نگاه

لزوم انقلاب در نگاه به جوانان

انقلاب در آستانه چهل سالگی نیاز دارد نگاهش را به جوانان متحول کند و تغییر بنیادی دهد. این به این معنی نیست که بزرگان و با تجربه ها را کنار گذاشته شود. بزرگان جدای این که نعمتی برای جوانان هستند همچون چراغ هدایتی می توانند مسیر های اشتباه را نمایان کنند و راه را از بی راهه تمییز دهند
محمدصادق رخ فرد-دستگاه های سیاسی و اجرایی کشور  در آستانه چهل سالگی انقلاب به سرعت به سمت کهن سالی پیش می روند چون که به راحتی جوانان خود را حذف می کنند یا اینکه از آن ها بهره ای نمی برند.
در اوایل انقلاب فرصتی شد تا جوانان به عرصه اول فضای کارهای مهم اجرایی قدم بگذارند. در واقع این یک توفیق اجباری برای کشور بود زیرا که مسئولین اجرایی دوران طاغوت یا فراری بودند یا از کارایی لازم برخوردار نبوده و یا حتی فضای اعتماد به آنها بسیار کم بود مگر تعداد اندکی از آنها که توانسته بودند اعتماد انقلابیون را جلب کنند.با توجه به این موضوع برای اداره کشور نیاز به نیروی انسانی بود و از طرفی اغلب انقلابیون از جوانان تشنه خدمت بودند هرچند تجربه لازم را نداشتند اما انگیزه و نیت خالصانه آنها زمینه انجام کار های سخت و حتی غیر ممکن را فراهم کرده بود. هرچند امام خمینی در زمان انقلاب 76 سال عمر داشت اما نگاه و اعتماد آن به جوانان مثال زدنی بود و اوج این حمایت و اعتماد را در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا می شود مشاهده کرد که عده حتی جرات سخن گفتن در این خصوص را نداشتند اما حضرت امام با قاطعیت از دانشجویان دفاع کرده و عمل آن ها را به جای این که سرکوب کند انقلاب دوم می خواند.  اکثر جوانان انقلابی هم وقتی جنگ آغاز شد مسیر راه خود را در خط مقدم جبهه ها تعریف کردند و معجزه انقلاب را امثال حسن باقری ها که توانستند دوران سربازی تا سرداری را تنها در دو سال طی کنند و یکی از بزرگترین طراحان جنگی دوران دفاع مقدس بشوند را، رقم بزنند.
سوالی که مطرح هست این است که چرا بعد از دوران دفاع مقدس اعتماد به جوانان کمرنگ شد؟ چرا دولت ها هرچه از انقلاب فاصله گرفتند میانگین سنی کابینه آنها افزایش پیدا کرد از میانگین 39 سالگی دوران ریاست جمهوری مقام معظم رهبری تا دوران دولت روحانی که به 58 سال رسید؟
آیا جوانان ما دیگر در حد اندازه جوانان اول انقلاب نیستند؟
امام خامنه ای در دیدار با خانواده شهید ییلاقی حمایت جانانه ای از جوانان کرد و گفت: شماها جوانید، شماها نسل سوّمید؛ اوّلاً جوان این نسل، جوان نسل سوّم، از جوان نسل اوّل امیدبخشتر است... به این نسل من بیشتر اعتماد دارم و بیشتر امید دارم تا آن [نسل قبلی].
جوانان نسل جدید به گفته امام خامنه ای کمتر احساسی تر هستند و با زیرساخت محکمتر و شناخت بهتر به سمت انجام وظیفه می روند پس قطعا می توانند از نسل اول بیشتر کارایی داشته باشند.اما چرا بیشتر به کار گرفته نمی شوند؟ اگر در دوران جنگ دوران سربازی تا سرداری در 2 سال طی می شود چرا در عرصه سیاست و یا کارهای اجرایی بعد از گذشت چند دهه از انقلاب هنوز اکثرا افراد نسل اول انقلاب در عرصه سیاست حضور دارند و جایی برای جوانان نیست ؟
شاید باید طرفی را بررسی کرد که جوانان را به جای جذب، دفع می کند. به نظر در عرصه سیاست اعتماد به جوانان بسیار کم است.کلا اعتماد به جوانان هزینه دارد و کمتر کسی در این دوره زمان حاضر است این هزینه را متحمل شود.برخی هم آنچنان به میز و صندلی چسبیدند که فقط حضرت عزرائیل می تواند آن ها را از میز جدا کند تا شاید جوانی پشت آن میز بشیند که آن هم بعید است و اکثرا جانشین آن ها برای همان نسل های قبل است.
روحیه جوانی روحیه پیشنهاد دهنده ، منتقد بودن و مطالبه گری است اما پیشکسوتان با توجه به اینکه سنی از آنها گذشته است قدرت تحمل آنها نیز کاهش پیدا کرده است و خیلی نمی توانند با نسل جوان به خوبی ارتباط برقرار کنند پس خیلی اوقات راه حل را به جای قانع کردن و یا بهره بردن از آنها در حذف و یا
بی محلی به آنها می بینند که این منجر به فاصله گرفتن آنها از یکدیگر می شود.
از طرف دیگر بحث کادرسازی و آموزش جوانان برای مدیریت و فعالیت در عرصه های مختلف در کشور خیلی جدی گرفته نشده است تا با شناسایی و شناخت از ظرفیت ها، کمی و کاستی ها نیروی لازم تربیت شود. این وظیفه بیشتر می تواند در احزاب دارای استخوان بندی و تشکیلات منظم در کشور پیگیری شود که متاسفانه در چهل سال گذشته به کارایی واقعی احزاب پرداخته نشده است. می توان گفت بحث کادرسازی و پرورش نیرو متولی واقعی خود را هنوز نشناخته است.
در دهه های اخیر به جای اینکه مشکلات مردم کم شود متاسفانه رو به افزایش است و دولت دوازدهم باتوجه به اینکه رکود میانگین سنی کابینه را برای خود ثبت کرد ثابت
می کند هرچه دولت پیرتر شود بر مشکلات کشور هم افزوده می شود و توانایی برای حل مشکلات کاسته می شود. انقلاب در آستانه چهل سالگی نیاز دارد نگاهش را به جوانان متحول کند و تغییر بنیادی دهد. این به این معنی نیست که بزرگان و با تجربه ها را کنار گذاشته شود. بزرگان جدای این که نعمتی برای جوانان هستند همچون چراغ هدایتی
می توانند مسیر های اشتباه را نمایان کنند و راه را از بی راهه تمییز دهند تا جوانان با اتکا به نیرو ، خلاقیت، شادابی مضاعف و با استفاده از وسایل و علوم روز دنیا با سرعت بیشتری بر مشکلات پیروز شوند . دستگاه های نظارتی و انتخاباتی هم نگاه ویژه ای نسبت به جوانان داشته باشند تا جوانی به جرم جوان بودن به راحتی حذف نشود. هنوز اسلام در حال پرداخت ضررهای ضربه است به واسطه حذف امیرالمومنین(ع) به بهانه جوان بودن بر پیکره اسلام وارد شد. به امید این که در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب؛ انقلابی در نگاه و اعتماد به جوانان مستعد کشور شود.
https://shoma-weekly.ir/bldwAv