نگاه

مراقب پیاده نظام رسانه‌ای دشمن باشیم

فضای القاءسازی همواره یکی از جنگهای روانی دشمن بوده و هست و خواهد بود در جنگهای سخت هم جنگ روانی عامل بسیار مؤثری در شکست‌ها و پیروزیها می‌باشد. به هر نسبتی که جبهه‌های متقابل و یا جامعه هدف به اهداف و شگردها و روشهای جنگ روانی آشنا باشند، سهم تأثیرگذاری و یا توفیق برنامه‌های القاءسازی و یا جنگ روانی مشخص می‌شود.
نصر عزیزی- فضای القاءسازی همواره یکی از جنگهای روانی دشمن بوده و هست و خواهد بود در جنگهای سخت هم جنگ روانی عامل بسیار مؤثری در شکست‌ها و پیروزیها می‌باشد. به هر نسبتی که جبهه‌های متقابل و یا جامعه هدف به اهداف و شگردها و روشهای جنگ روانی آشنا باشند، سهم تأثیرگذاری و یا توفیق برنامه‌های القاءسازی و یا جنگ روانی مشخص می‌شود.

در سال جاری و در بحبوحه مقدمات و تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری یکی از القاءسازیهایی که پیاده نظام‌های دشمن تلاش داشته‌اند، به سرنوشت رأی مردم و یا نتایج انتخابات و یا انتظارسازی از نامزد پیروز متصل سازند، موضوع ارتباط با آمریکا، مذاکره و رفع تحریمها بود. خواستگاه این نوع القائات از میان هشت نامزد نهایی مطرح، در لایه‌ای از جبهه اصلاح‌طلبان با نامزدی آقای دکتر عارف و به بیانی دیگر در دایره آقای دکتر حسن روحانی تمرکز یافته بود.

واقعیت این است که بحث پیرامون چنین موضوعی خارج از حیطه اختیاری و یا وظیفه اولیه رئیس جمهور بوده و موضوع رابطه با آمریکا و یا مذاکره دارای چارچوب مرتبط با نهادهای قانونی و ولایی بوده و از همه مهمتر اذن و اجازه و صلاحدید رهبری شرط آن بوده و خواهد بود. کما اینکه در دوران هشت ساله دوم خردادها تعدادی نیز دلخوشی برقراری ارتباط با قید و شرط محدود با سران جبهه استکبار را داشتند و حتی آقای احمدی نژاد علیرغم شعارهای تند و تیزش نیز بدنبال مذاکره بدون قاعده هم بوده است.

در شرایط فعلی که گروه دیپلماسی دولت یازدهم و شخص رئیس جمهور محترم علیرغم اشکالاتی که در رویکرد خود داشته‌اند، فعالیتهای مثبتی در چارچوب قواعد نظام در سفر اخیر مجمع عمومی سازمان ملل انجام داده و هنوز هیچی به هیچی نشده، پیاده نظامان دشمن در تلاش وسیع فضاسازی و القاء حل مشکلات از طریق مذاکره و ارتباط با آمریکا هستند.

واقعیت دیگر این است که پیاده نظامان دشمن غیرخودیهای نفوذی هستند که از طریق برخی رسانه‌ها و نشریات و پایگاههای اطلاع‌رسانی داخلی و وادارنمودن بعضی از صاحبان قلم و یا اربابان جراید و یا سخنرانان با اهداف زیر به این نوع فضاسازیها دامن می‌زنند:

1- به نحوی آرمانهای انقلاب اسلامی را پایان یافته و یا تعطیل شده معرفی نمایند.

2-   به مشکلات روزمره اقتصادی و معیشتی که در همه زمانها و در همه شرایط و در همه کشورها بوده و هست و خواهد بود، دامن بزنند.

3-  جنایات آمریکا را بر ملت ایران در طول 60 سال گذشته و بر کشورهای اسلامی فراموش شده تلقی نمایند و به تدریج حافظه یک ملت هوشیار را به فراموشی عادت دهند.

4-  با شیوه‌های مزورانه و رندانه و منافقانه ارباب بودن آمریکا را بر کل جهان تثبیت نمایند و مردم انقلابی ایران را که عهده‌دار روند مبارزه با ظلم جهانی بوده و راه پرپیچ و خمی رابرای رسیدن به اهداف پیروزی جهانی طی کرده، با چنین نظم ظالم و مظلوم و یا ارباب و رعیتی به سازش بکشانند.

5-   القاء سازان با توجه به مأموریت‌های برون مرزی و برنامه‌های از پیش تعیین شده در خصوص باب مذاکره به شکل تحمیلی بدنبال لوث نمودن نقش رهبری بوده و هستند زیرا دشمنان به این یقین رسیده‌اند که بقول حضرت امام راحل با وجود ولایت فقیه به این کشور آسیبی نمی‌رسد.

6- سرجمع اظهارات تئوریسین‌ها و استراتژیست‌ها و نشریات لابی صهیونیستی نشان از ضعف راهبردی و اعتراف به برخی شکست‌ها در مقابل ایران اسلامی می‌باشد.پیاده نظام‌ها یکی از مأموریت‌هایشان نجات آنها از این گرداب است. حتی اگر در قالب الفاظ دلسوزانه رفع مشکلات مردم و رفع حصر تحریم‌ها باشد.

7-  القاء دیگر نشان دادن رویکرد دولت یازدهم و شخص آقای روحانی با این نوع سازش و مذاکره بی قاعده و تسلیم‌پذیر است. در حالی که این نوع تبلیغات واقعیت ندارد و موضع مقتدرانه رئیس جمهور در سازمان ملل و هماهنگی وی با رهبری و اظهارات خارج و داخل وزیر محترم خارجه و اصلاح چند اتفاق نابجا، خط بطلانی بر بافته‌های پیاده نظامان دشمن می‌باشد. رسالت اساسی ما مراقبت از این نوع شیطنت‌ها است هر چند عده‌ای ناخواسته در این دام قرار گیرند.

 

 

https://shoma-weekly.ir/HOQG8p