درفضاسازی روانی شبههها و القائات یاسآفرین و نومید کننده بسرعت در جریان است. اینکه جریان انقلابی در خصوص بسترسازی برای شبکه تلگرام به عنوان یک ابزار مخرب دشمن از دولت آقای روحانی انتقاد دارد، به این دلیل است که این شبکه در سال های اخیر رشد غیر قابل انتظاری داشت و به شبههآفرینی و شایعهسازی و ترویج بیبندوباری دامن زده است. بی لیاقتی بعضی از مسئولان در عدم تحقق وعدههای انتخاباتی مزید بر علت گردید تا جایی که رئیس جمهور محترم و برخی همکارانش بعد از پنج سال به این نتیجه رسیدهاند که جنگی به نام جنگ روانی وجود دارد و البته خواب غفلت امکان نداد که ریشه ناکامیهای در وعدهها و مشکلات اقتصادی به مردم معرفی شود. در جنگ نرم که از اوایل دهه هفتاد حضرت آقا نسبت به تهاجم و شبیخون همه جانبه آن هشدار داده بودند و نیروهای انقلابی را به تدبر و برنامهریزی و مقابله و آگاهسازی جامعه و دستگیری از جوانان و نوجوانان فراخوانده بودند، بعضی جابت نمودند ولی بعضیها که در مصادر امور بودهاند و همچنان مسئولیتهای کلان را بعهده دارند، خطر را احساس ننمودند تا به تدریج اثرات زیانبار آن در سالهای اخیر مشاهده شد.
اگر چه حضور آگاهانه و هوشمندانه نیروهای انقلابی بسیاری از برنامههای نرم و تهاجم روانی دشمن را خنثی نمود، ولی ابعاد فاجعه در حدی است که دامن بعضی از مسئولان را فرا گرفت و این آسیب هدفمند برای تغییر ذهنیت بکار گرفته شد و امکان ندارد میزان موفقیت آن بدون حضور و القاء برنامهریزی شده نفوذیها و یا گرایش و عادت نمودن به خوی اشرافیگری موثر بوده باشد.
موضوعات و شبهاتی که در فضاسازی روانی مطرح میشوند ممکن است آدرس و نشانههایی از واقعیت و حقایق راداشته باشند ولی در اصل همه واقعیات و حقایق نیستند برای نمونه با القائات انجام گرفته همه دزد هستند، همه پارتیبازی میکنند، همه با رابطه و رانت امور خود را پیش میبرند، همه نجومی بگیرند،همه مسئولان خوردند و بردند و موضوعاتی از این نمونهها که بیشتر برمدار احساسات و تحریک و تبلیغ و القاء ترویج و شایعه میشوند.
در فضاسازی روانی یک اصل این است که خط منطق و استدلال را کور کنند و با بیان آدرسهایی درست و نادرست، میل و جرأت به تحقیق و بررسی را از بین ببرند. حقایق را وارونه میکنند و از دشمن جلاد و خونخوار و ظالم و خونآشام، حامی حقوق بشر و حقوق شهروندی میسازند. تقصیرها را به گردن انقلابیون میگذارند و با دامن زدن به چند اصطلاح زیبا ظاهر و مردمپسند به روند استحاله و ارزشزدایی دامن میزنند.
در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نمونهای از فضاسازی روانی این بود که رقیب آقای روحانی را فردی جلاد و آدمکش و قاتل معرفی کنند و با کمال تأسف و اندوه، جهتگیری تبلیغات جریان اصلاحطلب و اعتدال هم مؤید این دیدگاه بود در حالی که آنها یقین به دروغپردازی موضوع داشتهاند در چنین فضای روانی برخی از ناحیه دشمن مدیریت میشوند تا مدیریت جامعه به سمت ناکارآمدی و در نهایت نارضایتی سوق داده شود.
اگر فهرستی پانصد عددی از اهم انتقادات به دولت آقای روحانی و برخی نمایندگان مجلس و بخشی از عملکرد قوه قضائیه و سایر نهادها بررسی شوند، بخوبی میتوان دریافت که حاصل جمع اهم آنها که مورد بی توجهی و بی اعتنایی و عصبانیت آن مسئولان بوده، زمینهساز و بسترساز تشدید فضای روانی بودهاند یعنی بهانهها بدست دشمنان و ایادی آنها داده شد. از اهداف دشمن در فضاسازی روانی این است که سطح نارضایتیها جامعه را افزایش دهند، اعتراضات اجتماعی را با چاشنی فتنهگری و آشوب و اغتشاش دامن بزنند. مردم را خسته نشان دهند و از سطح مشارکت آحاد جامعه بکاهند. هدفگذاری اصلی دشمن انتخابات آینده است که خواب های زیادی برای آن دیده است. بنا دارند جریان غربگرا و استحاله شده و پشیمان را وارد عرصه سیاسی و انتخاب نماینده ناکارآمدی بعضی یا بخشهایی از امور را تعمیم دهند و مردم را نسبت به قاطبه مسئولان مأیوس سازند. برای مقابله با ساختارهای نظام و قانون اساسی از هر شبهه و ابهامی استفاده میکنند. توطئه شوم علیه روحانیت اصیل و انقلابی و اسلامشناسی را که در دهههای قبل خنثی گردید، دوباره به نحو دیگری عملیاتی کنند.