نگاه

ماجرای جوانگرایی و پوست اندازی در حزب موتلفه اسلامی

عسگراولادی از ما نسل جوان انتظار مطالبه تغییر و حرکت رو به جلو داشت و نه مصلحت اندیشی و از این رو عصبانی بود که شما چرا به جای مطالبه از من برای کناره گیری سریعتر؛ خواهان بقای من پشت میز دبیرکلی هستید.
محمد مهدی اسلامی- درحالی مقابل حبیب الله عسگراولادی نشسته بودیم که انتظار همه چیز را داشتیم جز عصبانیت او در مقابل درخواست ما! قریب به ده سال پیش بود و دبیرکل وقت حزب، یادگار شهیدان موتلفه اسلامی و چهره کاریزمایی که از یاران نزدیک امام و رهبری بوده است؛ اعلام کرده بود قصد کناره گیری از دبیرکلی را دارد. ما 5 نفر از اعضای شورای جوانان تهران نزد او رفته بودیم و تقاضای باقی ماندنش برای یک دوره دیگر را داشتیم تا حزب آمادگی تغییر دبیرکل را در یک دوره زمانی کسب نماید. استدلال ما نیز در گمان خودمان مبتنی بر برخی جزئیات تشکیلاتی بود؛ از آن جمله اینکه قائم مقام وقت ایشان آمادگی دبیرکلی را نداشت و گمان ما بر این بود که فرد جدید باید یک دوره قائم مقام دبیرکل بوده باشد.
عسگراولادی اما از ما نسل جوان انتظار مطالبه تغییر و حرکت رو به جلو داشت و نه مصلحت اندیشی و از این رو عصبانی بود که شما چرا به جای مطالبه از من برای کناره گیری سریعتر؛ خواهان بقای من پشت میز دبیرکلی هستید.
این مقدمه از آن جهت ضروری بود که کسانی که گمان کرده اند سخنان اخیر این عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی پیرامون ضرورت تغییرات در مجمع عمومی آینده، حاصل نتایج انتخابات است؛ کمی در فضای فکری کسی قرار گیرند که جوانان موتلفه اسلامی، سالها است روز پدر به دیدار وی می روند و او را پدر معنوی و معلم خویش می دانند. این مقدمه البته دو تکمله دیگر نیز نیاز دارد. نخست یادآوری اینکه شعار پوسته شکنی نه سال پیش در مجمع عمومی حزب مطرح گردید و از آن تاریخ در یک حرکت رو به کمال، مداوم مورد رصد چهره های ارشد حزب قرار گرفته است.
دوم آنکه برای بازشناخت یک مجموعه که دارای رقیبان متعددی است باید فارغ از جنگ روانی های رسانه های رقیب به مطالعه پرداخت؛ یکی از آنها همان چیزی است که این نوشته قرار است پیرامون آن به کاوش بپردازد. توضیح پیرامون چگونگی پوست اندازی حزب پس از نتایج انتخابات مجلس نهم که از سوی عسگراولادی مطرح شده است. صورت مسأله مذکور خود یکی از این مصادیق جنگ روانی است. ماهنامه همشهری ماه مدتی پیش از برگزاری انتخابات مصاحبه ای را انجام داده و در میان کاوش پیرامون حزب موتلفه اسلامی، یک دستور کار سابقه دار که مدتها است در حال اجرا است ، بازطرح شده است و از آنجا که این ماهنامه پس از نتایج انتخابات منتشر شده؛ توسط چهره هایی با مقاصد خاص، سعی بر نمایش جلوه نگرانی یک حزب برای تجدید بنا پس از یک شکست دهشتناک! از آن داده شده است. این در حالی است که حزب موتلفه اسلامی در کنار رای نیاوردن 2 تن از چهار نامزد این حزب در تهران (که البته 2 نفری که به دلایل متعدد فاقد رای کافی برای ورود به مجلس گشتند، چهره هایی ارشد  بودند) نتایج بسیار قابل قبولی در حوزه های انتخابیه دیگر داشته است و فراکسیونی قوی در مجلس نهم دارد که حکایت از باقی بودن پایگاه مردمی این حزب دارد.
به صورت مسأله اصلی بازگردیم. موضوع "پوست اندازی" که این روزها مورد علاقه رسانه های رصدگر حزب موتلفه اسلامی قرار گرفته است؛ چگونه و در چه فرآیندی رخ خواهد داد؟
برای ارائه پاسخی به دور از پیچیدگی های سخن پردازانه و فارغ از سوء برداشتها؛ ترجیح می دهم یک نمونه از این موضوع را بازخوانی کنم.
نمونه مذکور خود نگارنده است. تابستان سال 1373 بود که در خلال فعالیت های تابستانی بخش نوجوانان دفتر تهران حزب موتلفه اسلامی، با آن آشنا شدم در حالی که تنها 13 سال داشتم. برای 5 سال تنها ارتباط من با تشکیلات حضور در جلساتی هفتگی بود که به ارتقاء معارف دینی و جهانبینی من و ایجاد یک جمع دوستانه خدایی اهتمام داشت و نیز اردوهای تفریحی. سرانجام در 18 سالگی پیشنهاد عضویت به من داده شد و با توجه به سوابقم، از همان تاریخ هفته نامه شما اعلام آمادگی کرد تا نوشته های مرا منتشر کند. من عضویت در حزب را منوط به بررسی بیشتر ساختم که بنا به برخی وسواسهای شخصی این بررسی ها تا 22 سالگی ادامه یافت. اما در طول این سالها همکاری من با حزب پله به پله ارتقاء یافت تا در زمان عضویت، به مدیریت روابط عمومی حزب رسیده بودم و در ارگان حزب به عنوان یکی از اعضای فعال تحریریه شناخته می شدم. رشد پلکانیم در حزب سرانجام به آن نقطه رسید که در سال 1388 از سوی برخی پیشکسوتان حزب به عنوان نامزد عضویت در شورای مرکزی به مجمع عمومی پیشنهاد شدم، در حالی که در آن مقطع رییس سازمان جوانان حزب بودم. بیش از هزار عضو در مجمع عمومی حاضر بودند و در نتیجه انتخابات مشخص که مجمع عمومی مرا برای این مسئولیت انتخاب نکرد و گزینه های کارآمدتری را انتخاب کرد (آنچنان که ممکن است مجمع عمومی آینده نیز برخی پیشنهادهایی از این دست را نپذیرد)؛  در دوره فعلی اما رشد تشکیلاتی من ادامه یافت و ابتدا به عنوان قائم مقام رییس مرکز سیاسی و پس از آن به عنوان مدیر ارگان مطبوعاتی حزب انتخاب شدم.
معرفی طولانی مراتب رشد تشکیلاتی خویش نه از باب حدیث نفس بلکه از آن رو بود که سیر جوانگرایی و پوست اندازی به عنوان یک نمونه بیان گردد؛ نمونه ای که در بدنه مرکزی حزب بسیار است و در بدنه استانی نیز شاید فراتر از انتظار مدیران بوده است. در طی ده سال گذشته این روند با نرخی تند در سراسر کشور دنبال گردیده است و از میانگین مدیران حزب در استانها که 42 سال بوده است به میانگین 34 سال دست یافته ایم. این در حالی است که حزب موتلفه اسلامی برخلاف برخی تشکلها دارای ریزش اندکی بوده است و مدیرانی که در ده سال قبل بوده اند؛ اگر همچنان در پست سازمانی خویش قرار داشتند باید این میانگین سنی به عدد 52 می رسید و اینک 18 سال جوانتر از آن افق هستیم.
یکی از موثر ترین چهره ها در این جوانگرایی استاد حبیب الله عسگراولادی است که در روزگاری که تمامی اعضای شورای مرکزی موتلفه اسلامی در سنین جوانی بوده اند، با چشم خویش تاثیر اعتماد امام به جوانان در آغاز نهضت را دیده است. و نیز برکات ایفای نقش جوانان در هشت سال دفاع مقدس را که حاصل تدبیر امام در سپردن فرماندهی جنگ به "نسل گهواره خوابهای 15 خرداد 42" بود را دیده است و نیز توصیه های امام به موتلفه اسلامی در هنگام کسب اجازه برای فعالیت مجدد پس از تعطیلی حزب جمهوری اسلامی را در باب چگونگی حضور جوانان در شورای مرکزی در کنار السابقون به خاطر دارد.
به تعبیر منطقیون برای رد یک گزاره یک مثال نقض کافی است. اگر حزب موتلفه اسلامی به واقع حزبی پیر و محافظه کار بود؛ نباید مدیریت هفته نامه ای که ویترین حزب است را به جوانی 29 ساله می سپرد. پس حزب در نقطه ای قرار ندارد که نیاز به آغاز پوست اندازی باشد. اینک سالها است که پوسته شکنی در حزب محقق شده است اما تکرار این شعار در آستانه مجمع عمومی حزب از سوی مورد احترام ترین عضو آن و فردی که صاحب بیشترین آرا از سوی مجمع عمومی ها ادوار گذشته بده است؛ به نظر می رسد بیشتر از آنکه به دنبال ایجاد مشی جدیدی باشد به دنبال مراقب از حفظ سرعت فعلی و نیز بهبود مسیر جوان نمودن حزبی است که از اردیبهشت گذشته پنجاهمین سال فعالیت خود را آغاز کرده است.
اما در حزبی که اساس کار آن خرد جمعی است؛ آنچه در آینده موتلفه اسلامی رخ خواهد داد؛ حاصل انتخاب شورای مرکزیی است که در مجمع عمومی با حضور نمایندگان حوزه های حزبی انتخاب می شوند و نه نظر یک فرد، حتی اگر آن فرد کسی باشد که امام جایگاه او را مانند عراقی برای خود تعریف کرده باشد. باید دید مجمع عمومی آینده موتلفه شتاب بیشتری را برای جوانگرایی برمیگزیند یا مسیر دیگری را خواهد رفت. آنچنان که برغم عدم تمایل عسگراولادی بر تداوم دبیرکلیش و دلخوریی که در صدر مطلب که شرح آن رفت، نیم دوره ای دیگر دبیرکل شد تا نظر جوانان در روند تغییر دبیرکل و نیز  نظر دیگر اعضای حزب  تأمین گردد.
* قائم مقام مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی و مدیر موسسه مطبوعاتی "شما"

https://shoma-weekly.ir/2yyIb4