نگاه

فرصت طلایی در گفتمان موشکی

هارت و پورت غرب را که امروز به گفتمان موشکی فروکاهیده شده، می توان با تأملات موشکی به خوبی پاسخ داد. اگر جبهه مقاومت به این مهم جهت اقدام، امروز فکر نکند فردا خیلی دیر است.
محمد کاظم انبارلویی- فروردین 95 توئیتی در صفحه شخصی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شد. در این توئیت آمده بود: «دنیای فردا دنیای گفتمان است نه موشک‌ ها.» این توئیت با واکنش تند محافل داخلی روبرو شد. به دنبال آن یک مشت جیره‌خوار اجنبی و اهل فتنه، رزمایش موشکی نیروهای مسلح و نمایش شهرهای موشکی را به سخره گرفتند و آن را ماجراجویی تلقی کردند. بعد از آن مرحوم هاشمی رفسنجانی تأکید کرد: «تقویت قدرت موشکی کشور را لازم می دانم.» معلوم شد آن توئیت توسط معاون سردبیر سایت بدون هماهنگی روی خروجی سایت رفته بود!

حملات موشکی حزب الله و حماس در جنگ‌های 33 روزه ، 8 روزه ، 52 روزه و ... نشان داد اتفاقاً گفتمان موشکی، گفتمان امروز دنیاست. چرا که رژیم صهیونیستی پس از 50 سال سلطه، کشتار و غصب سرزمین مردم فلسطین تنها با گفتمان موشکی حاضر به عقب ‌نشینی و پذیرش شکست شد. امروز که دولت سوریه موفق شده است آخرین پایگاه‌های تروریست‌ها را در این کشور منهدم کند، آمریکا، انگلیس و فرانسه به عنوان حامیان اصلی تروریست‌ها در منطقه به گفتمان موشکی روی آورده‌اند. سحرگاه شنبه برای دومین بار آمریکا به بهانه ‌های واهی دست به این اقدام زد.

ترامپ بدون اجازه از کنگره و بدون مجوز شورای امنیت پس از شکست‌های پیاپی در شورای امنیت سازمان ملل دست به این تجاوز نظامی زد. او با آنکه بوش و اوباما را در ایام انتخابات مذمت می کرد که با 7 تریلیون دلار هزینه نتوانسته است به اهداف خود در خاورمیانه برسد و هزینه‌کردن در این منطقه را نادرست و دیوانگی تلقی کرده بود، اما عملاً وارد یک ماجراجویی خطرناک شد که نمی‌تواند از تبعات آن بگریزد.

او برای اینکه شریک جرمی پیدا کند انگلیس و فرانسه را هم با خود همراه کرد و عملاً این دو کشور و اتحادیه اروپا را شریک جنایت خود کرد تا از هزینه‌های آن بکاهد.

موشک‌های شلیک شده در این دو حمله هوایی عمدتاً توسط سامانه ضدموشکی سوریه در هوا منهدم شد. خسارت‌های ناشی از این حملات آن قدر ناچیز است که نمی‌شود آن را ذکر کرد. قدرت‌نمایی مردم دمشق در محکومیت این حملات و خوشحالی آنها از شکست این پروژه نشان می‌دهد آمریکا‌یی‌ها به اهداف خود نرسیدند و آن را فقط یک بزن در رو تلقی کردند. اما فواید آن دو حمله برای جبهه مقاومت بی‌شمار  است. مقاومت می تواند به بهانه این حملات «صوری» با همان منطق نظامی گری آمریکا پایگاه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی را مورد هدف موشکی قرار دهد و این پیام را به واشنگتن، لندن و پاریس منتقل کند که دوران بزن در رو گذشته است.

خط مقاومت سال‌هاست برای مقابله با تجاوز و جلوگیری از جنایت، هر هزینه‌ ای را پذیراست. این مقطع، طلایی‌ترین فرصت برای تحمیل هزینه‌های جدید به آمریکا و رژیم‌ صهیونیستی است و باید از آن به نحو احسن استفاده کند.

ناوگان آمریکا در خلیج فارس و پایگاه‌های آمریکا در منطقه می تواند هدف «تأملات موشکی» جبهه مقاومت به ویژه ایران باشد. سرزمین‌های اشغالی همانند یک سیبل بزرگ فراروی مقاومت در غزه، لبنان و نیز سوریه است. کافی است سمت و سوی موشک‌ها را به سوی هدف نشانه‌گیری کنیم، هر جا موشک‌ها فرود آیند آنجا هدف است.

 انهدام موشک‌های شلیک شده در هوا نشان داد که سامانه‌های دفاعی مقاومت خوب عمل می‌کنند، ضمن اینکه هنوز از سامانه‌های جدید استفاده بهینه نشده است. در عوض، سامانه‌های دفاع موشکی آمریکا در سرزمین‌های اشغالی و نیز عربستان نشان دادند که از کارآمدی لازم برخوردار نیستند. لذا می توان حملات «صوری» و «مشقی» دشمن را با حملات جدید و خونین و واقعی پاسخ داد تا آنها برای همیشه طعم شکست را بچشند و سر جای خود بنشینند.

آمریکا را باید به کام یک جنگ جدید کشید، درست از همان چیزی که وحشت دارد و از آن پرهیز می‌کند. ظرفیت افکار عمومی جهان و داخل آمریکا امروز به گونه‌ای است که اجازه ماجراجویی جدید به سران جنایتکار آنها را نمی دهد. به زودی آنها خواهند دید از کوه موشک ‌آنها فقط «موش» زاییده می‌شود. آمریکایی‌ها هر چه در غرب آسیا هزینه کنند، زیان می‌کنند. این هزینه و فایده را شاید پنتاگون و سیا و وزارت خارجه آمریکا نفهمد، اما وزیر خزانه‌داری آمریکا می‌فهمد. این فهم جلوی ماجراجویی آنها را خواهد گرفت.

هارت و پورت غرب را که امروز به گفتمان موشکی فروکاهیده شده، می توان با تأملات موشکی به خوبی پاسخ داد. اگر جبهه مقاومت به این مهم جهت اقدام، امروز فکر نکند فردا خیلی دیر است.

 تجاوز ‌آمریکا به سوریه هیچ دستاورد نظامی نداشت، فقط یک رجزخوانی جنگی برای جبران شکست تروریست‌ها در غوطه‌ شرقی است. اینکه وزیر جنگ آمریکا اعلام می‌کند: «محدود بود و پایان یافت» و نیز ترامپ در توئیت خود می‌نویسد: «خواستیم پیامی به ایران و سوریه بدهیم»، این دو پیام را باید درست فهمید و خوب دریافت کرد. مفهوم این پیام‌ها این است که تأملات موشکی، مقاومت را به سوی مقابله به مثل نبَرَد. این ما هستیم که تعیین می‌کنیم چه کسی چه قدر باید تنبیه شود. وزیر جنگ آمریکا دروغ می‌گوید حملات محدود بوده و پایان یافته است. آنها دوباره به همین راهبرد روی می‌آورند چون حمله موشکی اول بی‌پاسخ ماند، آنها به این حمله دست زدند. اگر این هم بی‌پاسخ بماند، حمله جدیدی در راه است.

علت اینکه ترامپ روز بعثت نبی اکرم (ص) این پیام را همراه با حمله موشکی به ایران و سوریه و به طور طبیعی به روسیه می‌دهد، آن است که می خواهد بگوید اینکه می گویند فلسفه بعثت پیامبر اسلام (ص) اتمام و تکمیل «اخلاق» بوده، ما آن را قبول نداریم، ما به هیچ قاعده اخلاقی و حقوقی اعتقاد نداریم، هر وقت بخواهیم، به هر کجا بخواهیم، حمله می‌کنیم و هر وقت هم بخواهیم، آتش‌بس می‌دهیم. با هر که بخواهیم معاهده می‌بندیم و هر وقت بخواهیم، همان را  نقض می‌کنیم.

با چنین دشمنی چه باید کرد؟! تأملات موشکی به ما می‌گوید از  همان جایی که ضربه می‌خورید، ضربه را، آن هم با موشک های نقطه زن وارد کنید! فیلسوفان سیاسی جنگ در ‌آمریکا زمانی که به پایان تاریخ فکر می کردند و به این نتیجه رسیدند که نمی توان گفتمان لیبرال دموکراسی غرب را با گفتگو پیش ببرند، امروزدستان همه آنها روی ماشه موشکی است. کل پارادایم غرب در مواجهه با انقلاب اسلامی و اندیشه‌های نورانی پیامبر اعظم (ص) پس از شکست مدل‌های به روز شده لیبرالیسم، امروز محدود به گفتمان موشکی است. هیچ اثر و آثاری از گفتگوی تمدن‌ها دیده نمی‌شود.

شکست فضاحت‌ بار تروریست‌ها در سوریه و عراق، آنها را به این وادی کشانده است. دوراندیشی مقامات نظامی جمهوری اسلامی پس از جنگ در مورد «تأملات موشکی»، ستودنی است. اینکه امروز غرب برای مذاکرات موشکی التماس می‌کند و به دروغ، عمل به تعهدات خود در برجام را موکول به آن کرده، همین ضربه‌پذیری در این وادی است.

جبهه مقاومت نباید در ضربه وارد کردن از این نقطه که دشمن از آن هراس دارد، به خود تردید راه دهد. اگر به راهبرد «بزن در رو»ی غرب در این باره پاسخ ندهیم، قطعاً از همین نقطه ضربه می‌خوریم.


https://shoma-weekly.ir/RmQXSL