برخی نامزد های انتخاباتی این روزها به صورت پوپولیستی و شعلاری می گویند که مشکلات اقتصادی کشور را بر طرف می کنند اما آن کسی می تواند مشکلات را بر طرف کند که مدیریت اقتصادی خود را نشان داده باشد. فرمانده حماسه ساز اقتصادی باید اقتصاد دان باشد اگر نه به صرف یک شخصیت سیاسی باز هم نا رسائی های این بخش وجود خواهد داشت.
مصطفی حسینی- آیا تحریم های غربی ها اقتصاد ایران را فلج کرده و دیگر امیدی به حیات اقتصادی ایران نیست؟ آیا مشکلات اقتصادی ما تنها نتیجه تحریم ها است و یا سیاست های داخلی و مجریان کشور به دلیل بی تدبیری ها به تحریم های کمک کرده اند.
اساسا فشارهای وارد بر اقتصاد ایران دو دسته داخلی و خارجی دارد. تحریمها شمایل خارجی فشار به اقتصاد ایران است و نامساعد بودن فضای کسب وکار شکل درونی .
در ابتدا باید گفت تحریم، مساله تازهای برای ایرانیان نیست. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی غربی ها هر روز این کشور را مورد تهدید و تحریم قرار داده اند اما تحریم های سالهای اخیر پس از حوزه سیاسی و فرهنگی به حوزه اقتصادی رسیده و وارد مرحله جدیدی شده است
بانک مرکزی در این دوره تحریم شده و حتی غربی ها و کشور های سلطه گر قطع روابط پولی و بانکی را هدف گرفتهاند و حتی دیده می شود که اتحادیه اروپا در اقدامی بی سابقه نفت ایران را تحریم کرد.
غربی ها با تحریم های خود سعی کردند بزرگترین درآمد ایران یعنی نفت را قطع کنند تا بتوانند با فشارها به اهداف خود برسند
هدف اصلی غربی ها از بین بردن منبع اصلی درآمدهای خارجی دولت ایران است. تحریم بانک مرکزی نیز این هدف را در خود دارد که جریان طبیعی انتقال وجوه و ذخایر ارزی ایران، با مشکلاتی مواجه شود.
غربی ها به صراحت اعلام کرده اند که هدف از تحریم، تغییر رفتار سیاسی ایران بوده و اقدام خود را تحریم هوشمندانه خوانده اند. هر چند واضح است که تحریم ها مقصود سیاسی دارد اما می دانیم که بار اقتصادی تحریمها بر مردم ایران تحمیل میشود .
هر چند تحریم ها هر روز شدید تر می شود اما تاثیری بر رفتار ایران ندارد و در واقع تحریم کنندگان به اهداف خود نمی رسند اما هزینه را بر اقتصاد ایران افزایش داده است و مردم گران زندگی می کنند.
با این مقدمه این سوال مطرح می شود که امروز چه باید کرد؟ چه کسی می تواند مشکلات معیشت گران مردم را برطرف کند و تحزریم های دشمن را با تدبیر دور بزند؟
به نظر می رسد یکی از راهکارها اصلاح ساختار به سمت دیپلماسی اقتصادی حرکت کنیم و با کوچک کردن دولت بخش خصوصی را فعال کنیم اما متاسفانه آنچه دیده می شود اقتصاد دستوری و دولتی و .. است.
اگر اقتصاد کشور باز هم به سمت دولتی شدن پیش رود باز هم بخش خصوصی و مردمی مغفول مانده و فشارهای دشمنان می تواند تاثیر گذار باشد.
عدم ثبات سیاستها، وضع قوانین نادرستو ... از عوامل داخلی مشکلات اقتصادی و سنگ های جلوی پای بخش خصوصی است که به مراتب آثار مخربتری از تحریمها دارند.
اما در سال حماسه اقتصادی با این همه مشکل اقتصادی می توان انتظار داشت رئیس جمهوری بیاید که اقتصاد را نشناسد و مشکلات حل شود؟ آیا این انتظار درستی است؟
رئیس جمهور آینده باید کسی باشد که از اقتصاد خرد تا کلان های اقتصادی به صورت ریز برنامه داشته و مدیریت خود را در این بخش نشان دهد تا در این جنگ اقتصادی ایران اسلامی در مقابل دشمنان پیروز شود.
برخی نامزد های انتخاباتی این روزها به صورت پوپولیستی و شعلاری می گویند که مشکلات اقتصادی کشور را بر طرف می کنند اما آن کسی می تواند مشکلات را بر طرف کند که مدیریت اقتصادی خود را نشان داده باشد.
فرمانده حماسه ساز اقتصادی باید اقتصاد دان باشد اگر نه به صرف یک شخصیت سیاسی باز هم نا رسائی های این بخش وجود خواهد داشت.
اساسا فشارهای وارد بر اقتصاد ایران دو دسته داخلی و خارجی دارد. تحریمها شمایل خارجی فشار به اقتصاد ایران است و نامساعد بودن فضای کسب وکار شکل درونی .
در ابتدا باید گفت تحریم، مساله تازهای برای ایرانیان نیست. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی غربی ها هر روز این کشور را مورد تهدید و تحریم قرار داده اند اما تحریم های سالهای اخیر پس از حوزه سیاسی و فرهنگی به حوزه اقتصادی رسیده و وارد مرحله جدیدی شده است
بانک مرکزی در این دوره تحریم شده و حتی غربی ها و کشور های سلطه گر قطع روابط پولی و بانکی را هدف گرفتهاند و حتی دیده می شود که اتحادیه اروپا در اقدامی بی سابقه نفت ایران را تحریم کرد.
غربی ها با تحریم های خود سعی کردند بزرگترین درآمد ایران یعنی نفت را قطع کنند تا بتوانند با فشارها به اهداف خود برسند
هدف اصلی غربی ها از بین بردن منبع اصلی درآمدهای خارجی دولت ایران است. تحریم بانک مرکزی نیز این هدف را در خود دارد که جریان طبیعی انتقال وجوه و ذخایر ارزی ایران، با مشکلاتی مواجه شود.
غربی ها به صراحت اعلام کرده اند که هدف از تحریم، تغییر رفتار سیاسی ایران بوده و اقدام خود را تحریم هوشمندانه خوانده اند. هر چند واضح است که تحریم ها مقصود سیاسی دارد اما می دانیم که بار اقتصادی تحریمها بر مردم ایران تحمیل میشود .
هر چند تحریم ها هر روز شدید تر می شود اما تاثیری بر رفتار ایران ندارد و در واقع تحریم کنندگان به اهداف خود نمی رسند اما هزینه را بر اقتصاد ایران افزایش داده است و مردم گران زندگی می کنند.
با این مقدمه این سوال مطرح می شود که امروز چه باید کرد؟ چه کسی می تواند مشکلات معیشت گران مردم را برطرف کند و تحزریم های دشمن را با تدبیر دور بزند؟
به نظر می رسد یکی از راهکارها اصلاح ساختار به سمت دیپلماسی اقتصادی حرکت کنیم و با کوچک کردن دولت بخش خصوصی را فعال کنیم اما متاسفانه آنچه دیده می شود اقتصاد دستوری و دولتی و .. است.
اگر اقتصاد کشور باز هم به سمت دولتی شدن پیش رود باز هم بخش خصوصی و مردمی مغفول مانده و فشارهای دشمنان می تواند تاثیر گذار باشد.
عدم ثبات سیاستها، وضع قوانین نادرستو ... از عوامل داخلی مشکلات اقتصادی و سنگ های جلوی پای بخش خصوصی است که به مراتب آثار مخربتری از تحریمها دارند.
اما در سال حماسه اقتصادی با این همه مشکل اقتصادی می توان انتظار داشت رئیس جمهوری بیاید که اقتصاد را نشناسد و مشکلات حل شود؟ آیا این انتظار درستی است؟
رئیس جمهور آینده باید کسی باشد که از اقتصاد خرد تا کلان های اقتصادی به صورت ریز برنامه داشته و مدیریت خود را در این بخش نشان دهد تا در این جنگ اقتصادی ایران اسلامی در مقابل دشمنان پیروز شود.
برخی نامزد های انتخاباتی این روزها به صورت پوپولیستی و شعلاری می گویند که مشکلات اقتصادی کشور را بر طرف می کنند اما آن کسی می تواند مشکلات را بر طرف کند که مدیریت اقتصادی خود را نشان داده باشد.
فرمانده حماسه ساز اقتصادی باید اقتصاد دان باشد اگر نه به صرف یک شخصیت سیاسی باز هم نا رسائی های این بخش وجود خواهد داشت.