به نظر میرسد درآستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی، دولت فعلی این قدم مهم را در تصحیح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی بردارد تا نظام جمهوری اسلامی بیشتر به عدالت که اصل و اساس این نظام است، نزدیکتر شود.
مجتبی همدانی - انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات بسیار مهمی است که دقت در برگزاری آن از یکسو بعد مردمسالاری را در کشور تقویت کرده و از سوی دیگر ابزار مهمی برای کنترل عملکرد مسئولین کشور و نظارت با واسطه مردم بر آنهاست.
عدالت در اجرای هر چیز، ملاک مهمی برای مشروعیت آن است و از همین منظر نظام جمهوری اسلامی ایران موظف است در عادلانه کردن انتخابات از نظر شیوه اجرا و محصول نهایی آن مثل تشکیل مجلس شورای اسلامی دقتهای لازم را معمول کند. با اینکه تغییرات بسیار زیاد و مطلوبی در بعد از انقلاب اسلامی برای این مهم در انتخابات کشور اعمال شده و حاصل آن مشارکت وسیع مردم در انتخابات و جلوگیری از فساد انتخاباتی در مقایسه با دیگر کشورها شده است، اما هنوز اقداماتی ممکن و بلکه لازم است. علیرغم همه این تلاشها، هنوز قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی از نوعی بیعدالتی رنج میبرد. این موضوع در شهرهای بزرگ بسیار ملموس است، بگونهای که گاه تا نزدیک به نیمی از مردم این شهرها علیرغم آنکه در انتخابات شرکت کردهاند؛ هیچ نمایندهای در مجلس شورای اسلامی نداشتهاند. مثال ملموس این موضوع را در انتخابات مجلس شورای اسلامی گذشته میتوان دید. در این انتخابات و به عنوان نمونه در شهر تهران، مردم میتوانستند 30 نماینده انتخاب کنند. تقریباً دو پنجم از مردم تهران به یک فهرست و سه پنجم به فهرست دیگری رأی دادند. اما قانون انتخابات هیچ حقی برای آن دو پنجم قائل نشد و 30 نماینده تهران بطور کامل نمایندگان مطلوب آن سه پنجم بودند. عدالت اقتضا میکرد که شیوه انتخاب بگونهای باشد که در این حالت از 30 نفر نماینده تهران 12 نفر از یک فهرست و 18 نفر از فهرست دیگر انتخاب میشدند. اگر این انتخابات را به عنوان یک مسابقه بین مردم و انتخابات را نیز دو قطبی در نظر بگیریم تلاش یک گروه منجر به کسب دو امتیاز و گروه دیگر سه امتیاز کسب کرده است. گرچه باید گروه سه امتیازی را بروز اعلام کرد اما این باعث نمیشود که حق تلاش گروه دیگر را نادیده گرفت و مردم اینگونه برداشت کنند که نتیجه این مسابقه، 30 بر هیچ بوده است!؟! بسیاری از کشورها برای برطرف کردن این بیعدالتی، راههای مختلفی را برگزیدهاند که یکی محدود کردن حوزههای انتخاباتی به تک نامزدی است. یعنی مثلاً تهران به 30 قسمت تقسیم میشود و هر قسمت از بین نامزدهای انتخابات، فقط یک نامزد را به مجلس میفرستند و این باعث تنوع سلیقهها در مجلس خواهد شد.
روش دیگر نظام فهرستی است. مثلاً در تهران هر گروه و حزب و... بصورت منفرد و یا دسته جمعی فهرستی 30 نفره را معرفی میکند و مردم بجای انتخاب افراد، فهرستها را انتخاب میکنند. آنگاه بر اساس نتیجه نهایی، هر فهرست به میزانی که رأی مردم را جذب کرده به ترتیب فهرست خود نمایندگانی را به مجلس خواهد فرستاد. مثلاً اگر فهرستی توانست 10 درصد آرا را جذب کند، سه نفر از افراد بالای فهرست به مجلس خواهند رفت در این وضعیت عدالت به نحو بسیار خوبی در ترکیب مجلس رعایت خواهد شد.
به نظر میرسد درآستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی، دولت فعلی این قدم مهم را در تصحیح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی بردارد تا نظام جمهوری اسلامی بیشتر به عدالت که اصل و اساس این نظام است، نزدیکتر شود.
عدالت در اجرای هر چیز، ملاک مهمی برای مشروعیت آن است و از همین منظر نظام جمهوری اسلامی ایران موظف است در عادلانه کردن انتخابات از نظر شیوه اجرا و محصول نهایی آن مثل تشکیل مجلس شورای اسلامی دقتهای لازم را معمول کند. با اینکه تغییرات بسیار زیاد و مطلوبی در بعد از انقلاب اسلامی برای این مهم در انتخابات کشور اعمال شده و حاصل آن مشارکت وسیع مردم در انتخابات و جلوگیری از فساد انتخاباتی در مقایسه با دیگر کشورها شده است، اما هنوز اقداماتی ممکن و بلکه لازم است. علیرغم همه این تلاشها، هنوز قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی از نوعی بیعدالتی رنج میبرد. این موضوع در شهرهای بزرگ بسیار ملموس است، بگونهای که گاه تا نزدیک به نیمی از مردم این شهرها علیرغم آنکه در انتخابات شرکت کردهاند؛ هیچ نمایندهای در مجلس شورای اسلامی نداشتهاند. مثال ملموس این موضوع را در انتخابات مجلس شورای اسلامی گذشته میتوان دید. در این انتخابات و به عنوان نمونه در شهر تهران، مردم میتوانستند 30 نماینده انتخاب کنند. تقریباً دو پنجم از مردم تهران به یک فهرست و سه پنجم به فهرست دیگری رأی دادند. اما قانون انتخابات هیچ حقی برای آن دو پنجم قائل نشد و 30 نماینده تهران بطور کامل نمایندگان مطلوب آن سه پنجم بودند. عدالت اقتضا میکرد که شیوه انتخاب بگونهای باشد که در این حالت از 30 نفر نماینده تهران 12 نفر از یک فهرست و 18 نفر از فهرست دیگر انتخاب میشدند. اگر این انتخابات را به عنوان یک مسابقه بین مردم و انتخابات را نیز دو قطبی در نظر بگیریم تلاش یک گروه منجر به کسب دو امتیاز و گروه دیگر سه امتیاز کسب کرده است. گرچه باید گروه سه امتیازی را بروز اعلام کرد اما این باعث نمیشود که حق تلاش گروه دیگر را نادیده گرفت و مردم اینگونه برداشت کنند که نتیجه این مسابقه، 30 بر هیچ بوده است!؟! بسیاری از کشورها برای برطرف کردن این بیعدالتی، راههای مختلفی را برگزیدهاند که یکی محدود کردن حوزههای انتخاباتی به تک نامزدی است. یعنی مثلاً تهران به 30 قسمت تقسیم میشود و هر قسمت از بین نامزدهای انتخابات، فقط یک نامزد را به مجلس میفرستند و این باعث تنوع سلیقهها در مجلس خواهد شد.
روش دیگر نظام فهرستی است. مثلاً در تهران هر گروه و حزب و... بصورت منفرد و یا دسته جمعی فهرستی 30 نفره را معرفی میکند و مردم بجای انتخاب افراد، فهرستها را انتخاب میکنند. آنگاه بر اساس نتیجه نهایی، هر فهرست به میزانی که رأی مردم را جذب کرده به ترتیب فهرست خود نمایندگانی را به مجلس خواهد فرستاد. مثلاً اگر فهرستی توانست 10 درصد آرا را جذب کند، سه نفر از افراد بالای فهرست به مجلس خواهند رفت در این وضعیت عدالت به نحو بسیار خوبی در ترکیب مجلس رعایت خواهد شد.
به نظر میرسد درآستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی، دولت فعلی این قدم مهم را در تصحیح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی بردارد تا نظام جمهوری اسلامی بیشتر به عدالت که اصل و اساس این نظام است، نزدیکتر شود.