ادب و هنر

مخاطب خارجی دفاع مقدس!

در دو سال اخیر شاهدیم بسیاری از ناشران و دست اندرکاران ادبیات دفاع مقدس، به جای اهتمام در ترجمه درست آثار خود، با اشتیاقی وصف ناشدنی کتاب‌ها را به زبان فارسی به نمایشگاه‌های بین‌المللی می‌برند!
همیشه ترجمه را به عنوان یکی از معبرهای انتقال فرهنگ دانستهایم. معبری برای انتقال محتواها و اعتقادها و حتی نیازها و داشتههایمان. بدیهی است در این بین واقعه غرور آفرین دفاع مقدس یکی از بهترین و بزرگترین مواردی باشد که با عبور از معبر میتواند در بیرون از مرزهای جغرافیایی حاضر و بسیار اثرگذار باشد.

میتوان گفت که ادبیات دفاع مقدس در سالهای اخیر در گامی بلند از مرزهای ایران عبور کرده و سعی در جذب مخاطبانی از میان غیرایرانیان داشته است. ترجمه آثاری مانند «سفربه گرای ۲۷۰ درجه»، «دا»، «من قاتل پسرتان هستم» و «داستانهای شهر جنگی» و به خصوص حضور آنها در کشورهای مختلف از آمریکا، اروپا و آسیا و استقبالی که از آنها به عمل آمده گواه این مدعی است. از طرف دیگر حضور موفق اندکی از این آثار، اشتیاق زیادی برای صاحبان و ناشران این آثار برای حضور در عرصههای بین المللی به وجود آورده است تا جایی که در دو سال اخیر شاهدیم بسیاری از ناشران و دست اندرکاران ادبیات دفاع مقدس، به جای اهتمام در ترجمه درست آثار خود، با اشتیاقی وصف ناشدنی کتابها را به زبان فارسی به نمایشگاههای بینالمللی میبرند! اما این سوال مطرح میشود که آیا این آثار مخاطب خود را میشناسند و به درستی به دست او میرسند؟ برای اینکه مطلب و محتوا به درستی به دست صاحباش برسد باید به درستی متن و محتوا ترجمه شود، طوری که مخاطب بتواند با موضوع ارتباط برقرار کند و این برقراری ارتباط باعث تاثیرگذاری در باورهای او شود. متاسفانه ماجرا از همین جا شروع میشود، موضوع ترجمه محتواها؛ به نظر میرسد باید مساله ترجمه های بعضا بد این دست آثار را هم مورد توجه قرار داد. چند ماه قبل از این و پس از رونمایی ترجمه انگلیسی کتاب «دا»، تدوینگر این کتاب سخن به انتقاد بازکرد که این اثر به صورتی گزینشی و ناقص و حتی بدون درج نام وی به انگلیسی ترجمه شده است و پس از آن ترجمه اردوی این کتاب که توسط رایزنی فرهنگی ایران در پاکستان منتشر شده بود نیز مورد انتقاد فراوان اساتید زبان فارسی و اردو قرار گرفته بود. در همین زمینه ترجمههای موجود از کتابهای «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» و «داستانهای شهر جنگی» نیز بنا بر گفته مولفان آنها تنها در شکل دانشگاهی در آمریکا مورد استفاده قرار گرفته و برخی از دانشجویان آنها را به عنوان نمونهای از ادبیات معاصر خاورمیانه و نه ادبیات جنگ ایران خواندهاند و این یعنی توزیع عمومی برای این آثار وجود نداشته است. پیدا شدن موارد این چنینی در ترجمهها آن هم در مورد موضوع با اهمیتی مانند دفاع مقدس از جمله مواردی است که نمیتوان به راحتی از آن گذشت. نیاز به کارگروههای متخصص این کار در ظرف زمانی مشخص و برنامه ریزی شده یکی از موارد مورد اهمیت و توجه است. این گونه اشتباهات و کم کاریها موجب میشود نه تنها اصل محتواها و مواردی که باید منتقل نشود، بلکه بعضا مواردی با اشکالات فراوان به مخاطب غیر ایرانی میرسد که در آن صورت بهتر است عطای ترجمه را به لقایش ببخشیم.

https://shoma-weekly.ir/Wu5EqD