
او مسیر فاطمه اطهر(س) و فرزندان وی در تاریخ بشر را یک مسیر الهی و نجاتبخش معرفی میکند و فرهنگی که اهلبیت پیامبر در سایه تمسک به قرآن کریم پدید آوردند را «عطر حقیقی اسلام» میداند. دفاع از «ولایت» ارزش و جایگاه «ولایت فقیه» و حمایت از شخص ولی فقیه، دستاورد نظری و عملی کسی است که در جنگ ۳۳روزه در خط مقدم نبرد با صهیونیستها و در نبردهای بیامان با پلیدترین و خونخوارترین جماعت، در سرنگونی حکومت داعش در عراق و سوریه حضور داشت و در خط مقدم، عملیاتها را فرماندهی کرده و خون دل خورده و در نبرد با قارونهای منطقه از «انصارالله» یمن نیز در میدان حمایت کرده است.
او از یک برج دیدهبانی با ملت ایران، ملتهای منطقه، مردم جهان و نخبگان دنیا سخن گفته است نه از یک اتاق فکر «دینپژوهی» لذا در تشییع پیکر پاک او همه آمده بودند تا بگویند ما حاضریم سخن تو را بشنویم و پای مکتب تو سینه بزنیم. چشمهای اشکبار مردم در تشییع او نشان از درک گفتمان شهید سلیمانی دارد که رهبری معظم انقلاب از آن به عنوان یک «مکتب» یاد کردند.شهید تصریح میکند: اساس دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی آتش زدن این خیمه است. بعد سه بار قسم جلاله میخورد و میگوید: «اگر این خیمه آسیب ببیند، قرآن آسیب میبیند، بیتاللهالحرام و مدینه رسولالله، نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد آسیب خواهد دید». این حرف را یک پژوهشگر حوزه دین نمیزند. این را یک «کهنه سرباز» عملیاتهای والفجر ۸، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس می گوید. دفاع از «ولایت» ارزش و جایگاه «ولایت فقیه» و حمایت از شخص ولی فقیه، دستاورد نظری و عملی کسی است که در جنگ ۳۳روزه در خط مقدم نبرد با صهیونیستها و در نبردهای بیامان با پلیدترین و خونخوارترین جماعت، در سرنگونی حکومت داعش در عراق و سوریه حضور داشت. دال مرکزی گفتمان شهید قاسم سلیمانی، ولایت فقیه و شخص ولی فقیه است. دالهای پیرامونی آن انقلاب اسلامی، نظام اسلامی و جمهوری اسلامی است. ما در برابر یکمکتب تمامعیار و یک منظومه «فکری» و حتی منظومه «عملی» قرار داریم. در این مکتب «فعل سلیمانی» بیش از «قول سلیمانی» دیده میشود و جاذبه و سر این مکتب در همین حقیقت نهفته است. او در کسوت یک قهرمان ملی و یک پهلوان امت اسلام و یک مجاهد فیسبیلالله به این دستاوردهای علمی و تئوریک در باب «ولایت فقیه» رسیده است.