با نگاهی با اشکال حضور رجال مذهبی و سیاسی در این دوره از رقابتها معلوم میشود مدلهای 76، 84 و 88 جواب نمیدهد. مدلی از رقابت در حال شکلگیری است که اگر خوب طراحی و عملیاتی شود میتواند تا سالها امنیت مردم و مبانی جمهوریت نظام را صیانت کند.چند گانههای ائتلاف که برای حفظ جمهوریت و اسلامیت نظام رقابت میکنند و برای تحکیم اصولگرایی تلاش میکنند میتوانند مدلی از رقابت را تعریف کنند که متضمن پیشرفت کشور و خدمت به مردم باشد و مداخله بیگانگان در رقابتهای داخلی را برای همیشه پایان دهند و اصالت جمهوریت نظام را در مرعی و منظر جهانیان به نمایش درآورند.
محمد کاظم انبارلویی- گونهشناسی مدل رقابت در انتخابات ریاست جمهوری از منظر قوام جمهوریت در نظام اسلامی ما مهم است.
دموکراسی در غرب بویژه در اروپا و آمریکا براساس یک مدل رقابت تعریف شده که بیش از 200 سال است پاسدار نظامهای سکولار و لائیک است. گونهشناسی مدل رقابت در طی سه دهه اخیر بویژه دهه چهارم انقلاب از این باب مهم است که بتوانیم از باب صیانت از نظام اسلامی "ریخت" رقابتها را با یک طراحی درست سامان دهیم.
اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری از آن زمان جدی شد که بنی صدر پس از ملاقات با امام (ره) در قم اعلام نامزدی کرد. بخشی از روحانیت و نخبگان به دلیل اینکه فکر میکردند او به روحانیت و اسلام و امام پایبندی دارد به وی پیوستند. جلالالدین فارسی نامزد اصلی بخش دیگری از روحانیت به دلیل یک شبهه فنی از دور رقابتها کنار رفت و عملا یک رقابت یک قطبی برگزار شد. بنی صدر پس از انتخاب، نقاب از چهره برداشت و معلوم شد علاقهای به اسلام و نظام و بویژه ولایت فقیه ندارد. همان کسانی که به او پیوسته بودند به سرعت از او جدا شدند و مشروعیت او زیر سئوال رفت. شرارت بنی صدر با همکاری منافقین و طیف لیبرال بالا گرفت و در خرداد 60 مجلس رای به عدم کفایت او داد و او همراه با رفیق خود مسعود رجوی به پاریس فرار کرد. او در پاریس ماند اما رجوی به بغداد رفت تا در جنگ تحمیلی غرب علیه ملت ایران صدام را یاری دهد.
طبیعی بود بعد از این حادثه برترین چهره رجل سیاسی و مذهبی کشور یعنی شهید رجایی مورد توجه مردم قرار گیرد. لذا انتخابات دور دوم ریاست جمهوری باز هم با رقابت تک قطبی شکل گرفت اما کمتر از دو ماه شهید رجایی موفق به ماندن در این پست نبود. تروریستهای منافق و لیبرال او را در یک انفجار تروریستی به همراه شهید باهنر نخستوزیر مظلوم جمهوری اسلامی به شهادت رساندند.
آیتالله خامنهای که با آغاز فصل ترورها اولین فردی بود که مورد هدف ترور منافقین قرار گرفت مورد توجه مردم قرار گرفت. آیتالله خامنهای یک روز قبل از حادثه دردناک هفتم تیر در یکی از مساجد تهران هدف یک بمبگذاری قرار گرفت و به شدت مجروح شد و خداوند خواست او را به عنوان یک ذخیره الهی و انقلابی برای نظام نگه دارد بدین ترتیب انتخابات دور سوم و چهارم ریاست جمهوری به دلیل اینکه این مقام در شخص آیتالله خامنهای متعین بود مدل رقابتی هم تک قطبی شد.
با رحلت حضرت امام (ره) و انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبری نظام و مرتبت ولایت فقیه، آقای هاشمیرفسنجانی که آن زمان دومین چهره پس از آیتالله خامنهای در منظر خواص و عوام بود با حضور در انتخابات دور پنجم تنها گزینه و قطب مطرح بود و در مورد انتخاب ایشان نوعی اجماع وجود داشت. با پایان دور پنجم، در دور ششم با نامزدی آقای احمد توکلی رقابت از حالت تک قطبی درآمد و یک مدل دو قطبی به خود گرفت. در این رقابت بخشی از سیاستهای دولت آقای هاشمی زیر چکش نقد قرار گرفت.
با پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری شکل رقابت جدی به خود گرفت و اولین رقابت دو قطبی شکل گرفت. آقایان ناطقنوری و سید محمد خاتمی هر کدام یک جریان فکری از روحانیت را در کشور نمایندگی میکردند. با آنکه برآوردهای اولیه حکایت از پیروزی آقای ناطق میکرد اما نهایتا آقای خاتمی در یک رقابت آزاد، سالم و قانونمند به ریاست جمهوری انتخاب شد. اولین کسی که به او تبریک گفت رقیب اصلی او آقای ناطقنوری بود. ادب عدم توفیق در انتخابات و احترام به رای مردم در این رویکرد برای رایدهندگان در داخل و ناظران خارجی قابل توجه و دقت بود.
آقای خاتمی در رقابتهای دور هشتم یعنی دور دوم خود نیز با انبوهی از رقبای خود روبهرو بود. رقبایی که خود را برای دور بعد آماده میکردند اما هیچکدام مورد توجه مردم قرار نگرفته و آقای خاتمی در دور دوم خود موفقیت خوبی به دست آورد.
مدل رقابت در انتخابات دور هفتم دو قطبی و در دور هشتم چند قطبی بود و این تجربه را ما در جمهوریت نظام به خوبی پشت سر گذاشتیم. در انتخابات دور نهم برای اولین بار در مرحله اول، رقابت چند قطبی بود و در مرحله دوم به دو قطب رسید.
آقای احمدینژاد از میان توفان این دو مرحله رقابت به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. انتخاب او در حالی که دولت در دست رقبای او بود نشان داد انتخابات سالم برگزار شده است.
اما رقبای او دست بردن به آراء و تقلب را در این دوره زمزمه کردند. آقای کروبی دبیر کل مجمع روحانیون مبارز، وزیر کشور موسویلاری را که او هم عضوی از اعضای مجمع روحانیون مبارز بود متهم به عدم امانتداری کرد. آقای هاشمی و اطرافیان او هم تلویحا یک چنین تلقی را در رسانههای وابسته به اصلاحطلبان مطرح کردند.
انتخابات دور دهم با آنکه به ظاهر یک رقابت چند قطبی و چند ضلعی را واتاب میداد اما در واقع یک رقابت دو قطبی بود. برخی مدعیان و معترضان این دوره از رقابتها با آنکه آراءشان کمتر از آرای باطله بود اما همچنان معترض به نتایج آرا بودند و زیر بار آرای حقیقی مردم نرفتند. کسانی که این اعتراض را نمایندگی میکردند و عملا جمهوریت نظام را هدف قرار داده بودند در جریان دولت اصلاحات اسلامیت نظام را بیشرمانه مورد هدف قرار داده بودند. مردم فکر میکردند این جریان با سرمشق قرار دادن نجابت ناطقنوری به رقیب تبریک میگوید و نتایج را میپذیرد اما در کمال شگفتی معلوم شد آنها اصلا با رقیب کاری ندارند و آرمانهای امام، نظام،انقلاب و رهبری را هدف قرار دادهاند. لذا حوادث تلخی در روز قدس، 13 آبان، 16آذر و عاشورای سال 88 رخ داد که تاریخ از نگارش آن شرم دارد. شورش علیه جمهوریت نظام و فحاشی و هتاکی علیه اسلامیت نظام باعث شد یک ضلع رقابتها که عملا از سال 1376 در سپهر سیاست ایران درخشش داشت از مشروعیت مردمی بیفتد و در اندازه اپوزیسیون نظام ظاهر شود. لذا مردم در قیام تاریخی 9 دی با این جریان وداع کردند و در رقابتهای داخلی به دنبال گروهها و جریانهایی هستند که خود را در درون نظام تعریف میکنند و سَر و سِّری با بیگانگان ندارند.
مردم از شورای نگهبان انتظار دارند در دور جدید رقابتهای ریاست جمهوری کسانی که آزمون خود را در عدم پایبندی به قانون و نیز عدم التزام به نظام و انقلاب، امام و اسلام نشان دادهاند هرگز در معرض احراز صلاحیت قرار ندهد و با انجام تکالیف قانونی خود هزینههای جمهوریت را به حداقل کاهش دهند.
اکنون با نگاهی با اشکال حضور رجال مذهبی و سیاسی در این دوره از رقابتها معلوم میشود مدلهای 76، 84 و 88 جواب نمیدهد. مدلی از رقابت در حال شکلگیری است که اگر خوب طراحی و عملیاتی شود میتواند تا سالها امنیت مردم و مبانی جمهوریت نظام را صیانت کند.چند گانههای ائتلاف که برای حفظ جمهوریت و اسلامیت نظام رقابت میکنند و برای تحکیم اصولگرایی تلاش میکنند میتوانند مدلی از رقابت را تعریف کنند که متضمن پیشرفت کشور و خدمت به مردم باشد و مداخله بیگانگان در رقابتهای داخلی را برای همیشه پایان دهند و اصالت جمهوریت نظام را در مرعی و منظر جهانیان به نمایش درآورند.
دموکراسی در غرب بویژه در اروپا و آمریکا براساس یک مدل رقابت تعریف شده که بیش از 200 سال است پاسدار نظامهای سکولار و لائیک است. گونهشناسی مدل رقابت در طی سه دهه اخیر بویژه دهه چهارم انقلاب از این باب مهم است که بتوانیم از باب صیانت از نظام اسلامی "ریخت" رقابتها را با یک طراحی درست سامان دهیم.
اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری از آن زمان جدی شد که بنی صدر پس از ملاقات با امام (ره) در قم اعلام نامزدی کرد. بخشی از روحانیت و نخبگان به دلیل اینکه فکر میکردند او به روحانیت و اسلام و امام پایبندی دارد به وی پیوستند. جلالالدین فارسی نامزد اصلی بخش دیگری از روحانیت به دلیل یک شبهه فنی از دور رقابتها کنار رفت و عملا یک رقابت یک قطبی برگزار شد. بنی صدر پس از انتخاب، نقاب از چهره برداشت و معلوم شد علاقهای به اسلام و نظام و بویژه ولایت فقیه ندارد. همان کسانی که به او پیوسته بودند به سرعت از او جدا شدند و مشروعیت او زیر سئوال رفت. شرارت بنی صدر با همکاری منافقین و طیف لیبرال بالا گرفت و در خرداد 60 مجلس رای به عدم کفایت او داد و او همراه با رفیق خود مسعود رجوی به پاریس فرار کرد. او در پاریس ماند اما رجوی به بغداد رفت تا در جنگ تحمیلی غرب علیه ملت ایران صدام را یاری دهد.
طبیعی بود بعد از این حادثه برترین چهره رجل سیاسی و مذهبی کشور یعنی شهید رجایی مورد توجه مردم قرار گیرد. لذا انتخابات دور دوم ریاست جمهوری باز هم با رقابت تک قطبی شکل گرفت اما کمتر از دو ماه شهید رجایی موفق به ماندن در این پست نبود. تروریستهای منافق و لیبرال او را در یک انفجار تروریستی به همراه شهید باهنر نخستوزیر مظلوم جمهوری اسلامی به شهادت رساندند.
آیتالله خامنهای که با آغاز فصل ترورها اولین فردی بود که مورد هدف ترور منافقین قرار گرفت مورد توجه مردم قرار گرفت. آیتالله خامنهای یک روز قبل از حادثه دردناک هفتم تیر در یکی از مساجد تهران هدف یک بمبگذاری قرار گرفت و به شدت مجروح شد و خداوند خواست او را به عنوان یک ذخیره الهی و انقلابی برای نظام نگه دارد بدین ترتیب انتخابات دور سوم و چهارم ریاست جمهوری به دلیل اینکه این مقام در شخص آیتالله خامنهای متعین بود مدل رقابتی هم تک قطبی شد.
با رحلت حضرت امام (ره) و انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبری نظام و مرتبت ولایت فقیه، آقای هاشمیرفسنجانی که آن زمان دومین چهره پس از آیتالله خامنهای در منظر خواص و عوام بود با حضور در انتخابات دور پنجم تنها گزینه و قطب مطرح بود و در مورد انتخاب ایشان نوعی اجماع وجود داشت. با پایان دور پنجم، در دور ششم با نامزدی آقای احمد توکلی رقابت از حالت تک قطبی درآمد و یک مدل دو قطبی به خود گرفت. در این رقابت بخشی از سیاستهای دولت آقای هاشمی زیر چکش نقد قرار گرفت.
با پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری شکل رقابت جدی به خود گرفت و اولین رقابت دو قطبی شکل گرفت. آقایان ناطقنوری و سید محمد خاتمی هر کدام یک جریان فکری از روحانیت را در کشور نمایندگی میکردند. با آنکه برآوردهای اولیه حکایت از پیروزی آقای ناطق میکرد اما نهایتا آقای خاتمی در یک رقابت آزاد، سالم و قانونمند به ریاست جمهوری انتخاب شد. اولین کسی که به او تبریک گفت رقیب اصلی او آقای ناطقنوری بود. ادب عدم توفیق در انتخابات و احترام به رای مردم در این رویکرد برای رایدهندگان در داخل و ناظران خارجی قابل توجه و دقت بود.
آقای خاتمی در رقابتهای دور هشتم یعنی دور دوم خود نیز با انبوهی از رقبای خود روبهرو بود. رقبایی که خود را برای دور بعد آماده میکردند اما هیچکدام مورد توجه مردم قرار نگرفته و آقای خاتمی در دور دوم خود موفقیت خوبی به دست آورد.
مدل رقابت در انتخابات دور هفتم دو قطبی و در دور هشتم چند قطبی بود و این تجربه را ما در جمهوریت نظام به خوبی پشت سر گذاشتیم. در انتخابات دور نهم برای اولین بار در مرحله اول، رقابت چند قطبی بود و در مرحله دوم به دو قطب رسید.
آقای احمدینژاد از میان توفان این دو مرحله رقابت به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. انتخاب او در حالی که دولت در دست رقبای او بود نشان داد انتخابات سالم برگزار شده است.
اما رقبای او دست بردن به آراء و تقلب را در این دوره زمزمه کردند. آقای کروبی دبیر کل مجمع روحانیون مبارز، وزیر کشور موسویلاری را که او هم عضوی از اعضای مجمع روحانیون مبارز بود متهم به عدم امانتداری کرد. آقای هاشمی و اطرافیان او هم تلویحا یک چنین تلقی را در رسانههای وابسته به اصلاحطلبان مطرح کردند.
انتخابات دور دهم با آنکه به ظاهر یک رقابت چند قطبی و چند ضلعی را واتاب میداد اما در واقع یک رقابت دو قطبی بود. برخی مدعیان و معترضان این دوره از رقابتها با آنکه آراءشان کمتر از آرای باطله بود اما همچنان معترض به نتایج آرا بودند و زیر بار آرای حقیقی مردم نرفتند. کسانی که این اعتراض را نمایندگی میکردند و عملا جمهوریت نظام را هدف قرار داده بودند در جریان دولت اصلاحات اسلامیت نظام را بیشرمانه مورد هدف قرار داده بودند. مردم فکر میکردند این جریان با سرمشق قرار دادن نجابت ناطقنوری به رقیب تبریک میگوید و نتایج را میپذیرد اما در کمال شگفتی معلوم شد آنها اصلا با رقیب کاری ندارند و آرمانهای امام، نظام،انقلاب و رهبری را هدف قرار دادهاند. لذا حوادث تلخی در روز قدس، 13 آبان، 16آذر و عاشورای سال 88 رخ داد که تاریخ از نگارش آن شرم دارد. شورش علیه جمهوریت نظام و فحاشی و هتاکی علیه اسلامیت نظام باعث شد یک ضلع رقابتها که عملا از سال 1376 در سپهر سیاست ایران درخشش داشت از مشروعیت مردمی بیفتد و در اندازه اپوزیسیون نظام ظاهر شود. لذا مردم در قیام تاریخی 9 دی با این جریان وداع کردند و در رقابتهای داخلی به دنبال گروهها و جریانهایی هستند که خود را در درون نظام تعریف میکنند و سَر و سِّری با بیگانگان ندارند.
مردم از شورای نگهبان انتظار دارند در دور جدید رقابتهای ریاست جمهوری کسانی که آزمون خود را در عدم پایبندی به قانون و نیز عدم التزام به نظام و انقلاب، امام و اسلام نشان دادهاند هرگز در معرض احراز صلاحیت قرار ندهد و با انجام تکالیف قانونی خود هزینههای جمهوریت را به حداقل کاهش دهند.
اکنون با نگاهی با اشکال حضور رجال مذهبی و سیاسی در این دوره از رقابتها معلوم میشود مدلهای 76، 84 و 88 جواب نمیدهد. مدلی از رقابت در حال شکلگیری است که اگر خوب طراحی و عملیاتی شود میتواند تا سالها امنیت مردم و مبانی جمهوریت نظام را صیانت کند.چند گانههای ائتلاف که برای حفظ جمهوریت و اسلامیت نظام رقابت میکنند و برای تحکیم اصولگرایی تلاش میکنند میتوانند مدلی از رقابت را تعریف کنند که متضمن پیشرفت کشور و خدمت به مردم باشد و مداخله بیگانگان در رقابتهای داخلی را برای همیشه پایان دهند و اصالت جمهوریت نظام را در مرعی و منظر جهانیان به نمایش درآورند.