نگاه

مدافعان رفع حصر فتنه بخوانند

فتنه گران وعقبه خارجی آنان خوب می دانند که بزرگترین نظام سیاسی مردمی و تنها نظام اسلامی در جهان امروز ،جمهوری اسلامی ایران است وهیچ نفعی و امتیازی بالاتر از رای وحمایت ملت ،متوجه اونیست وآنان (دشمنان) که در فتنه 88اراده کرده بودند، آن را تخریب نمایند ، ناگهان با دژ فولادین9 ‌دی برخورد کردند ومتلاشی شدند.
میثم معافی- جمعی از اعضای هیئت موسس و شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با انتشار نامهای خطاب به رییسجمهور، ضمن تاکید بر نیاز کشور به آرامش، خواستار پیگیری وضعیت رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد شدند.

 البته این اولین باری نیست که چنین مواضعی از ناحیه اشخاص یا احزاب مدخول درفتنه 88 با موضوع رفع حصر سران فتنه88مطالبی در سایت ها وروزنامه ها منتشر می شود .

لذا از حیث اینکه این خبر وتحلیل های متفاوت ،استعداد ایجاد شبهه رادارا هستند ،خوب است که مبانی منطقی وقانونی حصر سران فتنه مرور شود .

فتنه 88به تعبیر کارشناسان ومهندسان سیاسی وامنیتی کشور وآنچه که به وضوح در زمان وقوع  هم دیده شد، بزرگترین تهدید امنیتی بعد ازانقلاب برای نظام اسلامی ایران بوده است ،این بدین معناست که حتی جنگ 8ساله به اندازه این فتنه8ماهه ، استعداد ضد امنیتی نداشت. چرا در 8سال دفاع مقدس ،صرفا مرزهای جغرافیایی کشور تهدید نظامی شده بود، لیکن در فتنه88دشمن دقیقا ،عنصر ضربه را در ارکان نظام مانند:اصل ولایت فقیه و شخص ولی فقیه ،و مشروعیت زدایی از قانون اساسی ونهادهای اساسی آن مثل شورای نگهبان  متمرکز کرده بود.

مثل فتنه 8ساله مانند زخمی شدن دست وپای یک انسان است که قابل ترمیم بود چراکه خرمشهر ومرزهای دیگرکشورتهدید واشغال نظامی شد ولیکن به وضعیت سابق اعاده گردید وآزادشد، اما اگر ضربه به مغز وارد شود، یعنی اگر ضربه مغزی اتفاق افتد، هر چند دست وپا وجوارح دیگر هم سالم باشند ،معادل مرگ است، که فتنه 8ماهه سال88 مصداق این مثال می باشد.بنابراین جرم سران فتنه ،تهدید واستعداد
براندازی
اش حتی از جرم صدام هم بالاتر بود،چرا که خطر صدام ، مرزی بود ولی خطرفتنه، مغزی.

جرم بزرگ فتنه گران ،بویژه سران وکارگزاران آنان،طبق قانون وشرع انور، افساد فی الارض است ومجازات مصرح قانونی وشرعی فساد فی الارض هم اعدام می باشد،لیکن امروز ، سران فتنه با 99درصدتخفیف با ملاحظات جهات  مخففه حداکثری ،نه در حبس بدل از اعدام بلکه در حصر بدل از اعدام  ،با بالاترین امکانات رفاهی  هستند و این یعنی مجازاتی که درحال تحمل آن هستند ،تنها 1درصد  از اصل جرم ارتکابی شان می باشد، که امروز برخی ها برای این 1درصدهم جیغ بنفش می کشند.

کلید واژه تقلب که به تعبیر یکی ازکارگزاران فتنه ، رمزشورش بود،کلید واژه ایست که موسساتی مانند :سوروس-ویلسون-ایکس چنچ و...وسرویسهای سیاسی وامنیتی وابسته به سازمان های جاسوسی غربی مثل سیا-ام آی سیکس موساد با آن توانسته اند بسیاری ازکشورهای آسیایی در شرق وغرب وشمال وجنوب ،از گرجستان  واوکراین تا مصر را از پای درآورند.

موسسه کمیته خطر جاری یکی از بزرگترین سازمانهای پی گیرنده براندازی مخملین در جهان که در فتنه88هم فعال درصحنه بود ،توانست با200میلیون دلار ،امپراطوری شوروی وبلوک شرق را از پای دربیاورد و تجزیه نماید.

یکی از مختصات عملیاتی انقلاب های رنگی در حوزه عملیات روانی که توسط این موسسات غربی پیگیری می شد، این بود که  از شرایط جریان وکاندیدای طرف شکست خورده در بستر انتخابات که توهم پیروزی در آن ،حین انتخابات بوجود آورده شده بود، با کلید واژه تقلب بهره برداری گردد،چراکه در انتهای ذهن هر کاندید وحتی جریان طرفدار آن ، تو هم پیروزی در حین تبلیغات ومتاثر از آن، تو هم تقلب  ،بعداز شکست انتخاباتی ،نقش می بندد وخلاء بزرک وشکاف عمیقی ایجادمی کند که تردید کمترین آثارآن خواهدبود، که این خلاء، نقطه شروع حرکت وعملیات در انقلاب های نرم از ناحیه طراحان وتئوری پردازان مخملین غربی است و در فتنه88این بستر از ناحیه دشمن آماده بود. البته شایان ذکر است ،به تعبیر (بخوانید،اعتراف) جورج سوروس مدیر موسسه سوروس ،این بستر، 5سال قبل از حادثه 18تیر78(کوی دانشگاه)طراحی  و درسال88(15سال بعد) ،مختصات آن دیده شد.

تردید نقطه شروع یک کلاهبردای سیاسی است، که متاثر ازآن در صورت عدم تمکین از سازوکار قانونی، نپذیرفتن نتیجه در انتخابات، تبدیل به یک فرهنگ می شود و انتقال قدرت در کشور دچار چالش می گردد .همانطوری که دشمن در فتنه 88 بدنبال این بود که نپذیرفتن نتیجه یک مد لینگ سیاسی در جمهوری اسلامی ایران شود تا انتقال قدرت،مثل کشورهای عقب افتاده غیردموکراتیک آفریقایی وکشورهای دیکتاتوریک پادشاهی ، جنس باروتی پیدا نماید واز درون لوله تفنگ خارج شود وبه صورت نرم با ژست دموکراتیک نباشد.که این بزرگترین ضربه به نظام اسلامی می توانست باشد.

کمترین آثار تردید در سلامت انتخابات این است که مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی در دنیا زیر تیغ چالش بود،چراکه یک قاعده پذیرفته در دنیای سیاست وجود دارد وآن اینست که:کشوری در عالم دارای پشتوانه قوی سیاسی ودیپلماتیک خواهد بود که مشروعیت داشته باشد ومبنای مشروعیت هم، مشارکت وپشتوانه مردمی است و تجلی حضور ومشارکت مردم هم درهر کشور دموکراتیک، نظام انتخاباتی آن است که بواسطه تردید آن ضایع می گردد ودشمن در فتنه،به دنبال آن بود

اصل باور به واقعیات در شرایط تردید یک واژه گم  گشته است، چرا که در جغرافیای هر انتخاباتی که سایه تردید در آن افکنده شده است،همیشه 2طرف وجود دارد که هیچکدام شان ، بی طرف محسوب نمی شوند وحتی داور قانونی ،همیشه از منظر جریان شکست ،طرفدار جریان پیروز قلمداد می شود و قانون هم رقیب، وهمین پارادوکس و تضاد شرایط ،امروز حلقوم سران فتنه را گرفته وآنها را در یک برزخ بدخیم نگه داشته است.

منشا تمام انحرافات وبدعت های کج در تاریخ اسلام که عددشان کم هم نیست ،خواص بودند که انحراف آنان با اراده یا خارج از اراده آنان ،    در اطرافیا ن، طرفداران و شاید پیروان سیاسی شان اثر گذاشته وتسری پیدا نموده است .

فتنه گران وعقبه خارجی آنان خوب می دانند که بزرگترین نظام سیاسی مردمی و تنها نظام اسلامی در جهان امروز ،جمهوری اسلامی ایران است وهیچ نفعی و امتیازی  بالاتر از رای وحمایت ملت ،متوجه اونیست وآنان (دشمنان) که در فتنه 88اراده کرده بودند، آن را تخریب نمایند ، ناگهان با دژ فولادین9 دی برخورد کردند ومتلاشی شدند.

بنابراین موسسین  واعضاء حزب اعتمادملی ، اگر ازفتنه ای که جرم مجرمان آن به تعبیر مقام عظمی ولایت جرم بزرگ است ،توبه نمی کنند واز پیشگاه انقلاب و ملت ابراز شرم ساری نمی نمایند، لااقل از مجرمان فتنه جانبداری نکنند چرا که رئیس جمهور بنابر اصل یکصدوبیست ویکم قانون اساسی بیش از هرچیز باید پاسدار نظام مقدس وترویج دین  باشد نه حافظ منافع احزاب واشخاص معلوم الحال.

https://shoma-weekly.ir/4MPz1G