در بیان آتش به اختیار مقام معظم رهبری، قلمها و صادهای نفاق به حرکت در آمد تا انقلابیگری و بازگشت به اصالت و هویت دینی را نکوهش و عملکرد جریان نفوذی و لیبرالی و بیتفاوت و یا دنیازده را تطهیر سازند. در اینجا هدف فقط عرصه فرهنگ نیست، بلکه بستهای از امور اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در برمیگیرد تا به موازات همدیگر و با فتح سنگر به سنگر به پیش روی جبهه دشمن ادامه بدهد.
نباید از خاطرهها محو شود که بنام نیروهای انقلابی و حزبالهی اقداماتی خلاف انجام میشود تا با یک تیر دو نشان را بزنند، هم نام انقلابیها را بدنام کنند و هم صدای انقلابی و انتقادی افسران جنگ نرم را خفه کنند. در همین هشدار است که مقام معظم رهبری در توضیح آتش به اختیار تذکر به سوء استفادهها میدهند و تخطی از قانون را یادآوری مینمایند، زیرا همانطور که در چند روز اخیر مشاهده کردهایم مدعیان پوچاندیشی که خود آتشبیار معرکهها و فتنهها هستند، مدافع قانون و آرامش و نظم و امنیت میشوند و جریان انقلابی و متدین و دلسوز مدیون و بدهکار و پاسخگو میشوند.
در جریان مداحی برادر متعهد و دلسوز و پا به رکاب در عرصه نبرد نرم آقای دکتر مطیعی در بیان هنری واقعیات جامعه در نماز عید فطر مشاهده کردیم که در هرم فتنه چه غوغایی به پا کردند تا ندای حقی را خاموش نمایند یعنی از این به بعد امثال دکتر مطیعی جرأت نکنند دوباره ادای دین نمایند. اتفاقاً باید گفت معنی دقیق آتش به اختیاری تمیز همان کاری است که گروه سراینده اشعار آن مداح شجاع انجام دادند زیرا؛
1- اکثر ابیات مداحی دکتر مطیعی جوان برگردندان هنری جملات دقیق و فرمایشات رهبری بود که به مواضع حق جذابیت داد. آنها که با اصل اشعار و مداحی مخالفاند، بی تعارف باید گفت یا بصیرت درک و فهم رهنمودهای رهبری را ندارند و یا قبول ندارند.
2- بخش قابل توجهی از اظهار ایشان عین بیانات و اظهارات اقای رئیس جمهور محترم، وزیر خارجه محترم و سایر اظهارات مرتبط با گروه هستهای و اظهارات طرفهای آمریکایی بود، بنابر این موارد غیرمستندی در این اشعار یافت نمیشود.
3- معلوم میشود سطح اثرگذاری این نماد آتش به اختیاری خیلی بالا بود که بود و میزان گزندگی بالایی در ساختار و روح بانیان پروژه وارونهسازی داشته است. بنابر این همه غوغاسالاری از یک جماعت قلیل بی دلیل نیست. البته برای آن دسته از عزیزانی که صادقانه در این وادی برنتافتن یک موضع انقلابی وارد شدهاند، تقصیری نیست ولی باید یادمان باشد در مسیر هر سیلابی قرار نگیریم و با اندکی تفکر پشت دست جریان نفوذی را بخوانیم.
4- جای بسی تأسف است که جماعتی بعضاً ناخواسته و بعضی متعهد دست به قلم برای سرایش اشعاری در مذمت یک موضع انقلابی شدهاند که با نگاه محتوایی به حریم ساختاری اشعار اهانت کردند. بی تعارف باید گفت در زمان پهلوی شاعرانی هم بودهاند که نظم و سجع را عاریه میگرفتند و برای رقاصههای زن خواننده کابارهها هم شعر مینوشتند. در اینجا انقلابیون حسرت میخورند که فاصله این قبیل شاعران با شاعران متعهد، به اندازه فاصله جهنم تا بهشت بوده البته جسارت به همه شعرای ناقد شعر مداحی مطیعی نمیشود.
5- جوانان از مسنهای حاضر در حوادث دهه شصت سؤال کنند و تاریخ آن روزها و مظلومیت شهید بهشتی و یارانش و سبزپوشان جان بر کف و بچههای جهادی و کمیتهای را مرور نمایند. زمزمههای شومی که امروز علیه ارزشها و آرمانها و سپاه پاسداران شنیده میشود، با اندکی تفاوت و نقاب نفاق از همان جنس است. برای شناخت دقیق آن دو معیار ساده وجود دارد؛ اول هم جهت بودن و هماهنگی این نوع اظهارات با مواضع دشمن و دوم؛ حفظ پست و قدرت و مال و منال و دنیاگرایی که دومی در شمای فساد جاری نمایان است.
6- از اول انقلاب و به تناسب جابهجایی و جانماسازی مدعا و مدعیون همواره وجود داشته است. امروز هم پرده دیگری از آن ظاهر میشود. بصیرت انقلابی این است که انقلابیون، یعنی پیشتازان جان بر کف امت حزبالله، با تحلیل و رصد دقیق حوادث و رویدادها، درجه آتش به اختیاری را روز به روز بالاتر ببرند و آنگونه که دین و مبانی اعتقادی و آرمانهای انقلابی و گفتمان امام راحل و رهبری از ما انتظار دارند، در صحنهها حضور یافته و ترفندهای جا به جایی را خنثی سازیم که با این راهبرد حق پیروز است. آنچنان که روزگاری حزبالله گروهی اندک بود ولی امروز بسیج، جیشالشعبی و حشدالشعبی و جریان حزب الله و جریان انصار یمن آوازهای جهانی دارند.