امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر نظام جمهور اسلامی در سال 42 در هنگام مبارزات انقلابی جهت تعیین نقشه راه و تبیین نقطه آغاز تا نقطه پایان ازباب ضرورت انقلاب اسلامی ، 3 هدف را تئوریزه فرمودند : 1- انقلاب اسلامی درایران 2- انقلاب اسلامی در جهان اسلام 3- انقلاب اسلامی درجهان (تئوری صدور انقلاب) و طبیعی می نمود که دراین مسیر طولانی و پر خطر ، دشمنانی هم کمین کرده اند تا به انقلاب آسیب برسانند و یا حداقل منحرفش نمایند لیکن جهت نیل به تحلیل درست پیرامون دشمن شناسی یا موانع شناسی انقلاب میتوان وقایعی نقل کرد. واقعه شماره 1

 هنگامی که امام (ره) درروز 12 فروردین 1357 در فرودگاه از پله های هواپیما درحال پایین آمدن بود ، میشل فوکو خبرنگار فرانسوی یک خبررا به خبرگزاریهای خارجی مخابره کرد وآن این بود که (آنچه من می بینم از آقای (امام) خمینی یک تسبیح است و امروز گویی مفهوم قدرت معاوضه شده است یعنی تسبیحات بجای تسلیحات ....)گفتمان غالب تسلیحات که خود را ابرقدرت جهان می نمود قدرت جدیدی را درمقابل خود دید و آن گفتمان را گفتمان تسبیحاتی نامید .اوج قله قدرت گفتمان تسلیحاتی ، سوء استفاده ازعلم و تبدیل انرژی هسته ای به بمب اتمی است که آنهم در مقابل گفتمان تسبیحاتی ناچیز است.
واقعه شماره 2
را دراین خصوص نقل می کنم ،چند سال پیش وقتی حرمین عسگرین در عراق بمب گذاری و منفجر گردید ، خبرگزاریهای استعماری غربی تیتر زدند و نوشتند که (نیروگاه اتمی شیعیان )بمب گذاری و منفجر گردید ..... این تیتر ضمن این که یک خبر را مخابره میکند ، نوع نگاه دشمن و موانع فعال  گفتمان تسبیحاتی را روشن میسازد بطوریکه آنها پتانسیل قوی تر از تسلیحات اتم را که تسبیحات فرا اتم باشد این گونه می پندارند که در مساجد و حسینیه ها غنی می شود و تحلیل دشمن کاملاً در این خصوص درست است .
و اما واقعه شماره 3
- نتانیاهو (رئیس جمهور رژیم صهیونیستی ) دراین خصوص گفت ما حاضریم دیمونا (نیروگاه اتمی و محل ذخیره حداقل 200 کلاهک هسته ای که قادر است 4 بار دنیا را نابود کند )را بدهیم و فردی مثل سید حسن نصرالله را مال خود کنیم . با توجه به نقل واقعه شماره 3 میتوان دریافت که مجاهدی همانند سید حسن نصرالله با گفتمان تسبیحات وگذراندن فرآیند غنی سازی ایمان و قدرت اسلامی در مسجدویاحسینیه به عنوان نیروگاه فرااتم بر صاحبان گفتمان تسلیحات اتمی غالب شده است.
واقعه شماره 4
هانتینگتون نظریه پرداز آمریکایی درتبیین تئوری جنگ تمدنها با شمردن تمدنهای حاضر درجهان تنها گزینه قدرتمند درتقابل با تمدن لیبرال دموکراسی غرب را تمدن اسلامی شیعی  دانست و گفت جبهه اصلی اینجاست و این جنگ همچنان ادامه دارد . و اما اینکه گفتمان تسبیحاتی فرا اتم چه ماموریتی دارد در ابتدای این تحلیل گذشت و درذیل دلایل وجوبی این ماموریت 3 مرحله ای تبیین می گردد.
گلوبالیزم و فرایند گلوبالیزاسیون به معنای مدیریت جهان و تسلط بر مقدرات مادّی جهان وجهانیان بر اساس منافع غرب البته بخوانید براساس منافع امپریالیزم صهیونیستی است که با مکتب سیاسی لیبرالیزم که آنتی تز تمام ایدئولوژی هاست و درشرایط حاضر در حال شکل گیری ویا بهتر است بگوییم فی الحال از نقطه اوج در حال افول است.
-میزان تسلط بربشر ازمنظر گلوبالهای صهیونیستی (امپریالیزم ) خواه چه مسلمان چه غیر مسلمان ، تسلط کامل برمقدرات کل بشر است و حد یقفی وجود ندارد .در قرآن کریم خداوند میفرمایند (و لن ترضی عنک الیهود و النصاری حتی تتبع ملتهم ) وقتی یهود ونصاری که اهل کتاب هستند به جزء تابعیت محض قانع و راضی نمی شوند به طریق اولی کفار همچون صهیونیزم بین الملل هم همین گونه هستند .
بر اساس تحلیل فوق به این نتیجه می رسیم که تنها تمدن و یا بهتر است بگوئیم تنها تفکری که در مقابل این فتنه تاریخی مقاومت می کند اسلام ومسلمانان هستند و آنهم خواستگاه این جبهه مقاومت عظیم براساس آنچه که آقای دانیل پاتیس (نظریه پرداز آمریکایی ) می گوید آزمایشگاه جهان اسلام ، ایران و نظام سیاسی ولایت فقیه میباشد.  
سوال (1) : آیا اساساً براساس آموزه های اسلامی مسلمانان می توانند تحت مواخذه ویا تسلط بیگانگان (غیر مسلمان ) باشند ؟
... به این سوال که مبنای اصلی انقلاب خمینی کبیر و یا حتی اجداد مطهرش بویژه امام حسین (ع) بوده است استدلالهای متفاوتی میتوان ذکرنمود : - بر اساس قاعده نفی سبیل که یک قاعده فقهی است ، اسلام اجازه تحت مواخذه بودن مسلمانان در مقابل غیر مسلمان (طاغوت) را نمی دهد .
-قرآن کریم می فرماید : ولن یجعل الله الکافرین علی المومنین سبیلا)، خداوند مقرر نفرمود که مومنین تحت مواخذه کفار باشند . بر این اساس پیامبر اسلام حکومت تاسیس کرد و حتی امام حسین با یزید کافر بیعت نکرد و حتی تبعیت هم ننمود و فرمود مثلی لایبایع مثل یزید مثل من نباید با مثل یزید بیعت ویا تبعیت کند. در قانون مجازات اسلامی شارع مقدس منبعث ازاین موضوع یعنی نفی مطلق تسلط کفّار و غیر مسلمان بر مسلمان قوانین مشددّه ای دراین خصوص وضع نمود و به فرض مثال حکم ارتباط نامشروع غیر اخلاقی مرد نا مسلمان با زن مسلمان ، اعدام است درحالیکه همین موضوع درخصوص مرد وزن مسلمان غیر محصنه 80 تازیانه میباشد. ویا حتی درقوانین مدنی منبعث ازاین تئوری اسلامی ،ازدواج بانوی مسلمان با مرد غیر مسلمان ممنوع میباشدوحتی درمعاملات وارتباطات هم در فقه شرایطی عنوان شده است .در شهرمدینه پیامبر (ص)درخصوص نوع معماری بناها دستورداده بودازباب ضرورت عدم تسلط، غیرمسلمان اجازه نداشت بیتی ویا منزلگاهی بلندتر از بیوت مسلمانان تاسیس نماید ومواردخرد وکلان دیگری میتوان هم ازاین منظرعنوان نمودکه این مقال گنجایش بیان همه موارد راندارد.
سئوال 2:برای خروج ازتسلط کفار چه باید کرد؟
با یک سئوال کوتاه دیگر پاسخ این سئوال را درمی یابیم وآن اینست که کفار محارب بویژه صهیونیزم بین الملل (امپریالیزم)چگونه برمقدرات مادی وحتی معنوی بشر درجهان فعلی مسلط شده اند؟طبیعی است آنچه که ابتدابه ذهن متبادر میشود اینست که بواسطه قدرت سیاسی ونظامی وتاسیس سلطنت فسلطه خودرابربشر بسط داده اندبنابراین قدرت سیاسی ونظامی وحاکمیتی عامل اصلی تسلط وهمچنین خروج ازتسلط است واین بدین معناست که هرکشوری اگر این عوامل راداراباشد میتواند مسلط شودویا ازتسلط دیگران خارج شود.مولی علی (ع)در خصوص علت صبروسکوت حکمت آمیز25 ساله ودوری از حاکمیت فرمودند:(انمایجب علی القوی المطاع...لارای لمن لا یطاع) بواسطه فقدان قدرت از من اطاعت نمی شد،بنابراین اوصاف امام خمینی (ره)براساس ضروریات عقلی وشرعی تئوری انقلاب اسلامی وتاسیس جمهوری اسلامی وقدرت سیاسی ونظامی را تئوریزه وبه انجام رسانید تابه دست مبارک امام عصر(عج)به سرانجام برسد .
دلیل بیان حرفهای مهم توسط روسای آمریکایی ،روی عرشه یک کشتی نظامی وایرادخطبه وسخنان مهم امام خمینی در"جماران" وامام خامنه ای در"حسینیه"نشان میدهد که اعتبارقدرت در اولی متاث ازیک قدرت تسلیحاتی است واعتبار قدرت درنظام امامتی وفقاهتی ،متاثر از یک "قدرت تسبیحاتی"است.
خدا امام عزیزمان را رحمت کند