نگاه

مبنای حکمرانی برای زندگی مطلوب

این بعثت محتوای عظیمی داشت. من راجع به این محتوای بعثت مختصری می‌گویم و این مسئله را متصل می‌کنم، مرتبط می‌کنم با وضع خودمان و امروز خودمان که برای ما از لحاظ عملی و کاربردی هم دارای تأثیر است، صرف اعتقاد نیست.
حمیدرضا ترقی- این بعثت محتوای عظیمی داشت. من راجع به این محتوای بعثت مختصری می‌گویم و این مسئله را متصل می‌کنم، مرتبط می‌کنم با وضع خودمان و امروز خودمان که برای ما از لحاظ عملی و کاربردی هم دارای تأثیر است، صرف اعتقاد نیست.

بعثت و وحی الهی، حقایقی را برای مردم روشن کرد؛ برای بشریت حقایقی را روشن کرد. این حقایق به نحوی است که اگر آحاد بشر و جوامع گوناگون بشری به این حقایق ایمان بیاورند و عملا ملتزم بشوند، حیات طیبه به این‌ها خواهد رسید.۳/۱/۹۹

حقایق بعثت

پیامبر اکرم( ص) مبعوث شد تا آخرین و کامل‌ترین دین الهی یعنی اسلام را به بشر ابلاغ کند . این اسلام دارای حقایقی است که در سه بخش توسط پیامبر بعد از بعثت بیان شده است .

الف )منظومه معرفتی

منظومه‌ معرفتی اسلام یعنی نظر اسلام درباره هستی، درباره‌ انسان، درباره‌ نقش انسان در عالم، درباره‌ ذات اقدس پروردگار، درباره‌ صفات و اسمای الهی که در دعای کمیل می‌خوانیم: مَلَأَت اَرکانَ کُلِّ شَیء، یا در دعای ماه رجب می‌خوانیم: بِهِم مَلَأتَ سَمائَکَ وَ اَرضَک، که درباره‌ مسیر انسان در دنیا و پس از مرگ و امثال این‌ها حقایق بسیار مهمی هست و این‌ها سلسله‌ معرفتی اسلام، منظومه‌ معرفتی اسلام هستند؛ این‌ها را به بشریت تعلیم می‌دهد و انسان‌ها را هوشیار می‌کند و بیدار می‌کند. ۳/۱/۹۹

انسان، موجودی با قابلیت تفکر و انتخاب درمقیاس شبکه هستی است . این انسان دارای نیروی‌حرکت زای غریزه ، فطرت ، احساسات ، عواطف ، تمایلات ، تفکروعقل ، اراده و انتخاب است که قابلیت تشدید و تضعیف دارد.

دنیای معاصر ، به سبب پشت کردن به عالم ماوراء و تمرکز بر عالم حس ، هدف زندگی را برخورداری از لذات جنسی و مزایای اجتماعی تعریف نمود و تربیت را به اصلاح رفتارها، آن‌هم رفتارهای مربوط به حوزه زندگی دنیوی محدود نمود و سپس با تکیه بر ( اراده آزاد فردی) مجبور شد از ملاک (صدق و کذب) و درستی و غلط بودن افکار و رفتار ها عبور کند تا بتواند هرگونه تفکرو رفتاری را در فضای خود جای دهد و حتی از تلاش برای ( کشف واقعیت) صرف نظر کند و به تلاش برای گزارش گری موقعیت‌ها و رویدادها اکتفا کند یعنی ( انتقال از رویکرد تجربه گرائی به رویکرد تفسیری).

اما درمنظومه معرفتی اسلام که محصول بعثت پیامبر اکرم (ص) است ؛ هدف زندگی، اصلاح جان و حقیقت انسان است و رفتارها صرفا هویتی ابزاری داشته و مقدمه ای برای تزکیه و تطهیر قلب محسوب می شوند .

شناخت غیب و شهود در هستی شناسی اسلام نشان می‌دهد که هدف اصلی از بعثت انبیاء فعال کردن گیرنده‌های وجود انسان است تا انسان با عوالم غیبی انس بگیرد و درهای ملکوتی به رویش باز گردد و بتواند به مقام قرب خداوند نایل شود.

مقام معظم رهبری در دیدار با طلاب حوزه های علمیه تهران در ۱/۶/۹۶ فرمودند:اساس کار دعوت انبیاء ، دعوت به توحید است.عقیده به توحید یعنی جامعه‌ی‌توحیدی بوجود آوردن .

در منظومه معرفتی اسلام خودشناسی یا انسان شناسی دریچه ورود به جهان شناسی است. درمنظومه معرفتی اسلام تنها چیزی که می‌تواند به زندگی معنی ببخشد و زندگی انسان را از پوچی و بی حاصلگی بیرون آورد همین انس با عالم ملکوت است ، مؤمن همیشه درحال حرکت به‌سوی خداوند و سیر در ملکوت است و هردم محصول تازه ای از این سیر و سفر به‌دست می آورد و همواره درحال چشیدن لذت این سفر است و به همین جهت هیچ گاه از زندگی خسته نمی‌گردد و رنج سفر را یا نمی‌فهمد یا اگر بفهمد برایش در کنار سرور و شادمانی لذت های معنوی هیچ است و لذا افسردگی ندارد و خوشنود و راضی سر می‌کند و زندگیش معنادار و با هویت است .

این درحالی‌است که درفلسفه غرب و مادی‌گرایی معنای زندگی را نتوانسته اند حل کنند و در بن بست قرار دارند لذا انسان‌ها به پوچی و خستگی و خودکشی و بی‌خیالی از طریق مصرف مسکرات و مواد مخدرمتوسل می‌شوند .

درمنظومه اسلام مجموعه عالم هستی یک واحد به هم پیوسته است که همه در آن با خالق هستی در ارتباط بوده و از او وجودیافته اند .

اگر این منظومه معرفتی را پیروان ادیان الهی دقیق و جامع بفهمند پی به برتری دین اسلام برده و ایمان به آن را ضرورتی اجتناب ناپذیر خواهند دانست . و از آن‌جا که این معارف از مبانی علمی و واقعیات جهان برخوردار است انسان‌های حر و آزاد از غل و زنجیرهای مکاتب پوشالی نیز بدان ایمان خواهند آورد چون با فطرت آن‌ها سازگار است .

ب)منظومه ارزشی

مقام معظم‌رهبری‌در ادامه تبیین حقایق بعثت به منظومه ارزشی دین آخرین پیامبرالهی اشاره کرده وفرمودند:

یک بخش دیگر از این حقایق، منظومه‌ ارزشی اسلام است، ارزش‌هایی که اسلام آن‌ها را تثبیت کرده است، یعنی به عنوان ارزش آن‌ها را شناخته است؛ که آحاد مردم و جوامع مردمی موظفند خودشان را به این ارزش‌ها نزدیک کنند و به سمت آن‌ها پیش ببرند؛ سعادت‌شان در این است. از مثل خلقیات فردی که انسان دارای صبر باشد، دارای حلم باشد، دارای گذشت باشد و امثال این‌ها که صفات فردی انسان‌هاست، تا مفاهیم عمومی و زندگی‌ساز مثل آزادی، مثل عدالت اجتماعی، مثل کرامت انسانی، مثل سبک زندگی؛ این‌ها جزو آن سلسله‌ ارزش‌های اسلامی است که در اسلام بیان شده و تفهیم شده به ما. ۳/۱/۹۹

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول سال‌های گذشته بخش اعظمی از بیانات خود پیرامون مسئله انقلاب اسلامی را به بررسی و تبیین ارزش‌های انقلاب اسلامی اختصاص داده‌اند.

ساده‌‌زیستی مسئولان، استکبارستیزی، سلطه‏‌ستیزی، بیگانه‏‌ستیزی، ‌‌استبدادستیزی، افتخار به انقلابی‌گری، عدالت‌طلبی، دوری از تجمل‌گرایی، اجتناب از اشرافی‌گری, نفی استثمار، نفی سلطه‌پذیری، نفی تحقیر ملت به وسیله‌‌ قدرت‌های سیاسی دنیا، نفی وابستگی سیاسی، نفی نفوذ و دخالت قدرت‌های مسلط دنیا در کشور، نفی‌سکولاریسم اخلاقی و اباحی‌گری، دفاع از مظلومان جهان، ‌فتح قله‌های دانش، کرامت انسان، سعی برای ایجاد برادری و برابری، ‌اخلاق، ایستادگی در مقابل ‌دشمن، ایمان، استقلال سیاسی، اقتصادی، ‌فرهنگی، آزادی فکر، رواج اخلاق فاضله، حکومت مردمی، حکومت صالح و انسان‌های برخوردار از دین و تقوا در رأس کارهاو… ‌ازجمله ارزش‌های انقلاب اسلامی هستند که مقام معظم رهبری بر لزوم حفظ و تقویت آن تأکید کرده‌اند.

نظام اسلامی باید تضمین کند که ارزش‌های الهی حاکم باشد. آیه‌ مبارکه‌ الّذین ان مکّنّاهم فی الارض اقاموا الصّلاه و اَتُوا الزّکوه و اَمَروا بالمعروف و نَهوا عن المنکر، ناظر به همین معناست؛ چون اگر در محیطی، حکام، فرمانروایان و زمامداران، مردم را به نیکی امر کردند و از بدی باز داشتند و نماز را اقامه کردند، در آن محیط ارزش‌ها رشد می‌کند.۲۱/۴/۱۳۷۴

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید ارزش‌هایی مثل عدالت و آزادی را اسلام ۱۴ قرن قبل بیان کرده و از آن دفاع کرده، یک‌عده‌ای به‌خطا تصور می‌کنند که این مفاهیم رایج مثل عدالت اجتماعی و آزادی و مانند این‌ها از غرب به عالم اسلام آمده است، یا متفکرین اسلامی این‌ها را از غربی‌ها یاد گرفته‌اند؛ این کاملا اشتباه است. غرب سه،چهار قرن بیشتر نیست که با این مفاهیم آشنا شده؛ از بعد از رنسانس با این مفاهیم آشنا شده است؛ در حالی که اسلام ۱۴۰۰ سال قبل از این، این مفاهیم را به طور روشن در قرآن بیان کرده است؛ با این تفاوت که غربی‌ها که این‌ها را مطرح کرده‌اند، هیچ وقت صادقانه به آن عمل نکرده‌اند ،نه به آزادی عمل کردند، نه به عدالت اجتماعی عمل کردند آن‌ها گفتند و عمل نکردند؛ این مفاهیم در اسلام بود و در زمان پیغمبر عمل شد. این عبارت اُمِرتُ لِاَعدِلَ بَینَکُم،(۷) مال قرآن است دیگر؛ دستور پیغمبر این است که اجرای عدالت بکند؛ این همان عدالت اجتماعی و عدالت همه‌جانبه است؛ یا می‌فرماید: اِنّا اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکـِتبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(۸) یعنی اصل بعثت همه‌ انبیاء و ارسال رسل و کتب برای این بوده است که قسط یعنی همین عدل اجتماعی، عدل اقتصادی در بین مردم برقرار باشد؛ بنابراین این‌ها مفاهیم قدیمیِ اسلامی است.

یا در مورد آزادی؛ این بیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج‌البلاغه، هزار سال قبل از طرح مسئله‌ آزادی در کشورهای غربی مثل فرانسه یا جاهای دیگر است که می‌فرماید: لا تَکُن‌ عَبدَ غَیرِکَ‌ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا؛(۹) از این روشن‌تر دیگر چه می‌شود؟ یعنی انسان‌ها حرند، آزادند؛ آزادی شامل همه‌ انواع آزادی می‌شود. یا آن جمله‌ دیگری که معروف است: استعبدتم النّاس و قد خلقهم الله احرارا؛ این خطاب به بعضی از فرمانداران آن دوره است که استعبدتم النّاس؛ شماها می‌خواهید با مردم مثل برده رفتار بکنید در حالی که خداوند متعال آن‌ها را آزاد آفریده؟ این‌ها معارف اسلامی است. از این قبیل، در معارف اسلامی زیاد است؛ در نهج‌البلاغه کلمات متعددی در این زمینه وجود دارد و در بقیه‌منابع اسلامی. بنابراین این سلسله‌ ارزش‌ها و سلسله‌ معارف و منظومه‌ معرفتی و منظومه‌ ارزشی به این صورت است. ۳/۱/۹۹ مقام معظم رهبری

نظام ارزشی جوامع مختلف دارای وجوه اشتراک و وجوه افتراقی است. نظام ارزشی حاکم بر مدیریت متعارف متأثر از نظام لیبرال دموکراسی و اومانیسم است، در حالی‌که نظام ارزشی اسلامی حاکم بر جامعه اسلامی متأثر از فطرت توحیدی و آموزه های وحیانی است. بی تردید بخشی از بایدها و نبایدها متأثر از نظام ارزش های اسلامی در جمهوری اسلامی ایران است.


https://shoma-weekly.ir/VcoCbp