محمد مهدی اسلامی- «ایالات متحده و ایران پس از سه دهه تنشهای بد، اکنون با یک جنگ سرد تمام عیار مواجه هستند.» این جمله آغازین یادداشت رابین رایت ستون نویس واشنگتن پست است که در مردادماه ۵ سال قبل و در زمان طرح خاورمیانه جدید جرج بوش کوچک نوشته شد.
نویسنده این یادداشت یکی از چهرههای شناخته شده در رسانههای آمریکایی است که از سوی رسانههای پرمخاطب به بیش از ۱۴۰ کشور در شش قاره جهان سفر کرده است و واقعیات کشورها را فراتر از جنجالهای امپراطوریهای رسانهای که در آن کار میکرده با چشم خود دیده است و دهها جنگ و انقلاب را ثبت کرده است. تعبیر وی از «جنگ سرد» برای رویه معادلات دیپلماتیک جهانی متاثر از ارتباطات کشورها با ایران و آمریکا از آن تاریخ به بعد به عبارتی متداول تبدیل گشت.
جنگ سرد تعبیری است که برای دورهای از رقابتها و تنشها میان آمریکا و شوروی و همپیمانان آنها در طول دهههای ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ استفاده میشود. پس از جنگ جهانی دوم در حالی که آمریکا در تلاش بود تا کمونیسم را در جهان محدود کند، گستره جنگ سرد به بسیاری از نقاط جهان به ویژه اروپای غربی، خاورمیانه و جنوب شرقی آسیا کشیده شد. ساخت دیوار برلین (۱۹۸۹-۱۹۶۱)، جنگ کره (۱۹۵۰-۱۹۵۳)، جنگ ویتنام (۱۹۵۹-۱۹۷۵)، بحران موشکی کوبا (۱۹۶۲) و جنگ شوروی در افغانستان (۱۹۷۹-۱۹۸۸) هر یک نشانهای از احتمال رخ دادن جنگ جهانی سوم بود. جنگی که به دلیل اطلاع هر یک از طرفین از قدرت هستهای دشمنش و احتمال نابودی کامل تمدن خود رخ نداد. در طول این دوره رقابت میان این دو ابرقدرت در عرصههای گوناگون مانند اتحاد نظامی، ایدئولوژی، جاسوسی، تجهیزات نظامی، صنعت و توسعه فناوری ادامه داشت و مسابقهای از به نمایش گذاشتن قدرت میان دو ابرقدرت به راه افتاد تا از «ترس» به عنوان ابزار پیشگیری از رخداد جنگ بهره گرفته شود. اما آنچه سرانجام این معادلات را مشخص کرد «اقتصاد» بود. پایه نادرست اقتصاد بلوک شرق و تمسک به اصلاحات غرب گرایانه (نسخههای گلاسنوست و پروستریکای گورباچف) منجر به انحلال شوروی در سال ۱۹۹۱ و فروپاشی بلوک کمونیستی در جهان شد.
اینک به کاربردن جنگ سرد از سوی رسانههای آمریکایی برای مواجهه آمریکا با ایران بیانگر بیم غرب از مواجهه نظامی با ایران است. این ترس نه به دلیل داشتن سلاح هستهای (آنچه درباره شوروی موضوعیت داشت) که به دلیل در دست داشتن قلوب بخش عمدهای از مردم آزادیخواه جهان خاصه مسلمانان برخاسته بر علیه غرب است.
جالب آنجاست که آمریکاییها برای زمین گیر کردن ایران از نسخهای مشابه جنگ سرد اول بهره بردهاند؛ جنگ افغانستان و عراق، جنگ سی و سه روزه، استقرار سپر دفاع موشکی و... از جمله حوادثی بود که در این شبیه سازی کاربرد داشته است. به عنوان نمونه ایران هراسی یکی از نسخههای کپی شده از دوران جنگ سرد است. ادامه در صفحه 4
رابین رایت در یادداشت فوق الذکر، با اشاره به اعزام وزیر خارجه کاندولیزا رایس و وزیر دفاع رابرت گیتس به خاورمیانه از سوی رییس جمهور بوش، آخرین درخواست بوش از متحدان متمرد آمریکا در مورد عراق را چنین به نگارش درآورد: از عراق به عنوان یک سپر در برابر ایران حمایت کنید و یا با زندگی در زیر سایه فزاینده ایران مواجه شوید.
در طول پنج سال فاصله آن یادداشت تا امروز؛ این واقعیت که آمریکا خود را در حال جنگ سرد با ایران میداند بارها اثبات شده است و آخرین نمونه آن تلاشهای گسترده برای حمله اقتصادی به ایران از طریق تحریم نفت، بانک مرکزی، کشتیهای تجاری و... است. یادآوری این نکات تنها برای این مهم بود که کسانی که سعی بر وارونه جلوه دادن اقدامات اقتصادی آمریکا و متحدانش دارند؛ به یادآورند که طرف مقابل خود را در یک جنگ تمام عیار در برابر قدرتی میبیند که توانسته است نفوذ غرب در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای جنوبی را با چالشهای جدی مواجه سازد. اینک این رویارویی میتواند منتهی به عزت بیش از پیش کشور اسلامیمان شود اگر تهدیدها را تبدیل به فرصت کنیم. راه عبور از این معبر را امام خامنهای در پیام سال گذشته با نامگذاری سال به عنوان «جهاد اقتصادی» نمایان ساختند اما متاسفانه آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت. اینک رهبر انقلاب برای تبیین دقیقتر وظایف، مولفههای این جهاد را برای نام سال انتخاب نمودهاند. در چنین شرایطی مهلکترین امر، اقدامات متناقض یکدیگر توسط دستگاههای مختلف، بیانضباطی در انجام امور و عدم هماهنگی ارکان اقتصادی کشور است. مواردی که نمونه های آن را در تنظیم بودجه، در تضعیف تولیدات داخل با واردات دولتی و ... بارها تجربه کرده ایم.
تجربه قرارگاههای دوران دفاع مقدس در برابر حمایت دو بلوک غرب و شرق از عراق از یک سو و تجربه ایجاد هماهنگی میان دستگاههای مسئول در نهادهایی همچون شورای عالی امنیت ملی از سوی دیگر میتواند شرایط تبدیل تهدید به فرصت را برای کشور فراهم آورد. انتظار میرود دستگاههای مسئول مقدمات تشکیل چنین قرارگاهی را تا زمان از دست نرفته دنبال نمایند.