاست قطعی آمریکا است. که در این منطقه جنگ باشد، جنگهای خانگی باشد، برادران به جان یکدیگر بیفتند، تروریسم به شکلهای فجیعی در منطقه توسعه پیدا کند.18/6/97 مجموعه مواضع مسئولان آمریکا، صحت و درستی تحلیل مقام معظم رهبری از سیاستهای منطقه ای آمریکا را نشان می دهد .
حمیدرضا ترقی- امروز سیاستی که استکبار و در رأس آنها آمریکای ظالم و ستمگر برای خود اتّخاذ کردهاند، یک سیاست شرارتبار است؛ منافع خودشان را در ایجاد بیثباتی در بسیاری از مناطق عالم بخصوص منطقهی ما -منطقهی غرب آسیا- قرار دادهاند؛ سیاست آنها این است؛ منافع خودشان را اینجور تعریف کردهاند که در این منطقه جنگ باشد، جنگ های خانگی باشد، برادران به جان یکدیگر بیفتند، تروریسم به شکل های فجیعی در منطقه توسعه پیدا کند؛ این سیاستی است که امروز آمریکا به کمک رژیم صهیونیستی و متأسّفانه به کمک بعضی از کشورهای منطقه دنبال میکند. هدفشان هم این است که یک قدرت اسلامی در این منطقه سر بر نیفرازد، سر بلند نکند؛ مقام معظم رهبری 18/06/97

دکترین آمریکا درغرب آسیا

الف)استراتژی آنفولانزای نیویورکی

استراتژی آنفلوانزای نیویورکی هفتمین دکترین آمریکا از
11 دکترینی است که توسط نیکولاس بنس در سال ۲۰۰۷ در کنگره آمریکا مطرح شد. پس از آن نیز در فیلم
هایی مانند ۳۰۰ دنبال شد. از آنجا که دامنه شمول این استراتژی بسیار زیاد است و همه مردم ایران را شامل میشود، اطلاع از آن اهمیت بالایی دارد. این طرح یک فرآیند نفرت سازی در جامعه ایران را دنبال میکند که معطوف به شهروندان ایرانی است. این استراتژی بر تفرقه و بیماری سیستم هدف استوار است بهگونهای که برای نیل به مقصود باید ایجاد بدبینی در تمامی شئونات یک کشور انجام شود. آنها برای از بین بردن جمهوری اسلامی متوسل به استراتژی آنفلوآنزای نیویورکی شدند. لذا راهحل ارائه شده در برابر ایران پاشاندن بذر نفرت در قلب مردم ایران توسط نیکلاس برنز در کنگره مطرح گردید که نام آنفلوآنزای نیویورکی به خود گرفت.

این استراتژی که اساس آن بر تفرقهافکنی درجامعه اسلامی استواراست اهدافی را دنبال میکند که به شرح زیر است:

الف- نفرت مردم از مردم: یعنی مردم نسبت به هم احساس نفرت کنند و از در کنار هم بودن منزجر شوند.

ب- نفرت مردم از مسئولین: یعنی مردم از مسئولین بهشدت ناراضی و امید به کارآمد بودن آنها را با خود به گور ببرند.

ج- نفرت مردم از اسلام

د- نفرت مردم از حکومت

و- نفرت مردم از ایرانی بودن خود
(به طور مثال با ساخت فیلم ۳۰۰)

ب)-دکترین ریگانی

(رورابکر)مشاورریگان وعضو کنگره آمریکا ، حمایتهای ترامپ از اغتشاشات و آشوبها در شهرهای ایران را مورد ستایش قرار داده است. او مینویسد: «همانطور که مخالفان در آن سوی 'پرده آهنین' (در شوروی) رونالد ریگان را متحد راستین خود به شمار میآوردند در ایران امروز هم مردم این کشور احساس میکنند که رئیسجمهور ترامپ حامی آنها است.»

او همچنین نوشته است: «ما به یک دکترین ریگانی برای ایران نیاز داریم- به طور خاص لازم است از کردها، آذریها، بلوچیها، عربها و ایرانیان مخالف نظام حاکم ؛حمایت کنیم تا نظامهای جدیدی بر مبنای حق تعیین سرنوشت خود یا یک ساختار سیاسی فدرال شکل بگیرند.»

ج)-سند امنیتی 2015

امریکا در سند ٢٠١٥، ازجمله محورهای سیاست خاورمیانهای خود به مذاکرات با ایران در قالب کشورهای 1+5 اشاره میکند. در سند 2015 امنیت ملی آمریکا آمده است: «ثبات و صلح در خاورمیانه و آفریقای شمالی همچنین نیازمند کاهش علل زیربنایی درگیری است. بنابراین، امریکا کماکان به همکاری با متحدان و همکاران خود در راستای دستیابی به توافق جامع با ایران که نگرانیهای جهان را در رابطه با برنامه هستهای ایران برطرف کند، ادامه خواهد داد.»

همچنین کاهش تنشهای اعراب- اسرائیل و شیعه- سنی و ضد تروریسم محورهای دیگر این سیاست اعلامی خاورمیانهای امریکا را تشکیل میدهند، وبدروغ می گویند: «ما همچنان به پایان دادن به اختلافها و درگیریها میان اسرائیل و فلسطینیان از طریق راه حل دوکشوری ادامه خواهیم داد که متضمن امنیت اسرائیل و زیستپذیری فلسطین (به عنوان کشوری مستقل) باشد. ما از تلاشها برای کاهش دادن تنشهای فرقهای و خشونت میان جوامع شیعه و سنی در سراسر منطقه حمایت خواهیم کرد.

د)- تغییر رویکرد امریکا مقابل ایران ومنطقه

دکترین خاورمیانهای ترامپ- تمایل به بازگشت به استراتژی سنتی (موازنهسازی فرا ساحلی) است؛ این البته راهی است که اوباما به دنبال طی کردنش بود اما در عمل در آن با ناکامیهایی روبهرو شد. بر همین اساس میتوان گفت اگر مشکلات و خلاءهای ذکر شده در سیاست خارجی ترامپ هم رفع نگردد، میتواند در نهایت این دولت را هم در محقق ساختن استراتژی مطلوب واقعگرایان- در مقابل لیبرالیستهای مداخلهگرا- با بنبست روبهرو کند. در صورتیکه استدلال واقعگرایان درباره این چرخش درست باشد، هدف این موازنهسازی، ایران است. بنابراین اگر بار مسئولیت این موازنهسازی بر دوش قدرتهای منطقهای قرار بگیرد، آن هم در حالی که از حمایت نامحدود ترامپ و اختیارات نامشروط برخوردار باشند، نتایجی رابرای ایران به دنبال دارد؟ این سیاستها- از تبلیغات ضد ایران تا حمایت از تحریمها ی فلج کننده را دربر می گیرد.

اعلام استراتژی سلطه

رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، طی یک سخنرانی، استراتژی جدید امنیت ملی آمریکا را اعلام کرد، آنچه این سند راهبردی به روشنی از درون چارچوب ذهنی دولت ترامپ به همه نشان میدهد، همان جستجو برای به دست آوردن مجدد «سلطه آمریکا» است.

.ه)-استراتژی حمایت از تروریسم

پناه دادن به افراد مروج خشونت علیه ایران در آمریکا و حمایت از گروه های تبهکار شبه نظامی و سازمان های تروریستی که برخی از آنها سال ها در فهرست گروه های تروریستی دولت آمریکا قرار داشته و با تلاش لابی های جنگ افروزان و حقوق بگیران این سازمان ها مامور به فعالیت های زیر شدند:

کمک به سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) برای اقدامات تروریستی که منجر به شهادت دانشمندان هسته ای ایران شد.

خرابکاری در برنامه هسته ای ایران از طریق جنگ های سایبری.

تلاش برای جعل اسناد و اغوای جامعه بین المللی و ترویج بحران ساختگی.

و)-سیاست مقابله با مقاومت به وسیله کشورهای متحد آمریکا درمنطقه

1.حمایت و تقویت موجودیت رژیم صهیونیستی

2.گسترش روابط اقتصادی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و نفت خیز

3.مبارزه با گروههای تروریستی غیر همسو با سیاستهای آمریکا و گروههای جهادی و مردمی در فلسطین و لبنان

4.توسعه سیاست ایران هراسی در کشورهای منطقه و گرفتن امتیاز از کشورهای منطقه

5.مذاکره و معامله با روسیه و چین براساس منافع مشترک و تثبیت برتری آمریکا در حوزههای انرژی و نظامی در خاورمیانه

ح)-استراتژی مثلثی

در شرایط فعلی مثلث آمریکا، کشورهای عربی به رهبری عربستان با رژیم صهیونیستی کامل شده و در واقع سیاست مشترک جهت اجرایی کردن برنامهها در حال تدوین و تکمیل است.

1-برکناری بشار اسد در سوریه و ایجاد دولت وحدت ملی در آن کشور،

2-خلع سلاح حزب الله و هدایت آن به عنوان یک حزب سیاسی،

3-تغییر حاکمیت در یمن براساس منافع عربستان،

4-محدود کردن حضور ایران در عراق و خاورمیانه و شمال آفریقا که مهمترین محورهای مورد توافق این مثلث میباشد.

5-در این راستا تشکیل ناتو عربی متشکل از ارتش سران کشورهای عربی و برخی از مزدوران کشورهای آفریقایی و سایر مناطق جهان که به عنوان یک تحول استراتژیک در معادلات منطقهای نقش آفرینی خواهد کرد.

فروش تجهیزات نظامی به عربستان و کشورهای منطقه و اظهارات آقای رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه فروش هرگونه تجهیزات نظامی به کشورهای عربی ممکن میباشد و از ناتو عربی حمایت کرده، نشان دهنده این واقعیت است که کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به یک توافق مهم در خصوص توسعه همکاریهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی دست یافتند و منتظر فرصتی جهت اعلام رسمی آن میباشد.

از سوی دیگر این کشورها جهت مقابله با ایران، حزب الله و سایر گروههای جهادی به یک توافق مهم رسیدهاند و سفر آقای ترامپ به منطقه در واقع شروع عملیاتی کردن توافقات منطقه است.

به نظر میرسد ائتلاف عربی، صهیونیستی، آمریکایی که اخیراً علیه جمهوری اسلامی ایران، حزب الله و گروههای جهادی در ریاض تشکیل شده، بدنبال جنگ در میان کشورهای اسلامی وتعمیق چالشهای عقیدتی است

افشاءسیاستهای منطقه ای آمریکا توسط رهبری انقلاب

سیاست استکبار، ایجاد محرومیّت و ایجاد مظلومیّت برای ملّتها است؛ ایجاد جنگ داخلی، ایجاد ناامنی، ایجاد بیثباتی، ایجاد تروریسم، کاری است که متأسّفانه امروز در این منطقه، سیاست قطعی آمریکا است. که در این منطقه جنگ باشد، جنگهای خانگی باشد، برادران به جان یکدیگر بیفتند، تروریسم به شکلهای فجیعی در منطقه توسعه پیدا کند.18/6/97 مجموعه مواضع مسئولان آمریکا، صحت و درستی تحلیل مقام معظم رهبری از سیاستهای منطقه ای آمریکا را نشان می دهد .

راه مقابله با سیاست های آمریکا

رهبر معظم انقلاب اسلامی راههای مقابله با این سیاستهای استکباری در منطقه را چنین برشمردند :

1-ایستادگی ملتها بدون هیچ پنهان کاری در مقابل ظلم جهانی

2-ملتها از تشر و اخم قدرت های سلطه گر نترسند

3-ملتها به قدرت خودشان اعتماد واطمینان داشته باشند

4-باشجاعت درمیدان حق و عدالت قدم بگذارند

5-اجازه ندهند دشمن درصفوف یکپارچه جوانان مومن نفوذ و اختلال ایجاد کند

6-با آمادگی رزمی و نظامی وابراز قدرت دشمن را وادار به عقب نشینی کنند.

https://shoma-weekly.ir/oF4iW0