نگاه

مزیت حقوق بشر اسلامی بر رقیب غربی

باید به سراغ قانون‌گذار و حقوقدانی رفت که او بشر را آفریده است و به ذره ذره ابعاد وجودی او آگاهی دارد، خود انسان را ساخته است و از وضعیت و توان اتم‌های وجودی او و خواص و کاربرد ذره ذره خواص آنها با اطلاع است و دوای هر دردی را او می‌داند و او می‌دهد و مهم‌تر از همه بعد روحی و ملکوتی او را خوب می‌شناسد، نه تنها به صورت کلی، بلکه به صورت جزئی و کمتر از جزء آگاهی دارد چون او علیم به ذات است
محمدجواد مقصودی- موجوداتی که بشر تاکنون آنها را شناخته و در دسترس بشر است اعم از جمادات، نباتات، حیوانات، فرشته و جن موجوداتی یک بعدی هستند و همه به هدایت تکوینی الهی، هدایت شده‌اند و به وظیفه خود آگاهند. زنبور عسل که سر از تخم خود در می‌آورد، می‌داند که باید پرواز کند و از شهدی که خداوند متعال در درون گل‌ها تعبیه فرموده است، بگیرد و بعد از فعل و انفعالات در درون خود، آن را در شبکه مسدس و زیبایی که خود ساخته است منتقل نماید و برای محبوب خود که انسان است، غذای مطبوعی آماده کرده باشد. آنگاه این شهد به کمال می‌رسد که انسان او را تناول کند تا با انرژی آن خداوند را ستایش و بندگی نماید. حیوانات دیگر هم اینگونه هستند. گوساله آنگاه که از شکم مادر بیرون آمد خود به پا می‌خیزد و بدون اینکه آموزش دیده باشد از پستان مادر تغذیه می‌کند. پرندگان و خزندگان هم بدون استثناء همینگونه هستند، به هدایت تکوینی الهی، هدایت شده‌اند و حقوق خود را می‌شناسد. هیچ موجود سرگردانی در هستی پیدا نمی‌کنید که تکلیف خود را نداند و از حقوق خود بی‌خبر باشد. لکن انسان یک موجود دو بعدی است. یک بعد آن طبیعی است که با بقیه موجودات شریک است و از دسته و گروه حیوانات به حساب می‌آید. از این نظر همانند دیگر موجودات به هدایت تکوینی الهی، هدایت شده است. قلب انسان خود می‌داند که چگونه خون را به تمام بدن پمپاژ نماید و نیز همه سلول‌های بدن از وظایفشان آگاهند. باید دانست همین بدن فیزیکی انسان که جزء حیوانات است از بدن سایر حیوانات پیچیده‌تر است. لکن انسان یک بعد معنوی و الهی دارد که او غوغا می‌کند. آن بعد ملکوتی اوست که گاهی به آن روح می‌گویند، که خداوند متعال فرمود: (و نفخت فیه من روحی، من از روح خود در او دمیدم.) گاهی هم از آن به نفس ناطقه تعبیر می‌شود و خلاصه چیزی که حقیقت انسان است مهم است و آن با پروردگار هستی در ارتباط است و همه طفیلی وجود مبارک این انسان کامل هستند که خطاب به پیغمبر اکرم فرمود: (لولاک خلقت افلاک، ای پیامبر ما اگر تو نبودی من افلاک را نمی‌آفریدم.) انسان هم جانشین خداوند روی زمین است و هم تاج کرامت را خداوند متعال بر سر او نهاده است و با آزادی و اختیار و خلقت پیچیده انسان بر خود تبریک گفته است: (فتبارک الله أحسن الخالقین.)

حال این انسان با عظمت با پیچیدگی‌های عظیمی که خداوند متعال در وجود فیزیکی او قرار داده است که قرن‌ها بشر برای حفظ و سلامت او یا برای مداوای بیماری‌های گوناگون او تلاش کرده است و می‌کند و هنوز به بعضی از بیماری و دواهای او پی نبرده است. مانند سرطان که هر سال تعداد زیادی از آحاد بشر را به دهان مرگ می‌اندازد. یعنی دوای آن را پیدا نکرده است. حال اگر به بعد روحی و معنوی او توجه شود هرگز بشر عادی و غیر الهی به حقیقت و گسترده وجود آن دست پیدا نخواهد کرد. حالا چگونه انسان توان آن را دارد که بشر را همه‌جانبه تهدید کند و برای او قانون و حقوق وضع کند؟ قانونی که با حقیقت وجود بشر سازگاری داشته باشد و درست و بدون نقص باشد. در صورتی که تجربه هم نشان داده است که در هر دوره از روزگار کسانی می‌آیند و قانونی وضع می‌کنند، حقوقی رسم می‌کنند و در همان دوره یا دوره‌های بعد دیگران می‌آیند و آن حقوق را باطل می‌کنند و به خیال خود قانون درست و تازه می‌آورند که در دوره‌های بعد دوباره آن را دانشمندان دیگر نقد می‌کنند.

با توجه به این مسائل مذکور راه روشن است، باید به سراغ قانون‌گذار و حقوقدانی رفت که او بشر را آفریده است و به ذره ذره ابعاد وجودی او آگاهی دارد، خود انسان را ساخته است و از وضعیت و توان اتم‌های وجودی او و خواص و کاربرد ذره ذره خواص آنها با اطلاع است و دوای هر دردی را او می‌داند و او می‌دهد و مهم‌تر از همه بعد روحی و ملکوتی او را خوب می‌شناسد، نه تنها به صورت کلی، بلکه به صورت جزئی و کمتر از جزء آگاهی دارد چون او علیم به ذات است و روح ملکوتی انسان را کاملا می‌شناسد و آگاهی دارد و تفاوت میان امواج و حقیقت انسان‌های مختلف هم او خوب می‌داند که انسان‌ها بسی با هم مختلف هستند که دو نفر را پیدا نمی‌کنید که با هم یک جور باشند پس قانون‌گذار و حقوقدان مطلق همان خالق و مدبر و حکیم مطلق یعنی خداوند متعال است و بس. بنابراین قانون‌گذاران و حقوقدانان از جنس بشر باید بروند و از آن چه که به سر بشر آورده‌اند، توبه کنند و سپس بر کرسی انصاف بنشیند و ببینند که حقوق بشر را چه کسی باید وضع نماید. آنگاه بروند و در مقابل انبیاء الهی به خصوص خاتم انبیاء حضرت محمد(ص) زانو بزنند و قانون بشر را از وجود مبارک او و از کتاب حکیم و مبینش و از اوصیاء مکرمش قانون بشر را به دست بیاورند. رساله حقوق امام سجاد(ع) را پیش روی خود قرار دهند و حقوق بشر را از آن به دست آورند و حقوق بشری که بر ابعاد وجودی بشر تنظیم گردیده است که حق انسان‌های مختلف را رعایت کرده است، از حقوق شخصیت‌هایی که بر گردن بشر حق دارند که بعد از انبیاء الهی و معصومین علما و دانشمندان، همانند بوعلی سینا، شیخ طوسی، شیخ مفید و تا زمان ما امام راحل(ره) و امام خامنه‌ای را بدانند و حقوق مردم عادی، زن، مرد، کودک، جوان، پیر، جوان و حتی حیوانات را بداند. این حقیقتی است که بشر باید به آن برسد و الا با این حقوق بشر غرب که چه ستم‌هایی بر بشر رفته است و هم اکنون هم در جریان است، از برگ سیاه حقوق بشر غرب است که سگ را در آغوش می‌کشند و از سوی دیگر بمب اتم بر سر مردم بی گناه از جمله ژاپنی‌ها می‌ریزند و عده زیادی از زن و مرد و کودک بی‌گناه را به خاک و خون می‌کشند و می‌گویند که این همان حقوق بشر است که ما قانونا عمل می‌کنیم یعنی قانون خودشان است، این بمب‌هایی که بر سر مردم بی‌گناه می‌ریزند، توجیه می‌کنند و می‌گویند که اگر اینها را انجام نداده بودیم، فساد زیادتری به وجود می‌آمد، این حقوق بشر خودمان است یعنی مربوط به خودمان است.

https://shoma-weekly.ir/H6JC0t