ادب و هنر

قربانی در جایگاه متهم

تبلیغات سالهای اخیر رسانه‌ای غربی ایران را کشوری به دنبال سلاح کشتار جمعی هسته‌ای معرفی می‌کند. اما در هیاهوی دروغ رسانه‌ها تنها می‌توان با ابزار هنر به افکار عمومی‌دنیا گفت که زمانی در سالهای نه چندان دور ایران در سکوت همین کشورهای غربی و نهادهای بین المللی به یکی از بزرگترین قربانیان سلاح‌های شیمیایی کشتار جمعی تبدیل شد. به بهانه 8 تیرماه، روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی، سری به موزه صلح تهران زده‌ایم که این رسالت را بر عهده دارد.
محمد صادق علیزاده- تبلیغات سالهای اخیر رسانهای غربی ایران را کشوری به دنبال سلاح کشتار جمعی هستهای معرفی میکند. اما در هیاهوی دروغ رسانهها تنها میتوان با ابزار هنر به افکار عمومیدنیا گفت که زمانی در سالهای نه چندان دور ایران در سکوت همین کشورهای غربی و نهادهای بین المللی به یکی از بزرگترین قربانیان سلاحهای شیمیایی کشتار جمعی تبدیل شد. به بهانه 8 تیرماه، روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی، سری به موزه صلح تهران زدهایم که این رسالت را بر عهده دارد.

یکی از صد و پنجاه

«به طور کلی در دنیا 150 موزه صلح وجود دارد. این موزهها عضو شبکه بینالمللی موزههای صلح جهانی هستند که مقر و دبیرخانه اصلی آن در لاهه مستقر است. از این تعداد، 50 موزه در ژاپن هستند. موزه صلح تهران هم بخشی از این مجموعه و تنها موزه صلح خاورمیانه محسوب میشود. هدف اصلی این موزهها، ترویج فرهنگ صلح از طریق نشان دادن پیامدهای ناگوار جنگ و خشونت و آثار زیانبار آن بر انسانها و محیط زیست است. به نمایش کشیدن جنگ به عنوان یکی از جنایتهای بشری و ترویج فرهنگ لطیف صلح و دوستی از عمده فعالیت موزههای صلح دنیا محسوب میشود.» اینها را محمدرضا تقی پور، مدیر موزه صلح تهران، بدون مکث و روان توضیح میدهد. جانباز 70 درصدی که دو پایش را در سالهای جنگ تحمیلی تقدیم آرمانهایش کرده و حالا دارد دوباره روی ویلچر برای همان آرمانها دوندگی میکند.

از هیروشیما تا سردشت

هر کدام از این 150 موزه صلح سراسر جهان، محور اصلی فعالیت خود را به نوع فاجعه خاصی اختصاص دادهاند که در آن کشور رخ داده است. مثلا محور اصلی موزه صلح هیروشیما، فاجعه بمباران اتمی این شهر است و یا فعالیت موزه صلح ایپر به استفاده از گازهای شیمیایی در این منطقه در طول جنگ جهانی اول اختصاص دارد. صدام برای اولین بار بعد از 35 سال از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1362 در جزایز مجنون علیه رزمندگان ما از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد، بدون آنکه نهادهای بین المللی واکنشی نشان دهند. در طول جنگ تحمیلی، صدام حدود سه هزار تن مواد و سلاح شیمیایی علیه رزمندگان ایران استفاده کرد و نمونه بارز آن بمباران شیمیایی سال 66 مردم سردشت بود که عوارض آن تاهنوز ادامه دارد.

قربانی در جایگاه متهم

حسن حسنی سعدی یکی از رزمندگان ارتشی است که به دلیل استنشاق گاز خردل جانباز شیمیایی شده است و الان نیز به عنوان راهنمای افتخاری در موزه صلح فعالیت میکند. وی درباره راهاندازی موزه صلح روایت جالبی دارد: «سالی که غنیسازی شروع شد، تبلیغات منفی جامعه جهانی علیه ما زیاد شده بود. یکی از گروههای غیردولتی ژاپنی که در زمینه ترویج صلح و محاکمه ساخت و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی فعالیت میکردند، به همراه یکی از مصدومان حمله اتمیشان با هدف منع جمهوری اسلامی ایران از فعالیتهای هستهای و ساخت سلاح اتمیبه ایران آمدند.

حجم تبلیغات بینالمللی علیه ما به گونهای بود که اصلا آمده بودند بگویند چرا غنیسازی میکنید و بمب اتمیمیسازید! آن زمان هنوز این موزه راه نیفتاده بود. یک زیرزمین 70 متری داشتیم که نمونه کوچکتری از همین موزه محسوب میشد و یک سری فیلم و عکس و اطلاعات و اسناد، از استفاده عراق درطول جنگ آن جمعآوری کرده بودیم و حالت یک نمایشگاه پیدا کرده بود. آنها را به این نمایشگاه بردیم. واکنشهایشان جالب بود. شوکه شده بودند. صراحتا میگفتند نمیدانستیم خودِ شما قربانی این سلاحها هستید. بعد هم به ما پیشنهاد کردند موزهای بر این مبنا راهاندازی کنیم و حاصلش هم شد موزه صلح.»

اتاق جنگ و دمای 800 درجه

اتاق جنگ یکی از بخشهای موزه است که در آن به کمک نمودارها و اعداد به بیان فجایع جنگهای تاریخ بشر پرداخته شده است. کنار نمودارها و اعداد، مجسمه چهار جنگافروز و خشونت تاریخ بشر هم به چشم میخورند: قابیل، ضحاک، هیتلر و صدام. نکته جالب آنکه بر مبنای دادههای اتاق جنگ، تلفات 19 میلیون نفری جنگهای بشری در قرن 19 به یکباره به 109 میلیون نفر در قرن بیستم میرسد. فقط در یک مورد، انگلیس و آمریکا در جنگ جهانی دوم در طول یک هفته بیش از 90 هزار تن بمب آتشزا رویهامبورگ ریختند به گونهای که در یک شب دما به بیش از 800 درجه سانتیگراد رسید و گوشت و پوست انسانها با آجر سفال مذاب و در هم ترکیب شد. بقایای آجر سفالهای ذوب شدهای از فاجعه آن شب هامبورگ هم در این قسمت موید این مطلب است که به درخواست موزه صلح تهران به این موزه اهدا داده شده است.

هنر جنگ و یاد ناصر پلنگی

بعد از اتاق جنگ، اسناد و تصاویری از کاربرد و تاثیرات و نحوه درمان قربانیان شیمیایی توجه بازدیدکنندگان به خود جلب میکند. بین تصاویر و برخی لولههای آزمایشگاهی دکورکه قرار است نحوه ساخت سلاحهای شیمیایی را در ذهن بازدیدکننده تداعی کنند، مقادیری قرص، اسپری، کپسول، سرم، قطره و برخی داروهای تزریقی، توی چشم میزند.

بخش قربانیان شیمیایی جنگ تحمیلی هم از دیگر قسمتهایی است که توسط تعدادی از اسناد و تصاویر و مدارک، اطلاعات خوبی در اختیار هر بازدیدکنندهای قرار میدهد. این قسمت حاوی معرفی تعدادی از قربانیان نظامیو غیرنظامی ایرانی است. اطلاعات خوبی به همراه تصاویر آنها از نحوه شیمیایی شدن، نحوه درمان در طول زمان و وضعیت فعلی این افراد ارائه شده است. بخش هنری موزه هم شامل بخشی از آثار هنری مانند نقاشی و اوریگامیاست. اکنون چند مسابقه نقاشی هم با موضوع صلح برگزار شده که چهرههایی مانند ناصر پلنگی و چلیپا در آن شرکت کردهاند. به یاد یادگارهای هنری ناصرپلنگی در موزه مقاومت خرمشهر افتادم. این مرد حق بزرگی به گردن هنر دفاع مقدس دارد.

متن تقدیر نماینده سازمان ملل از شهید مصطفی چمران نیز از دیگر بخشهای جالب موزه است:«آقای چمران عزیز! افسر محلی من در جنوب لبنان در مورد این اقدام خیرخواهانه شما در فرستادن مقادیری آب به آوارگان فلسطینی در کمپ برجالشمالی گزارش کرده است. از این فرصت استفاده کرده و مراتب تشکر اداره متبوع خود را به خاطر احساسات انساندوستانه شما اعلام میکنم. ارادتمند شما مارسل برادیامس»

سند همیشه زنده

انجمن قربانیان شیمیایی و موزه صلح و افراد فعال در آن، خود سندی زنده از جنایاتی محسوب میشوند که در طول جنگ علیه مردم تظامیو غیرنظامی ایرانی انجام شد. به نوعی میتوان این مجموعه را یک رایزنی فرهنگی غیردولتی با استعداد بالایی برای تشریح ابعاد مظلومیت انقلاب اسلامیدر سطح بین المللی توصیف کرد که با اداره مدبرانه آن میتوان حمایتهای اجتماعی و مردمیرا در نفی خشونت و محکومیت چنین اقداماتی جلب کرد.

موزه صلح تهران پیش از آنکه یک موزه باشد و حتی بیش از آنکه محلی برای فریاد کشیدن ندای مظلومیت انسانِ انقلاب اسلامیباشد، ویترینی از روحهای بزرگی است که امروز میان شلوغی شهر در پی همان آرمانهایی هستند که بیست و چند سال قبل آنها را در خاک داغ جنوب و قلل سر به فلک کشیده غرب جستجو میکردند، با این تفاوت که این بار یا روی ویلچرند و یا با نفسهای خسته و چشمهایی که از خشکی اشک رنج میبرند، روزگار میگذرانند. اصلا این قاعده همیشه تاریخ بوده که روحهای بزرگ همیشه جسمهای خود را به زحمت انداختهاند.

https://shoma-weekly.ir/wGmBqV