بنابراین ماموریت قرارگاه مقابله با جنگ نرم دشمن یعنی صدا و سیما توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی در موارد زیر اعلام گردیده است:
1- به عمقبردن تلاشهای مقابله با اهداف دشمن در تمام ظرفیتهای برنامههای صدا و سیما بهصورت هنرمندانه و بدون درشت نمایی تا مخاطبان اقناع شوند.
2- دستیابی به تحلیلی مبنایی صحیح و واقعبینانه از شرایط داخلی، منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی
3- پرهیز از اغراق در تواناییها و توجه به مشکلات
4- تاثیرناپذیری از تبلیغات گمراه کننده بیگانگان
5- پرهیز از سطحی نگری
6- توجه به ظرفیتهای بالفعل و بالقوه در دستیابی به تحلیل مبنایی
7- مقایسه صحیح موقعیت کشور با دوران متناظر انقلابهای مهم جهانی
8- خنثی سازی سیاهنماییهای بیگانگان از ایران به جهانیان
9- اصلاح تصویر مغرضانه رسانهای دشمن از جهان
10- به تصویر کشیدن وضع کشورهایی که زیر سایه آمریکا زندگی کردهاند برای نشاندادن نتایج تسلیم در برابر آمریکا
طبق راهبردهای فوقالذکر صدا و سیما به عنوان قرارگاه مقدم و فعال مقابله با جنگ نرم باید توسط مدیران و کارکنان این رسانه ملی که سرداران و سربازان این جنگ نرم محسوب میشوند. تمام همّ و تلاش خود را بهکار گیرد تا با استفاده از ظرفیتهای متعدد این سازمان مخاطبان خود را در مسیر مورد نظر مقام معظم رهبری هدایت نماید.
تحلیل مبنایی و واقعبینانه
امروزه اندیشکدههای متعدد و فراوانی در دنیا مشغول تجزیه و تحلیل شرایط سیاسی و اقتصادی وفرهنگی و اجتماعی دنیا و کشورهای مهم هستند. دهها اندیشکده در غرب نسبت به شرایط ایران تحلیل مینویسند و آن را به سردمداران کشورهای غربی جهت تصمیمگیری و موضعگیری ارائه میدهند.
در داخل کشور نیز پیرامون اوضاع جهان و کشور از سوی گروهها و جریانهای سیاسی و نخبگان و کانونهای تفکر تحلیلهای متعددی ارائه میشود که طبعا صدا و سیما باید تحلیل واقعبینانهای را از میان آنها تدوین و ترویج نماید تا نگاه جامعه و نظام به موضوعات داخلی و خارجی به یکدیگر نزدیک شود.
گزارشات واقعبینانه
تاکید رهبر معظم انقلاب بر پرهیز صدا و سیما از اغراقگویی نسبت به تواناییها و ضرورت توجه به مشکلات نشان میدهد که معظم له نمیخواهند صدا و سیما به دستگاه چاپلوس و انعکاسدهنده صرفا نقاط مثبت و موفقیتها باشد بلکه توجه به مشکلات و کمبودها و طرح انتقادات و ضعفها موجب میشود که نگاه مردم به مسئولان و مدیران واقعبینانه شده و توقعات آنها متناسب گردیده و صداقت را بین دولت و ملت افزایش دهد.
خنثیسازی سیاهنمایی دشمنان
تردیدی نیست که تمام دستگاههای وابسته به استکبار جهانی و دشمنان انقلاب اسلامی تلاش دارند با آمارسازیهای غیرواقعی و ارائه اخبار تحریف شده و غلط پیشرفتهای نظام جمهوری اسلامی را مخفی و نقاط ضعف و اشکالات موجود را بزرگنمایی نمایند تا از چهره نظام مستقل و انقلابی جمهوری اسلامی، کشوری عقب مانده و درمانده بسازند.
آنان آن قدر از کشور ما سیاهنمایی میکنند که بعضا افراد ساده لوح و بی اطلاع داخلی نیز باور کرده و ضمن یاس و ناامیدی نسبت به آینده هر گونه پیشرفتی را به تمسخر گرفته و در آن تردید ایجاد میکنند. خنثیسازی این ترفند دشمن و واقعنمایی از آنچه در حرکت رو به تعالی و پیشرفت کشور میگذرد وظیفه مهمی است.
مقایسه موقعیت کشور با دیگر انقلابها
از سال 1776 که اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا صادر شد و در آن به حق زندگی – آزادی و جستجوی خوشبختی برای همه نوید داده شد و این کشور از زیر سلطه استعمار انگلیس رهایی یافت تا از منافع سرمایهداران و بازرگانان خود دفاع کند و ایدئولوژی لیبرالیسم را بر کشور 5/2 میلیون نفری خود در آن زمان حاکم کند. یازده سال گذشت تا اینکه مردم آمریکا قانون اساسی خود را در سال 1787 به تصویب رساندند و در سال 1789 یعنی 13 سال بعد از استقلال اولین رئیس جمهور خود را انتخاب کردند. تازه معلوم شد که این حق زندگی و آزادی و جستجوی خوشبختی فقط برای سفیدپوستان بوده و سیاهپوستان و سرخپوستان آن کشور هیچ حقی در این مورد ندارند.
تاریخ آمریکا نشان میدهد که تا سال 1812 یعنی 38 سال پس از استقلال هنوز زنان در آمریکا حق رای نداشتهاند. حال همین دوران را با انقلاب اسلامی ایران مقایسه کنید که امام خمینی(ره) با چه سرعتی در سال 58 قانون اساسی را به رفراندوم گذاشت و مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و رئیس جمهور در سال 59 انتخاب شد و زنان از همان ابتدا حق رای داشتند و آزادی و حق زندگی و بسیاری از ارزشهای انسانی دیگر به برکت انقلاب اسلامی برای مردم کشورمان محقق شد.
- در انقلاب فرانسه که مردم در سال 1791 خواستار حکومت مشروطه شدند، یکسال نگذشت که خواستار جمهوری شدند 8 سال نگذشت که ناپلئون امپراطوری اول را تشکیل داد و دهها سال مردم فرانسه نتوانستند یک ساختار سیاسی ثابت و مورد قبولی داشته باشند و در سال 1848 یعنی حدود 4 دهه بعد از انقلاب دوباره دچار موج جمهوریخواهی شد. اینها بخاطر عدم اصالت ایدئولوژی در انقلاب فرانسه و عدم اعتقاد مردم به آن بوده است که در نتیجه آرمانهای ثابتی در رهبران فرانسه وجود نداشت.
- تاریخ مصر به عنوان یک کشور تسلیم خواست آمریکا عبرتآموز است این کشور متناظر با انقلاب اسلامی ایران از دست انقلابیونی مثل ناصر بهدست انور سادات آمریکایی افتاد و مسیر تسلیم و سازش با آمریکا و اسرائیل را طی کرد. ارتش آن کاملا وابسته به آمریکا شد، استقلال اقتصادی و سیاسی خود را از دست داد، هیچ پیشرفت و توسعهای در آن کشور پدید نیامد، به ابزاری برای فشار بر مردم مبارز فلسطین و جبهه مقاومت تبدیل شد و اینک با سرنگونی حکام تسلیم شده به آمریکا، انقلابشان سرکوب و نظامیان آمریکایی حاکم بر اداره کشورشان شدهاند و در انتظار کمک مالی آمریکا برای اداره کشورشان هستند.
این واقعیتها نشان میدهد که جمهوری اسلامی در چه جایگاهی است.