ادب و هنر

فروشندگی به هر قیمت

آنهایی که «فروشنده» را دیده اند به خوبی می‌دانند که فیلمساز چگونه این تفکر و نگاهش را در روایت قصه جاری کرده است. اینکه فرهادی همه اتفاقات را به گونه‌ای قرار داده که متجاوز بی گناه به نظر برسد و یا کاراکتری را که شهاب حسینی بازی می‌کند را دارای یک غیرت یا به تعبیر فرهادی خشم سنتی نشان دهد موضع فیلمساز و مسیر فیلم را به خوبی عیان می‌کنند.
سیدمجتبی مومنی- وقتی خبر دریافت جایزه جشنواره کن به شهاب حسینی منتشر شد و استقبال حوبی از آن شد باید منتظر میبودیم ببینیم اثری که به آن جایزه دارند چه محتوایی دارد. طبعا انتظار داشتن محتوای غنی دینی و یا فرهنگ اصیل ایرانی داشتن از آن زهی خیال باطل بود. اما محتوایی تا این حد آزاردهنده هم دور از انتظار بود.

با اینکه در کشور جز تعداد محدودی این اثر را ندیده و نگارنده هم ازاین امر استثنا نیست؛ اما خلاصه داستان فیلم خود یک مصیبت بزرگ است.

فروشنده

در شرح داستان این فیلم آمده است:

عماد و رعنا دو روشنفکر ایرانی هستند که به ناچار برای زندگی به منزلی می روند که ساکن پیشین آن زنی فاحشه بوده؛ زمانی که عماد در منزل نیست یکی از مشتریان زن فاحشه وارد منزل شده و به رعنا که در حمام است تجاوز می کند. عماد و رعنا تصمیم می گیرند نه تنها این قضیه را فراموش کنند بلکه حتی به پلیس هم اطلاع ندهند اما رعنا از لحاظ روحی دچار مشکل می شود؛ عماد هم به دلیل حرف های مردم طاقتش را از دست می دهد؛ متجاوز را پیدا کرده و در خانه قدیمی اش زندانی و بازجویی می کند. رعنا از این اقدام ناراحت می شود و از عماد می خواهد مرد متجاوز را رها که به قول خودش «وسوسه» شده و «عذرخواهی» می کند رها کند و گرنه برای همیشه رهایش خواهد کرد عماد می پذیرد و فقط به زدن یک «سیلی» اکتفا می کند؛ سیلی که باعث حمله قلبی مرد متجاوز شده و رعنا به همین دلیل عماد را رها می کند.

تخریب مرد ایرانی

داستان فیلم همین است. سیاهنمایی و تلخانگاری روابط اعضای خانواده کار دور از ذهنی از اصغر فرهادی نیست اما بیغیرت نشاندادن مرد ایرانی دیگر...

البته با فرض اینکه فرهادی خود را مرد و ایرانی بداند آیا چنین رفتاری را شایسته خود

و ... میداند؟ برخی معتقدند رفتن به سراغ این سوژه شاید در نگاه اول به لحاظ سینمایی بکر و جذاب به نظر برسد اما خیلی زود ذهن های کنجکاو به این سو خواهند رفت که فیلمساز بنا دارد چه روایتی از این اتفاق داشته باشد یا به تعبیر دقیق تر می خواد حق و باطل را کدام طرف قرار دهد.

این البته خواسته زیادی از فیلمساز نسبی گرای سینمای ایران است. او که به اذعان خودش آدم ها را سیاه و سفید نمی بیند بلکه برای او همه انسان ها خاکستری هستند. فرهادی پیش از این در ورک شاپی در توضیح شخصیت خاکستری گفته است: «در این باره اول باید بدانیم که اصلا شخصیت خاکستری یعنی چه، چون خیلی دیدهام که عدهای به اشتباه فکر میکنند آنهایی که خطا و درستی کارشان تعادل دارد خاکستری هستند در حالی که این اصلا درست نیست.شما میتوانید در فیلم شخصیتی داشته باشید که حتی قتل انجام داده باشد و کارهایی از او ببینید که شما را مشمئز کند اما میتوان آن را خاکستری دانست فقط به این شرط که برای کارهایی که انجام میدهد به تماشاگر توضیح داده شود.به نظرم بیشتر آدمها در جهان خاکستری هستند، چون شرایطی باعث میشود کارهایی کند که برای دیگران پذیرفتنی نیست، البته این به این معنا نیست که فکر کنم آدم بد در جهان وجود ندارد ولی سعی کردم در فیلمهایم راجع به آدمهای بد حرف نزنم و بیشتر به خاکستریها بپردازم.»

سوغات فرنگ

برخی از منتقدین معتقدند؛ «فروشنده» فرهادی سوغات فرنگ است؛ سوغات رویای پوچی که می خواهد انسان را از مفاهیمی والا چون شرم و حیا و غیرت دور سازد، چرا که همگان می دانند غیرت ایرانی مهم ترین ابزاری است که هنوز هم در عصر مدرنیته و فضای مخدوش اخلاقی در غرب نزد ایرانیان به عنوان پیشوایان اخلاق گرایی و تمدن باقی مانده است و حتی طاغوت پهلوی هم نتوانست خدشه ای بر آن وارد سازد. حال فیلمساز جشنواره ای در فیلم «فروشنده» یا به قول فرانسوی ها؛ «مشتری» دکانی اشتباهی را گشوده است که پیکر و روحی غیر ایرانی دارد و بهتر است همان اروپایی ها به تماشایش بنشینند و دقایقی بسیار به تشویق درآورندش!

اکران

تا اینجای کار و وقتی فیلم هنوز اکران نشده میتوان از خیلی از مواردی که به ساختار و محتوای فیلم تأکید و تکیه دارد گذشت، اما ماجرای اکران این فیلم فرق میکند.

شنیدهها حاکی از اکران این فیلم در بازه دهم تا پانزدهم شهریور است و این روزها کلیپ چاپ پوسترهای «فروشنده» با تصاویر تمام قد شهاب حسینی و ترانه علیدوستی منتشر شده و همزمان کمپین تبلیغاتی فرهادی برای اکران هفتمین فیلمش در ایران در حال اوج گرفتن است.

در این شرایط، زمزمههایی مبنی بر عدم اکران فیلم «فروشنده» همچون فیلم «لانتوری» در سینماهای حوزه هنری مطرح شده بود و در واقع ظاهرا لیست تازه تحریم اکران فیلمها توسط حوزه هنری شکل گرفته است.

سینماهای حوزه هنری و...

البته در مورد این موضوع نشانه واضحی نبود تا اینکه یک یادداشت در سایت «سوره سینما»، رسانه رسمی حوزه هنری منتشر شد و در مطلبی صریح و کمسابقه، فروشنده را به ضد غیرت بودن متهم کرد و حکایت این فیلم را حکایت «قیصرکشی» خواند. این مطلب امضای محمدرضا باقری، سردبیر پیشین خبرگزاری دانشجو را داشت. منتشر و در ساعاتی بعد از خروجی این رسانه حذف شد؛ اما در دیگر سایتها و کانالها متن کامل آن وجود دارد. با این اقدام حوزه هنری مشخص نیست، چرا این یادداشت از خروجی سوره سینما حذف شد و آیا حوزه هنری قصد نداشته به این صراحت موضع خود را اعلام کند یا این تعابیر موضع حوزه هنری نیست و به همین دلیل این یادداشت حذف شده است یا ...

روزهای پیشرو

آنهایی که «فروشنده» را دیده اند به خوبی میدانند که فیلمساز چگونه این تفکر و نگاهش را در روایت قصه جاری کرده است. اینکه فرهادی همه اتفاقات را به گونهای قرار داده که متجاوز بی گناه به نظر برسد و یا کاراکتری را که شهاب حسینی بازی میکند را دارای یک غیرت یا به تعبیر فرهادی خشم سنتی نشان دهد موضع فیلمساز و مسیر فیلم را به خوبی عیان میکنند. اینکه برخی اظهارنظرها در خصوص این فیلم توسط مسئولان سینمایی چگونه اتفاق می افتد و آیا نهادی همچون حوزه هنری سالن هایش را در اختیار این فیلم قرار خواهد داد یا خیر مسائلی هستند که در روزهای آینده پاسخ تمام آنها مشخص خواهد شد.

https://shoma-weekly.ir/IOcltQ