فلسفه وجودی جنبش عدم تعهد یک فریاد تاریخی استقلال طلبانه از قطبهای قدرت در جهان است.
محمد کاظم انبارلویی- بیش از نیم قرن است که از حیات جنبش عدم تعهد میگذرد. بنیانگذاران جنبش در کوران حاکمیت دو قطبی جهان و اوج جنگ سرد جنبش را با اهداف و آرمانهای زیر بنیان گذاشتند.
- حق تعیین سرنوشت، حاکمیت و استقلال ملی
- نپیوستن به پیمانهای نظامی چند جانبه
- استقلال عمل کشورهای عضو در برابر نفوذ بلوکهای سیاسی و قدرتهای بزرگ
- مبارزه با امپریالیسم، نفینژاد پرستی و اشغال خارجی
- همکاری سیاسی و اقتصادی براساس اصل برابری در حاکمیت
- دموکراتیزه کردن روابط بین الملل
هند پس از نهرو، مصر پس از ناصر، یوگسلاوی پس از تیتو و اندونزی پس از سوکارنو بویژه پس از فروپاشی امپراتوری شوروی عملادر مسیری افتادند که با آرمانها و اهداف جنبش فاصله گرفتند. اما جنبش علی رغم همه فراز و فرودها ماند و به حیات خود ادامه داد. امروز جنبش عدم تعهد بزرگترین تجمع کشورهای دنیا بعد از مجمع عمومی سازمان ملل است. این تجمع هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی فوق العاده مهم و تاثیرگذار است.
فلسفه وجودی جنبش عدم تعهد یک فریاد تاریخی استقلال طلبانه از قطبهای قدرت در جهان است. مصداق اتم و اکمل این فریاد را در نیم قرن اخیر فقط در ملت ایران میتوان نشان داد. نهضت اسلامی امام خمینی (ره) یک جنبش تاریخی استقلال طلبانه بود و از همان ابتدا با شعار نه شرقی، نه غربی به نفی قدرتهای سلطه طلب جهانی پرداخت. نهضت اسلامی از یک سو گلوی استبداد و رژیم وابسته به قدرتها را در داخل میفشرد و از سوی دیگر پنجه در پنجه قدرتهای بزرگ انداخت. ملت ایران هزینه این رویکرد استقلال طلبانه را در راهپیماییهای باشکوه سالهای ۵۶ و ۵۷ و با دادن هزاران شهید پرداخت تا بتواند یک الگوی عملی در میان ملتهای جهان از یک کشور مستقل ارائه دهد. برگزاری کنفرانس عدم تعهد در تهران یک فرصت تاریخی برای بازخوانی فلسفه وجودی جنبش و یک باز تعریف از اتحاد و همبستگی در قالب جنبش عدم تعهد است. اکنون ترکیب قدرت در جهان تغییر کرده است و اصلاشباهتی با معادلات قدرت در ابتدای شکل گیری جنبش و حتی پایان قرن بیست و نیز دهه اول قرن بیست و یکم ندارد. امروز ما در برابر یک پیچ بزرگ تاریخی و گذار به مرحله جدیدی از حیات سیاسی بشر قرار داریم. بیداری اسلامی در منطقه و جنبش ضد سرمایه داری در درون جهان کاپیتالیسم یک فرصت عظیم است که جنبش به بازسازی خود براساس اهداف اولیه بپردازد. اگر جنبش بخواهد نزدیکترین راه را برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده انتخاب کند چارهای ندارد جز اینکه از الگوی ایران در برخورداری از استقلال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پیروی کند.
اکنون قدرتهای نوظهوری در جهان پدید آمدهاند که در مرکز ثقل آن ایران اسلامی قرار دارد. ایران یک کشور تاثیرگذار در منطقه و جهان است. فلسفه این تاثیرگذاری در این است که وامدار هیچ قدرت جهانی نیست و در برابر همه آنها با قدرت ایستادگی کرده است. جنبش عدم تعهد اگر بخواهد به حیات خود ادامه دهد نشست تهران را باید یک فرصت بداند و شکل گیری یک حرکت مستقل از قدرتهای جهانی را به طور جدی پایه ریزی کند. جنبش نباید به سمت سلطهگری رود و نه سلطه هیچ قدرتی را بپذیرد این یعنی بازگشت به اهداف اولیه! اگر جنبش در این پیچ تاریخی که در پیش داریم پوست اندازی نکند از این گردنه به سلامت عبور نخواهد کرد. شرط این پوست اندازی آن است که کشورهای محور و کلیدی در جنبش از سیاستهای آمریکا و غرب در جهان فاصله بگیرند و موضع مستقل خود را حفظ کنند. ایران تنها کشوری است که با راهبرد نه شرقی، نه غربی توانسته است از مهلکه ورود به قطب بندیهای تو به تو جهان فاصله بگیرد و حیثیت مستقل خود را حفظ کند.
ایران تنها کشوری است که با سیاست نه شرقی، نه غربی با اهداف جنبش همخوانی ذاتی دارد. چرا که ایران مخالف هرگونه سلطه قدرتهای استعماری درجهان است. انقلاب اسلامی ایران با در افتادن با آمریکا، شوروی سابق و دیگر قدرتهای منطقهای عملادر راه اهداف جنبش عدم تعهد گام برداشته و هزینههای گزاف هموار سازی این مسیر خطرناک را پرداخته است. لذا کشورهایی که اکنون میخواهند به بلوک ایران بپیوندند نیازی به پرداخت هزینه ندارند.
۱۲۰ عضو جنبش عدم تعهد عملابخش عظیمی از جهان را هم به لحاظ جمعیتی و هم به لحاظ اقتصادی و سیاسی تشکیل میدهند. اگر یک بازگشت درست و واقعی به آرمانهای اولیه جنبش صورت گیرد هیچ قدرتی توان ایستادگی در برابر آن را نخواهد داشت. وقتی کشوری مثل ایران به تنهایی میتواند با تکیه بر اراده ملت و نبوغ رهبری، هوشمندانه از سد قدرتهای بزرگ عبور کند و شاهد استقلال را در آغوش کشد، ۱۲۰ کشور قدرتمند عضو عدم تعهد به مراتب اولی با اتحاد و همبستگی، توانایی این کار بزرگ را خواهند داشت.
نوسازی راهبرد جنبش عدم تعهد سخت نیازمند فلسفه سیاسی امام (ره) بویژه در بعد سیاست خارجی است. فهم درست این فلسفه علم مبارزه با قدرتهای جهانی و حرکت بر مبنای استقلال ملتها و دولتهایی است که بخواهند با عزت و کرامت انسانی زندگی کنند. فقط با این نگرش است که میتوان چشم انداز آینده جنبش عدم تعهد را روشن و شفاف دید.
- حق تعیین سرنوشت، حاکمیت و استقلال ملی
- نپیوستن به پیمانهای نظامی چند جانبه
- استقلال عمل کشورهای عضو در برابر نفوذ بلوکهای سیاسی و قدرتهای بزرگ
- مبارزه با امپریالیسم، نفینژاد پرستی و اشغال خارجی
- همکاری سیاسی و اقتصادی براساس اصل برابری در حاکمیت
- دموکراتیزه کردن روابط بین الملل
هند پس از نهرو، مصر پس از ناصر، یوگسلاوی پس از تیتو و اندونزی پس از سوکارنو بویژه پس از فروپاشی امپراتوری شوروی عملادر مسیری افتادند که با آرمانها و اهداف جنبش فاصله گرفتند. اما جنبش علی رغم همه فراز و فرودها ماند و به حیات خود ادامه داد. امروز جنبش عدم تعهد بزرگترین تجمع کشورهای دنیا بعد از مجمع عمومی سازمان ملل است. این تجمع هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی فوق العاده مهم و تاثیرگذار است.
فلسفه وجودی جنبش عدم تعهد یک فریاد تاریخی استقلال طلبانه از قطبهای قدرت در جهان است. مصداق اتم و اکمل این فریاد را در نیم قرن اخیر فقط در ملت ایران میتوان نشان داد. نهضت اسلامی امام خمینی (ره) یک جنبش تاریخی استقلال طلبانه بود و از همان ابتدا با شعار نه شرقی، نه غربی به نفی قدرتهای سلطه طلب جهانی پرداخت. نهضت اسلامی از یک سو گلوی استبداد و رژیم وابسته به قدرتها را در داخل میفشرد و از سوی دیگر پنجه در پنجه قدرتهای بزرگ انداخت. ملت ایران هزینه این رویکرد استقلال طلبانه را در راهپیماییهای باشکوه سالهای ۵۶ و ۵۷ و با دادن هزاران شهید پرداخت تا بتواند یک الگوی عملی در میان ملتهای جهان از یک کشور مستقل ارائه دهد. برگزاری کنفرانس عدم تعهد در تهران یک فرصت تاریخی برای بازخوانی فلسفه وجودی جنبش و یک باز تعریف از اتحاد و همبستگی در قالب جنبش عدم تعهد است. اکنون ترکیب قدرت در جهان تغییر کرده است و اصلاشباهتی با معادلات قدرت در ابتدای شکل گیری جنبش و حتی پایان قرن بیست و نیز دهه اول قرن بیست و یکم ندارد. امروز ما در برابر یک پیچ بزرگ تاریخی و گذار به مرحله جدیدی از حیات سیاسی بشر قرار داریم. بیداری اسلامی در منطقه و جنبش ضد سرمایه داری در درون جهان کاپیتالیسم یک فرصت عظیم است که جنبش به بازسازی خود براساس اهداف اولیه بپردازد. اگر جنبش بخواهد نزدیکترین راه را برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده انتخاب کند چارهای ندارد جز اینکه از الگوی ایران در برخورداری از استقلال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پیروی کند.
اکنون قدرتهای نوظهوری در جهان پدید آمدهاند که در مرکز ثقل آن ایران اسلامی قرار دارد. ایران یک کشور تاثیرگذار در منطقه و جهان است. فلسفه این تاثیرگذاری در این است که وامدار هیچ قدرت جهانی نیست و در برابر همه آنها با قدرت ایستادگی کرده است. جنبش عدم تعهد اگر بخواهد به حیات خود ادامه دهد نشست تهران را باید یک فرصت بداند و شکل گیری یک حرکت مستقل از قدرتهای جهانی را به طور جدی پایه ریزی کند. جنبش نباید به سمت سلطهگری رود و نه سلطه هیچ قدرتی را بپذیرد این یعنی بازگشت به اهداف اولیه! اگر جنبش در این پیچ تاریخی که در پیش داریم پوست اندازی نکند از این گردنه به سلامت عبور نخواهد کرد. شرط این پوست اندازی آن است که کشورهای محور و کلیدی در جنبش از سیاستهای آمریکا و غرب در جهان فاصله بگیرند و موضع مستقل خود را حفظ کنند. ایران تنها کشوری است که با راهبرد نه شرقی، نه غربی توانسته است از مهلکه ورود به قطب بندیهای تو به تو جهان فاصله بگیرد و حیثیت مستقل خود را حفظ کند.
ایران تنها کشوری است که با سیاست نه شرقی، نه غربی با اهداف جنبش همخوانی ذاتی دارد. چرا که ایران مخالف هرگونه سلطه قدرتهای استعماری درجهان است. انقلاب اسلامی ایران با در افتادن با آمریکا، شوروی سابق و دیگر قدرتهای منطقهای عملادر راه اهداف جنبش عدم تعهد گام برداشته و هزینههای گزاف هموار سازی این مسیر خطرناک را پرداخته است. لذا کشورهایی که اکنون میخواهند به بلوک ایران بپیوندند نیازی به پرداخت هزینه ندارند.
۱۲۰ عضو جنبش عدم تعهد عملابخش عظیمی از جهان را هم به لحاظ جمعیتی و هم به لحاظ اقتصادی و سیاسی تشکیل میدهند. اگر یک بازگشت درست و واقعی به آرمانهای اولیه جنبش صورت گیرد هیچ قدرتی توان ایستادگی در برابر آن را نخواهد داشت. وقتی کشوری مثل ایران به تنهایی میتواند با تکیه بر اراده ملت و نبوغ رهبری، هوشمندانه از سد قدرتهای بزرگ عبور کند و شاهد استقلال را در آغوش کشد، ۱۲۰ کشور قدرتمند عضو عدم تعهد به مراتب اولی با اتحاد و همبستگی، توانایی این کار بزرگ را خواهند داشت.
نوسازی راهبرد جنبش عدم تعهد سخت نیازمند فلسفه سیاسی امام (ره) بویژه در بعد سیاست خارجی است. فهم درست این فلسفه علم مبارزه با قدرتهای جهانی و حرکت بر مبنای استقلال ملتها و دولتهایی است که بخواهند با عزت و کرامت انسانی زندگی کنند. فقط با این نگرش است که میتوان چشم انداز آینده جنبش عدم تعهد را روشن و شفاف دید.