وقتی قلب یخی وارد بازار شد که سریالهای آنور آبی توانسته بودند در شبکه نمایش خانگی جولان دهند و بین مردم جا باز کنند. سریال هایی چون لاست، فرار از زندان، فرندز و چند نمونه دیگر. اینها سریال هایی بودند که به زعم بسیاری، قلب یخی هم به تقلید از همانها شکل گرفت.
در قلب یخی چند داستان موازی جلو میرود؛ فرهاد و ویدا یک قصه دارند. فرهاد مشکوکترین آدم سریال است و ویدا هم مدیر مزون لباس بوده و دختران زیادی زیر دست او کار میکنند. قصه دیگری که در کنار این قصه روایت میشود ماجرای چیستا است که در مزون ویدا کار میکند و فرهاد که نوازنده گیتار است عاشق او شده. زوج حامد و شیوا هم خط سوم سریال را روایت میکنند. این داستانها همچنان ادامه دارند و هنوز تمام نشده است.
یکی از حاشیههای سریال قلب یخی این بود که نویسنده و ایدهپرداز کار یعنی حامد عنقا از ادامه سریال انصراف داد. در کنار او هم محمدحسین لطیفی از کار انصرف داد. حتی یکیدیگر از حاشیهها هم وقفهای بود که در عرضه دو فصل ایجاد میشد. در ارائه هر فصل، ۷ ماه فاصله وجود داشت که در میان تمام این فاصلهها حرف و حدیثهایی هم در رابطه با توقف کار پیش آمد. حتی بین یک قسمت تا قسمت بعد هم فاصلهها گاهی آنقدر میشد که صدای اعتراض مردم را هم در میآورد. قاچاق، تاخیر در پخش، ورشکستگی مالی و بسیاری از مشکلات دیگر سر راه این سریال وجود داشت ولی این سریال همچنان ادامه پیدا کرد و در واقع انگار که سازندگانش کفش آهنین پوشیده باشند، در حال پیش رفتن هستند.