آیا هنر یعنی ارزش و هنرمند فرد ارزشمندی است و هیچ نوع تقسیم بندی در نگاه به هنر و هنرمند وجودندارد؟
رئیس جمهور در همین سخنرانی از ارزشهای الهی یاد کردند.
پس هنر مبتنی بر توحید با هنر مبتنی بر شرک، کفر و الحاد میتواند اولین تقسیم بندی در هنر و نگاه به هنرمندان باشد.
هنرمندی که دعوت به توحید، عدالت و حمایت از محرومان ومبارزه با ظلم میکند با هنرمندی که دعوت به شرک و کفر و پذیرش بیعدالتی و ستم به بندگان خدا میکند متفاوت است. در این وادی سخن از دو نوع هنر و دونوع هنرمند است.
آیا هنرمندی که دعوت به صلح،اعتدال، پاکدامنی و پرهیز از خشونت میکند با هنرمندی که دعوت به خشونت ، سکس، دنیاپرستی و ناپاکی میکند مساوی هستند؟!
آیا هنرمندی که در مسیر تبلیغ و ترویج دین وسبک زندگی براساس آموزه های قرآن و انبیای الهی حرکت میکند با هنرمندی که در مسیر تبلیغ سکولاریسم و آموزه های کفر آلود مدرنیسم در قالب تفکر فاشیسم ، لیبرالیسم و سوسیالیسم حرکت میکند مساوی است؟
آیا هنرمندی که دنبال فریب واغواگری است با هنرمندی که دنبال صداقت و روشنگری است مساوی است؟
عرصه «تولی» و«تبری» در هنر کجاست؟
آیا هنرمندی که دنبال دفاع از آزادی و حریت است و در راه مبارزه با استبداد جان خود را فدا میکند باهنرمندی که در استخدام استبداد باآزادی و حریت میجنگد مساوی است؟
از مشروطه تا نهضت ملی و ازنهضت ملی تا نهضت امام خمینی(ره) ما شاهد ظهور هنرمندانی هستیم که خاستگاه آنها اندیشه منحط و فرتوت مدرنیسم است . آنها در عرصه شعر، ادبیات،سینما ،تئاتر و... آموزههای دینی را هدف قراردادند و عالمان و مجاهدان دینی ومردم را به باد تمسخر گرفتند.البته در مقابل آنها شاهد ظهور هنرمندان مردمی و فداکار بودیم که در کنار عالمان دین ایستادند و از حیثیت هنر وهنرمند و نیز ارزش دین و دینداری دفاع کردند . آیا این دو جماعت با هم مساوی هستند؟
این جماعت روسیاه چون عقلانیت مدرن را فاقد توانایی برای رویارویی با دین میدیدند به فحش و ناسزا و اهانت به دین و دینداران روآوردند وآثار آنها مملو از اهانت به مقدسات دینی است. وقتی به آنها می گفتیم چرا این کار را در قالب «هنر مدرن» میکنید، میگفتند: برای رسیدن به مدرنیته باید از روی جنازه «سنت» عبور کرد!! چون در غرب هم دستیابی به مظاهر مدرنیسم از مبارزه با کلیسا شروع شد، درایران هم باید با حوزههای علمیه، مساجدو روحانیون مبارزه کرد والخ!
رئیس جمهور در برابر نمایندگان ملت وفق اصل 121 قانون اساسی، «در پیشگاه قرآن کریم ودربرابر ملت ایران به خداوند متعال سوگند» خورده است پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی باشد.
وقتی یک عده از به اصطلاح هنرمندان طی سه دهه گذشته در عرصه کتاب، مطبوعات و سینما با مذهب رسمی کشور و نظام وقانون اساسی اعلام جنگ
کرده اند وظیفه رئیس جمهور چیست؟ وقتی همین عده در فتنه 18 تیر 78 وفتنه سال88 به وقیحانهترین و زشتترین اعمال دست زدند با مقاومت مردم روبه رو شدندو رفتند لندن ، پاریس ، واشنگتن و هنر وهنرمندی خود را از رسانههای دشمن به نمایش گذاشتند، رئیس جمهوربرای مقابله با این جماعت چه وظیفه ای دارد؟وقتی همین جماعت روسیاه به ارزشهای الهی و مردمی کشور خودشان پشت کردند و تحت الحمایه انگلیس و آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفتند باز باید بگوییم ، هنرمند ارزشی و
غیر ارزشی بیمعناست ؟پس تتمه سوگند رئیس جمهور چه میشود که دربرابر نمایندگان مجلس فرمودند: «همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیتهایی که بر عهده گرفتهام به کارمی گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق و پشتیبانی از حق و گسترش عدالت می سازم.»
وقتی دین، اخلاق و عدالت در یک نبرد نابرابر نرم با پشتیبانی سرویسهای امنیتی ،رسانهای دشمن توسط دهها هنرمند وطن فروش و خائن در آن سوی آبها ودر داخل مورد هجوم قرار میگیرد آیا سخن گفتن از تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی بیمعناست؟!
رئیس جمهور محترم دراین دیدار فرمودند: «نگاه امنیتی به هنر بزرگترین اشتباه امنیتی است فضای امنیتی میتواند جوانه هنر را بخشکاند. دولت قصد ندارد ممیزی در فرهنگ و هنر را ادامه دهد»
رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور رئیس جمهور است . اکنون ما در حال یک جنگ نرم تمام عیار با دشمن هستیم. ملت ما با فداکاری و بصیرت تازه از فتنه 88 قد راست کرده و تهدیدات امنیتی را دفع کرده است. در این جنگ هنرمندان ضد دین و ضد ارزشهای الهی در صف اول و خط مقدم این نبرد هستند چگونه رئیس شورای امنیت عالی بیخیال از این همه غوغا وهیاهو در تهاجم فرهنگی دشمن میتواند این گونه سخن بگوید و بی خیال امنیت فرهنگی مردم باشد.
نتیجه این نگاه به«هنر» و«هنرمند» این میشود که اجازه میدهند نمایندگان پارلمان اروپا به ایران بیایند بروند سفارت یونان به دو شهروند هنرمند ایرانی 200میلیون تومان پاداش هنر نمایی آنها در فتنه 88 را نقدا پرداخت کنند و هیچ چتر امنیتی هم بر این آمد و رفتها حاکم نباشد!!
تدوام این نگاه آن است که بنده به عنوان یک شهروند ایرانی مالیات میدهم تا دولت امنیت ملی را پاسداری کند. یک دفعه چشم باز میکنم می بینم یک عده
ریخته اند در خیابان به اموال عمومی ومردم حمله میکنند و به قتل و کشتار و قمه کشی روی میآورند. وقتی میپرسیم اینها کیستند کسی پاسخگو نیست . از آن سوی سرزمینهای اشغالی نتانیاهو پاسخ ما را میدهد و میگوید چیزی نیست، اصلاح طلبان به نمایندگی از غرب و ما در تهران میجنگند.» ! !
رئیس جمهور محترم هم برای اینکه پاسخ این شبهه را بدهند در همین اجلاس تکریم هنرمندان میفرمایند:
« هنریعنی ارزش ، هنرمند فرد ارزشمندی است. هنرمند امنیت کشور را به خطر نمیاندازد دولت در فکر ایجاد آشتی ملی و وحدت ملی است.»
اگراین پاسخ صحیح است پس این همه خبرنگار و گزارشگر و هنرمند ایرانی دررادیو بی بی سی و رادیو آمریکا و شبکههای اروپایی و آمریکایی درغرب چه میکنند؟ اگر این تعریف از هنر و هنرمند درست بود چرا هنرمندی که در اوایل انقلاب درایران
«توبه نصوح»و «دو چشم بی سو» میساخت الان در اسرائیل دراستخدام بهائیها در دفاع از یک فرقه ضاله چیزی از هنر و هنرنمایی کم نمیگذارد.
البته تردیدی نیست که این نظام از ابتدا دست روی زانوی هنرمندان متعهد ، متدین، شجاع و... گذاشت وایستاد و از آزادی و استقلال خود دفاع کرد. هنرمندان بزرگ کشور در همه عرصهها و با دفاع از ارزشهای الهی و انسانی از ساحت قدسی هنر پاسداری کردند. تنها اندکی از این جماعت به وطن فروشی و
خود فروشی رومیآورند واکنون نیز در نگاه ملت ما انگشت نما هستند به همین دلیل مردم قدر هنرمندان واقعی خود را میدانند ومرز آنها را با هنرمندان ضد ارزشی تمییز میدهند.اما به هر حال رئیس جمهور محترم ما با این نگاهی که در شب تکریم هنر به هنر و هنرمند دارد باید توضیح دهد چگونه میخواهد سوگند خود را جامه عمل بپوشاند. او سوگند خورده است «از هیچ اقدامی در حراست ساز مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور دریغ نورزد.»