نگاه

غول های پوشالی سایبری

در جنگ نرم بر بستر فضای مجازی، فراگیر سازی یک هشتگ بمثابه یک سلاح عملیاتی است. کاربرد این سلاح در روزهای اخیر آن قدر از سوی معارضین مورد توجه قرار گرفته است که می‌توان آن را به یک مانور قبل از جنگ تشبیه کرد. مانوری که از سوی رسانه‌های ضدانقلاب پوشش کاملی نیز پیدا کرده است. یکی از اهداف آن‌ها سدسازی مقابل پروژه آفندی نظام به ویژه امام خامنه‌ای در عرصه سبک زندگی است.
محمد مهدی اسلامی- پیش از آنکه عکاسی دیجیتال فراگیر شود، استفاده از دوربین‌هایی رایج بود که ظهور عکس آن چند مرحله زمان می‌برد و فرآیند بزرگنمایی نگاتیو برای ظهور عکس یا Agrandissement یکی از آن‌ها بود. فناوری‌ای که اجازه می‌داد یک تصویر کوچک به اندازه یک پرده سینما بزرگ شود. آگراندیسمان کردن از آن روز در ادبیات روزنامه نگاران باقی مانده است.

فناوری جدید اگرچه این مرحله را در روند ثبت تصاویر حذف کرده است، اما در مفهوم اصطلاحی آن، پرمصرف‌تر از قبل گشته، تا آنجا که صاحب ابزارهای خاص شده است؛ از جمله هشتگ برای هم افزایی بیشتر پیرامون یک مفهوم در فضای مجازی.

در جنگ نرم بر بستر فضای مجازی، فراگیر سازی یک هشتگ بمثابه یک سلاح عملیاتی است. کاربرد این سلاح در روزهای اخیر آن قدر از سوی معارضین مورد توجه قرار گرفته است که می‌توان آن را به یک مانور قبل از جنگ تشبیه کرد. مانوری که از سوی رسانه‌های ضدانقلاب پوشش کاملی نیز پیدا کرده است. یکی از اهداف آن‌ها سدسازی مقابل پروژه آفندی نظام به ویژه امام خامنه‌ای در عرصه سبک زندگی است. نقد بسترسازی‌هایی که برای سبک زندگی غربی در جریان است و تبیین ابعاد سبک زندگی اسلامی و مطلوب موجب چنان احساس خطری از سوی رسانه‌های به ظاهر حرفه‌ای شده است؛ که سیاست‌های رفتاری خود برای بی‌طرف نمایی را کنار گذاشته و حملاتی آشکار به این آگاه سازی‌ها را در دستور قرار دهند. رویکرد آنها در برابر نقد تهاجم فرهنگی در پوشش زبان آموزی، ضرورت اصلاح الگوی مصرف و نقد برندگرایی و ... تابع یک الگو است.

اینجا شگرد آگراندیسمان کردن یک جزء برای استتار یک اصل کلی خودنمایی می‌کند. یک اشتباه رفتاری یک مأمور، یک غلط در تلفظ لغت و یا تمسخری ناحق درباره دیدگاهی حق محور آن چنان برجسته سازی می‌شود که تلقی مخالفت عمومی با اصل ماجرا استنباط گردد. جالب اینجا است که بار‌ها در انتخابات‌ها و امثال آن (همچون انصراف از یارانه) اثبات شده که این فضاسازی‌ها بر اساس یک جامعه خاصی است که مشتی از آن نمونه خروار نیست؛ اما نمی‌توان از تداوم اثر روانی چنین فضاسازی‌هایی چشم پوشید. در مقابل چنین فضاسازی‌های عمومی چه باید کرد؟ چندی پیش وزیری می‌گفت ترجیح داده است که بریده جراید مربوط به وزارتخانه خود را نخواند، تا در یک انفعال دائمی به رسانه‌ها حرکت نکند و راه صحیح را بپیماید. از سوی دیگر نمی‌توان نادیده انگاشت که رسانه نقش بی‌بدیلی در نقد و بهینه سازی رفتاری می‌تواند داشته باشد.

بهترین راه،‌‌ همان است که قرآن تبیین کرده است؛ شنیدن و برگزیدن بهترین. آنجا است که به تعبیر رهبری نباید مقهور فضاسازی‌ها شد، «اگر به شکل عقلانی به این نتیجه رسیدید که کاری باید انجام بگیرد، دیگر به مخالفت‌ها کاری نداشته باشید.» هرچند تصویر ارائه شده از سوی شبکه‌های اجتماعی از این مخالفت‌ها، به بزرگی کل نظرگاه روبرو باشد.

https://shoma-weekly.ir/BBwbsh