امید حسینی - بعد از چند سال تهدید و نگاه از بالا (به قول معروف سیاست چماق و هویج) و حتی کشاندن پروندهی ایران به شورای امنیت، این بار مذاکرات هستهای کمی متفاوت برگزار شد و با لبخند رضایت و نگاه مثبت دو طرف و به رسمیت شناختن حق طبیعی ایران از سوی مقابل، به پایان رسید. پایانی که به معنای پیروزی منطق ایران است.
به نظرم یکی از مهمترین نکات مذاکرات هستهای، تبیین و تثبیت فتوای رهبر انقلاب درباره حرمت ساخت و استفاده از سلاح اتمی بود. فتوایی مذهبی که کمکم سایهی خودش را بر میز مذاکرات سیاسی میگستراند و به زبان رسمی و دیپلماتیک تبدیل میشود.
البته منظورم این نیست که غربیها مسلمان شدهاند و گوش به فرمان رهبر ما هستند؛ نه، اما این نکته که فتوای رهبری به عنوان منطق رسمی و سیاسی ما در مذاکرات مختلف (مثلا بین اردوغان و اوباما) به بحث گذاشته میشود، نشان دهندهی این است که این منطق در حال اثرگذاری و پذیرفته شدن است.
رهبر انقلاب تاکنون چندین بار در سخنرانی های رسمی و عمومی درباره حرام بودن استفاده از سلاح اتمی صحبت کردهاند. مثلا در روز بازدید از ناوشکن جماران تاکید کرده بودند: « ما اعتقاد به بمب اتم نداریم، به سلاح اتمى نداریم؛ دنبالش هم نخواهیم رفت. برطبق مبانى اعتقادى ما، مبانى دینى ما، به کار بردن اینگونه وسائل کشتار جمعى اصلاً ممنوع است، حرام است؛ این، ضایع کردن حرث و نسل است که قرآن آن را ممنوع کرده؛ ما دنبال این نمیرویم. ما دنبال آن چیزى میرویم که قدرتهاى سلطهگر حقیقتاً از آن باید بترسند، و من اعتقادم این است الان هم از همان میترسند و آن، بیدار کردن روح حماسه و عزت اسلامى است در همهى امت اسلام. ما این کار را خواهیم کرد؛ این را بدانند.»
این فتوا و پیام رهبری به عنوان بالاترین مقام مسئول در کشور مورد توجه رسانههای مختلف قرار گرفت، هرچند برخی رسانههای غربی سعی کردند با شیطنت این موضع را تحریف و آنرا ناشی از تقیه در مذهب شیعه معرفی کنند! علی رغم همه اینها میبینیم که تاکید چندباره بر این فتوا به عنوان منطق مذهبی و سیاسی ایران، در مذاکرات رسمی دپلماتیک مورد استناد قرار میگیرد و حتی به رییس جمهور آمریکا و وزیر امور خارجهاش هم ابلاغ میشود.
نفس همین مساله یعنی توجه به یک فتوای دینی در مذاکرات سیاسی، یک برگ برنده برای ما و همه مسلمانان است. مخصوصا از این جهت که سیاست به مفهوم رایج آن در دنیا، با اخلاق، دیانت و صداقت نسبتی ندارد. در جهان کنونی جنایتکارانی بر دولتها حکومت میکنند که خیلی راحت دیگران را تهدید میکنند، قتل عام میکنند، از بمب اتم استفاده میکنند. مثلا آمریکا تنها کشوری است که از سلاح اتمی استفاده کرده و همچنان برخی کشورها را تهدید میکند که از این سلاح علیه آنها استفاده میکند!
در چنین دنیایی و با وجود چنین حاکمانی، رهبر دینی و سیاسی ایران به صراحت تاکید میکند که ما هیچگاه دنبال سلاح اتمی نمیرویم و آنرا حرام میدانیم. یعنی تبیین سیاست و قدرت بر مبنای اخلاق و اصول انسانی و اسلامی. این موضع رهبری حتی با موضع رییس جمهور خودمان هم متفاوت است که گفته ما دنبال بمب اتم نیستیم، اما اگر بخواهیم بسازیم از کسی نمیترسیم! (البته منظورم این نیست که آقای احمدینژاد موافق بمب اتم است، خیر، بلکه شیوه بیان مخالفت او کمی عجیب است!)
باز هم تکرار میکنم که انتظار نداریم امریکا و اروپا به خاطر این فتوا دست از دشمنیشان با ایران بردارند. اصلا اشتباه است که خیال کنیم دشمنی آنها با ما فقط و فقط به خاطر برنامه هستهای ایران است. اخیرا گلوبال ریسرچ نوشته بود که مخالفت غرب با برنامه هستهای بهانه است، هدف اصلی سرنگونی جمهوری اسلامی است! رهبری هم قبلا به این نکته اشاره کرده بودند :
«اعتقاد من این است؛ آنقدرى که اروپا و امریکا به مسألهى انرژى هستهیى تظاهر مىکنند و وانمود مىکنند نگران این قضیه هستند، نگران نیستند. خودشان هم مىدانند که ما دنبال سلاح هستهیى نیستیم. ما مرتب تکرار مىکنیم، اصرار مىکنیم؛ آنها «نه» مىگویند و سرى تکان مىدهند! درحالىکه مىدانند ما دنبال سلاح اتمى نیستیم. مسأله، مشغول کردن نظام اسلامى است. یکى از اهداف عمدهى اینها این است که نظام اسلامى را مشغول کنند؛ ذهن مدیران، مسؤولان، مجلس، دولت و دستاندرکاران گوناگون را از مسائل جارى و کارى کشور در بخشهاى مختلف – چه بخش قضایى، چه بخش اجرایى، چه بخش تقنینى – منصرف و غافل کنند. این مسأله هم که حل بشود، باز مسألهى دیگرى درست خواهد شد!»