حزب مؤتلفه اسلامی که همیشه سردمدار وحدت در بین اصولگرایان بوده حالا باز وارد گود شده است و این همگرایی را بیشتر همراهی میکند. تشکلهای جبهه پایداری و ایثارگران هم که قبلا ضرورت وحدت را دریافته بودند با جلساتی متعدد و زمانبر همراه شدند تا شاید دیگر تجربه انتخابات ریاست جمهوری 92 تکرار نشود و از سوراخ تفرقه و جدایی مجددا گزیده نشوند. در این بین احزاب و اشخاص اصولگرا کمکم به این جمع اضافه شدند و در همین اجلاس، مؤتلفه اسلامی از حضور جبهه پیروان خط امام و رهبری و حدادعادل بهعنوان شخصیت تاثیرگذار جریان اصولگرایی رونمایی کرد تا شکل وحدت، زیباتر و منسجمتر نمایش داده شود. اما به نظر میرسد حرکت این جریان بهسمت وحدت با شیب کم و سرعت پایین است که این احتمال وجود دارد فرصت برای کسانی فراهم شود که بهدنبال تخریب هستند یا منافع آنها در تفرقه اصولگرایان است. البته نباید از اظهارنظرهای افراد شخصیتمحور درخصوص پررنگ نشاندادن اختلاف یا بیرونکشیدن مقولههای زیرخاکی اما اختلافزا در جریان اصولگرایی غافل شد که برخی از آنها میتواند، به نوعی همانند سرعتگیر عمل کند یا حتی باعث سرنگونی شود.
یکی دیگر از نکاتی که این همگرایی را کند کرده، نبود چهرههایی همچون مرحومین آیتالله مهدوی کنی، آیتالله خوشوقت و حبیبالله عسکراولادی در بین اصولگرایان بهعنوان ریش سفیدانی است که میتوانستند بهعنوان محور وحدت از اختلافات بکاهند؛ اما این مشکل نیز تا حدود زیادی با توجه به ایده حزب مؤتلفه اسلامی در گذشته و حال، یعنی محوریت وحدت تحت چتر جامعتین حل شده است.
در مقابل جریان اصولگرایی، جریاناتی هستند که سابقه خیانت و فتنهگری، دینستیزی، ضربه به جان و مال مردم، همکاری با جاسوسان بینالمللی، اقدامات علیه امنیت ملی، همکاری با منافقان، افتخار برای سلطهپذیری و... را در کارنامه خود دارند و با گذشت زمان میخواهند کارهای گذشته خود را توجیه کنند یا آنها را سوتفاهم بخوانند. از طرفی هم با توجه به اهمیت پیروزی برای بقا، اختلافات را کنار گذاشته و با گزینش افراد کمترشناخته شده بهدنبال فتح حداکثری بهارستان هستند. همچنین جریانهای قدرت و سرمایهدار آنها رسانههای زنجیرهای را با هم متحد و از لحاظ امکانات مجهز کردند تا با تخریب و اختلافافکنی در میان اصولگرایان زمینه رسیدن به اهدافشان را هموارتر کنند.
اگر حفظ نظام از اوجب واجبات بوده و نظام امانتی است که به گفته حضرت امام(ره) نباید دست نامحرمان و نااهلان بیفتد؛ به نظر میرسد هرچه سریعتر باید دایره این وحدت بین جریان اصولگرایی گستردهتر شود و همه به آن پایبند باشند. از اختلافات پرهیز کنند و مواظب اسمرمزهای اختلافافکنی همچون تندرو و معتدل، سنتی و مدرن و... باشند.
سم کشنده جریان اصولگرایی، سهمخواهی در میان آنها است و پاد زهر آن تعهد به وحدت، ولایتپذیری، شایستهسالاری و فصلالخطاب قراردادن جامعتین برای حل اختلافات است. وحدت، ناگزیر به حذف برخی افراد از هر فهرست است؛ اما این موضوع را هم باید پذیرفت که وحدت بدون هزینه بسیار محال است.