نگاه

ضرورتی به گستردگی یک ملت

در هر جامعه اى فرهنگ پایه و اساس زندگى ، و اقتصاد ابزار و اثاثیۀ آن است. ما به هر هدف اقتصادى که بخواهیم برسیم باید زمینه هاى مناسب آن را در مدّ نظر قراردهیم؛ این نکته بویژه در مورد اقتصاد مقاومتى بیشتر اهمیت مى یابد: اگر روحیۀ مردم براى مقتضیات اقتصاد مقاومتى آماده نباشد ، به نتیجۀ مطلوب ،به لحاظ کیفى یا در مدت زمان مناسب ، نمى رسیم ، هرچند اهداف ابلاغ شده و مصوب همگی عالى و ضرورى باشد .

سید مصطفى میرسلیم- با این نکته همه آشناییم که در هر جامعه اى فرهنگ پایه و اساس زندگى ، و اقتصاد ابزار و اثاثیۀ آن است. ما به هر هدف اقتصادى که بخواهیم برسیم باید زمینه هاى مناسب آن را در مدّ نظر قراردهیم؛ این نکته بویژه در مورد اقتصاد مقاومتى بیشتر اهمیت مى یابد: اگر روحیۀ مردم براى مقتضیات اقتصاد مقاومتى آماده نباشد ، به نتیجۀ مطلوب ،به لحاظ کیفى یا در مدت زمان مناسب ، نمى رسیم ، هرچند اهداف ابلاغ شده و مصوب همگی عالى و ضرورى باشد .

اقدامات فرهنگى دو شعبۀ کلى دارد:١- اثباتى ، ٢- شبهه زدایى.

ویژگیهاى برنامه ها و اقدامات فرهنگى متوجه جنبههاى اعتقادى و اخلاقى و رفتارى مى شود.

در زمینۀ اعتقادى ، آرمانهاى توحیدى جمهورى اسلامى و مقابله با استکبار در صدر قرارمى گیرد. ما اطاعت از خدا و بنابراین اطاعت از رسول اکرم صلى الله علیه و آله را اصل مى دانیم و تلاش ما بر این است که آن آرمان هرچه بهتر و سریعتر محقق شود و جایى براى تبعیت از طواغیت و مستکبران چه به صورت شخصیت حقیقى و چه شخصیت حقوقى باقى نماند. همین اصل به مقابلۀ ما با زیاده طلبان و زورگویان و .... انجامیده است.

بدین ترتیب چگونگى مناسبات ما با دیگران و کشور ما با دیگر کشورها مشخص مى شود. هیچ معامله و مذاکره اى با مستکبران و یاران و همپیمانان یا کارگزارانشان نباید انجام گیرد که محصول آن بنوعى در حکم به رسمیت شناختن آنها و علوّشان باشد ،یا به تقویت خصلتهاى تجاوزکارانه و سلطه گرانۀ آنها ، یا تضعیف و تحقیر هویت ما بینجامد.

حتى مراوده و حضور ما براى تحصیل علم یا جهانگردی در دیار آنها نباید رنگ وابستگى و تعلق خاطر به آنها را به خود گیرد. در این راه باید آمادۀ پذیرش ناملایمات و تحمل سختیهای ناشی از برخی محدودیتهای قهری باشیم و بر مبنای شکوفایی استعدادها و تلاشهای علمی خودمان از هیچ گونه مقابله اى با مستکبران وعوامل آنها دریغ نورزیم ؛در این شرایط است که مى توانیم به نضج و تجلى فرهنگ استکبارستیزى افتخار کنیم.

در زمینۀ اخلاقى تمام هوش و حواس ما باید جمع باشد براى تشخیص صفات زشت و رذائلى که نمودِ کبر و حرص و حسد است ، خواه منشأ درونى داشته باشد خواه حاصل تقلا و طراحى و نفوذ بدخواهان و معاندان ما و تبلیغات و القائات گوناگون حقیقى آنها یا ریشه دوانى عمیق شان در فضاى مجازى باشد. ما به لحاظ فردى و نیز در ساحت اجتماعى باید به شکل گیرى و رشد چنان زشتیهاى اخلاقى حساس باشیم و در کشف و مهار کردن آن و چاره جویى عواقب آن کوتاهى نکنیم.

در زمینۀ رفتاری ، فرهنگ انتقاد از خویش و پذیرش نصایح خیرخواهان را باید ملکۀ خود کنیم و در نتیجه ، نهى از منکر و امر به معروف را براى اصلاح مفاسد سرلوحۀ مساعى خود قراردهیم ؛ این ویژگى تا آنجا پیش رود که بر تمام آثار ادبى و تولیدات هنرى و فعالیتهای تبلیغی ما سایه افکند ، و حتى از کمرنگى این غیرت ممدوح دچار نگرانى شویم. چگونه با شیوع رشوه براى پیشبرد اهداف دنیوى، با گسترش بی عفتی برای بی­بند و باری ،با رواج طمع ورزى و ویژه خواری براى برترى جویى بر دیگران، با رشد بى انصافى براى ارضاء تمایلات مادى ، با دروغ و دغل برای کسب منافع سیاسى غیر قانونى فردى و گروهى ، با بکار گیرى شیوه هاى مزورانه و منافقانه براى دستیابى به مقاصد مادى یا وجاهت طلبى مردمى و تثبیت و توسعۀ جاه و مقام ناپایدار این زندگى...، به نیل به عدالت فراگیر و در نهایت به رستگارى امیدوار باشیم ؟

گستردگى فعالیتهاى ضرورى فرهنگی آنچنان است که در این زمینه به جرأت مى توان گفت هیچ کس و هیچ نهادى بدون تکلیف نمى ماند. البته هماهنگى و انسجام آن فعالیتها نباید نادیده گرفته شود و خصوصا لازم است در صیانت از سرمایۀ اعتماد اجتماعی، که در حماسۀ سیاسی انتخابات 1392 تبلور پیدا کرد، بسیار دقت شود.

https://shoma-weekly.ir/vjar4N