
در سال جاری و در بحبوحه مقدمات و تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری یکی از القاءسازیهایی که پیاده نظامهای دشمن تلاش داشتهاند، به سرنوشت رأی مردم و یا نتایج انتخابات و یا انتظارسازی از نامزد پیروز متصل سازند، موضوع ارتباط با آمریکا، مذاکره و رفع تحریمها بود. خواستگاه این نوع القائات از میان هشت نامزد نهایی مطرح، در لایهای از جبهه اصلاحطلبان با نامزدی آقای دکتر عارف و به بیانی دیگر در دایره آقای دکتر حسن روحانی تمرکز یافته بود.
واقعیت این است که بحث پیرامون چنین موضوعی خارج از حیطه اختیاری و یا وظیفه اولیه رئیس جمهور بوده و موضوع رابطه با آمریکا و یا مذاکره دارای چارچوب مرتبط با نهادهای قانونی و ولایی بوده و از همه مهمتر اذن و اجازه و صلاحدید رهبری شرط آن بوده و خواهد بود. کما اینکه در دوران هشت ساله دوم خردادها تعدادی نیز دلخوشی برقراری ارتباط با قید و شرط محدود با سران جبهه استکبار را داشتند و حتی آقای احمدی نژاد علیرغم شعارهای تند و تیزش نیز بدنبال مذاکره بدون قاعده هم بوده است.
در شرایط فعلی که گروه دیپلماسی دولت یازدهم و شخص رئیس جمهور محترم علیرغم اشکالاتی که در رویکرد خود داشتهاند، فعالیتهای مثبتی در چارچوب قواعد نظام در سفر اخیر مجمع عمومی سازمان ملل انجام داده و هنوز هیچی به هیچی نشده، پیاده نظامان دشمن در تلاش وسیع فضاسازی و القاء حل مشکلات از طریق مذاکره و ارتباط با آمریکا هستند.
واقعیت دیگر این است که پیاده نظامان دشمن غیرخودیهای نفوذی هستند که از طریق برخی رسانهها و نشریات و پایگاههای اطلاعرسانی داخلی و وادارنمودن بعضی از صاحبان قلم و یا اربابان جراید و یا سخنرانان با اهداف زیر به این نوع فضاسازیها دامن میزنند:
1- به نحوی آرمانهای انقلاب اسلامی را پایان یافته و یا تعطیل شده معرفی نمایند.
2- به مشکلات روزمره اقتصادی و معیشتی که در همه زمانها و در همه شرایط و در همه کشورها بوده و هست و خواهد بود، دامن بزنند.
3- جنایات آمریکا را بر ملت ایران در طول 60 سال گذشته و بر کشورهای اسلامی فراموش شده تلقی نمایند و به تدریج حافظه یک ملت هوشیار را به فراموشی عادت دهند.
4- با شیوههای مزورانه و رندانه و منافقانه ارباب بودن آمریکا را بر کل جهان تثبیت نمایند و مردم انقلابی ایران را که عهدهدار روند مبارزه با ظلم جهانی بوده و راه پرپیچ و خمی رابرای رسیدن به اهداف پیروزی جهانی طی کرده، با چنین نظم ظالم و مظلوم و یا ارباب و رعیتی به سازش بکشانند.
5- القاء سازان با توجه به مأموریتهای برون مرزی و برنامههای از پیش تعیین شده در خصوص باب مذاکره به شکل تحمیلی بدنبال لوث نمودن نقش رهبری بوده و هستند زیرا دشمنان به این یقین رسیدهاند که بقول حضرت امام راحل با وجود ولایت فقیه به این کشور آسیبی نمیرسد.
6- سرجمع اظهارات تئوریسینها و استراتژیستها و نشریات لابی صهیونیستی نشان از ضعف راهبردی و اعتراف به برخی شکستها در مقابل ایران اسلامی میباشد.پیاده نظامها یکی از مأموریتهایشان نجات آنها از این گرداب است. حتی اگر در قالب الفاظ دلسوزانه رفع مشکلات مردم و رفع حصر تحریمها باشد.
7- القاء دیگر نشان دادن رویکرد دولت یازدهم و شخص آقای روحانی با این نوع سازش و مذاکره بی قاعده و تسلیمپذیر است. در حالی که این نوع تبلیغات واقعیت ندارد و موضع مقتدرانه رئیس جمهور در سازمان ملل و هماهنگی وی با رهبری و اظهارات خارج و داخل وزیر محترم خارجه و اصلاح چند اتفاق نابجا، خط بطلانی بر بافتههای پیاده نظامان دشمن میباشد. رسالت اساسی ما مراقبت از این نوع شیطنتها است هر چند عدهای ناخواسته در این دام قرار گیرند.