حاکمان برای باقی ماندن در قدرت با کسب قدرت سعی دارند مردم را با هوسها و خوشگذرانیهای مادی سرگرم کرده رأی آنها را برای آینده به نفع خود بنمایند.
برای این حاکمان ارزشها، الهی یا انسانی، مطرح نیستند. مگر آنگاه که ابزار قدرت و سلطه آنها شوند.
از این رو در دنیای غرب، حاکمان رأی مفسدان اخلاقی، حتی فواحش و بدکاران را نیز با باز گذاشتن میدان فعالیت آنها به جمع آراء خود اضافه میکنند.
برای آنها خدا مطرح نیست. بهشت و دوزخ مفهومی برای آنان ندارند. اخلاق معنایی ندارد و اینکه مردم به بهشت میروند یا به جهنم به آنها ربطی ندارد. آنها در پی حاکمیت خود هستند.
کوس رسوایی حاکمان چون برلوسکونی و رئیس جمهور سابق فرانسه و رئیس جمهورهای آمریکا، چیزی نیست که بر کسی در جهان مخفی مانده باشد.
***
حکومت در اسلام، ایفای تکالیف الهی است. در جهت حاکمیت ارزشهای الهی و انسانی بر فرد فرد مردم و بر کشور و ملت و بر همه تجمعها و تشکلها، نهادها و دستگاهها.
حاکم اسلامی خود باید عبد و مطیع اوامر خدای متعال باشد و دستگاههای حکومتی نیز همه در پی اجرای احکام الهی و سعادتمندی دنیا و آخرت مردمان باشند.
حاکم و هر مسئول در نظام اسلامی امانتدار خدا و ائمه اطهار و همه پیامبران و مردم است و خود را باید تداومبخش رسالت انبیاء و امامان بداند.
او باید جامعه را در مسیر الیالله در صراط مستقیم الهی، برای خوشبختی همه مردمان در دنیا و آخرت اداره نماید.
در منطق حاکم و دولتمرد اسلامی، تساهل و تسامح و هدف کسب رأی برای ادامه حکومت از راههای نامشروع جایی ندارد.
هر گونه کوتاهی او قصور در انجام وظیفه است، چه برسد به تقصیر که مجازات شدید الهی را در پی دارد.
***
امیرمؤمنان (ع) نمونه اعلای حاکم اسلامی است و میزان اعمال هر مسئول و هر فرد از مردم است او صراحتاً در پاسخ سیاستمداری که وی را به قبول موقت فرد نامطلوبی در مسند مسئولیت نصیحت میکرد، فرمود: آیا میخواهی موفقیت را با ستمکاری و انحراف از مسیر الهی بدست بیاورم؟
علی چنین نمیکند.
در برابر عاریه گرفتن یک گردنبند از خزانه، توسط دخترش، حساسیت شدید نشان میدهد. میکوشد مردم را با بیان و شمشیر و تدبیر به بهشت سعادت دنیوی و بهشت الهی اخروی برساند.
دست عقیل را که برای اضافه برداشت از بیتالمال بسوی او دراز شده بود با آهن داغ میسوزاند.
برای علی، رضایت خدا و رسول مطرح است، نه رضایت این و آن چهره یا گروه. چرا چون برای علی(ع) بهشتی شدن انسانها و بهشت گونه شدن جامعه اسلامی و بهشتی زیستن مردم و مسئولانش مطرح است.
***
علی شلاق دارد
اما شلاق عدل علی در بازار کوفه بر دوش کسانی فرود آمده است که اهل گرانفروشی، اختلاس، تقلب، خلافکاری و گمراه کردن مردم بودهاند.
علی شمشیر دارد
اما شمشیر علی بر ناکثین و مارقین و قاسطین فرود آمده است.
علی محبت و مدارا دارد
لکن محبت و مدارا و اعتدال علی با همه محرومان و مظلومان ویتیمان و خانوادههای بی سرپرست و خوبان و پاکان بوده است.
علی و هر حاکم اسلامی را باید جامع دید و در همه موارد از علی(ع) تبعیت کرد.
علی را نمیتوان یک لیبرال با اعتدال لیبرالی و محافظهکاری و کوتاه آمدن در برابر متجاوزان و قلدران دانست. علی را نمیتوان چپرو و تندرو و تساهلی و تسامحی لقب داد.
علی (ع) را باید شناخت و در همه ابعاد دولتی و حکومتی، پیرو خط و راه و مرام و روش و منش او بوده و باید دانست که الگوی امروزه نظام اسلامی، «سید علی» است و بس.