نگاه

صدا و سیما در دوره جدید

صدا و سیما رسانه‌ای است که وظیفه آماده‌سازی مخاطبانی میلیونی با ویژگیهای سطوح معرفتی بالا، ایمان پایدار، اعتقاد راسخ، اراده‌ای ژرف‌نگر و دوراندیش آرمانی را به عهده دارد و از طرف دیگر زبان فصیح و بلیغ وگویا و اقناع‌ساز این نظام الهی می‌باشد
نصر عزیزی- پیشرفتهای دو دهه اخیر صدا و سیما بنیانی، مؤثر، مستند و قابل تقدیر است این واقعیت رضایت توأم با نقد بوده. ولی از منظر انتظار مناسب با جایگاه جهانی نظام نوظهور جمهوری اسلامی فاصلهها زیادند زیرا دانشگاهی متفاوت با دانشگاههای متداول جهان است که حوزه متعلمان و مخاطبانش نیز با نگاه جهانی ارزیابی میشوند در حوزه بایدها و نبایدها هم هیچ صدا و سیمایی به روال معمول و هدفمندی و آرمانی قابل قیاس با صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیست. زیرا انقلاب متبوع، نظام متبوع، جامعه مستقر و رسالت این رسانه ملی نیز متفاوت است و این رسالت محدود و محصور به مرزهای کشور ما نیست.

رئیس جدید رسانه ملی که افتخار مسئولیتپذیری و پاسخگویی به مقام قدسی ولایت در پیچ تاریخی جدید را دارد، مسئولیتهای مضاعفی دارد که ویژگیها و شرایط آن متناسب با شرایط خاص دهه پیش روی انقلاب اسلامی و تاثیرگذاری در موج جهانی بیداری اسلامی خواهد بود. لذا در نگاه درونی صدا و سیما رسانهای است که وظیفه آمادهسازی مخاطبانی میلیونی با ویژگیهای سطوح معرفتی بالا، ایمان پایدار، اعتقاد راسخ، ارادهای ژرفنگر و دوراندیش آرمانی را به عهده دارد و از طرف دیگر زبان فصیح و بلیغ وگویا و اقناعساز این نظام الهی میباشد. با این وصف هر چند نخبگان ومدیران متعهد این رسانه ملی به تدوین راهبردهای ده ساله این سازمان پرداختهاند، به نظر میرسد چند راهبرد اساسی بشرح زیر میتواند مبنای دستور کار اتاق فکر و چشمانداز و دورنمای این نهاد تأثیرگذار ملی و بینالمللی باشد:

۱- راهبرد تحول؛ اگر با نگاه هیچگاه قانع نشدن به وضع موجود باشد، دریچهای همواره باز به روی خلاقیتهای هدفگذاری و برنامهریزی خواهد بود.

۲- راهبرد مطالبهگری جامعه از مسئولان در سطوح داخلی و بینالمللی که ابعاد بسیار وسیع ومهندسی شده این راهبرد مبنای نهادینهسازی مقوله رضایت و علاقهمندی مردم به نظام اسلامی خواهد بود تیزهوشی و زیرکی نخبگان سطح بالای صدا و سیما، ابعاد عملیاتی و اجرایی آن را مشخص میسازد.

۳- راهبرد اعتقاد و اخلاق یعنی نوع جهتگیری نظام برای تربیت انسانهایی که در حوزههای عمل فردی، بنیان خانواده و جامعهسازی، بدنبال تحقق آن است، هنر مدیریت صدا و سیما در این است که سهم درصدی این رسانه بزرگ را در این رسالت کمی سازد.

۴- راهبرد ارتقاء پیوسته سطوح چند وجهی معرفتی؛ در یک برنامهریزی دوراندیشانه امکان سطحگذاری معرفتی در همه ابعاد زندگی اجتماعی و تعیین مسیر با هدفگذاریها و ارائه برنامهها میتوان فاصلهها را متناسب با نیاز و انتظار جامعه و دنیای خارج مشخص و کوتاه نمود.

۵- راهبرد مهندسی خرده فرهنگها؛ اگر فرهنگسازی اولویت اول صدا و سیما باشد که هست، مخاطب این رسانه مهم صدها خرده فرهنگ متفاوت و بعضاً مغایر و با شرایط مختلف میباشد و با نگاه راهبردی مهندسی میتوان حقایق و واقعیتها را کشف و به صورت بنیادی و اصولی به تقویت و تایید و اصلاح و حتی تغییر ارزشها و باورها و نگرشهاو رفتارها پرداخت.

۶- راهبرد تدبیر، استدلال و تحلیل؛ پوشش این راهبرد در جهتگیریهای صدا و سیما مبنا و پایه موفقیت در همه برنامهریزیها خواهد بود و این نیز معیار و محکی برای میزان و نحوه توفیق و اثرگذاری باشد.

۷- راهبرد خلاقیت و ابتکار؛ بازیابی تجربه گذشته و حال و تسّری و همافزایی آن در همه برنامهسازیها اجتنابناپذیری این راهبرد را اثبات مینماید.

۸- راهبرد نقد؛ مبتنی است بر بسترسازیها، اصول، نحوه، بهرهبرداری، آموزش، راهکار و چارچوبهای ارزیابی و اثرگذاری که در هدفگذاریها باید مورد توجه باشد.

۹- راهبرد مشارکت و تعامل؛ ابعاد مشارکت به اندازه همه طبقات و گروههای اجتماعی و اقشار و قومیتها و سطوح نخبگی و جریانهای اجتماعی متفاوت وسیع است. خلق مشارکت و تعامل در هدفگذاریها و برنامهسازیها انتظاری است که جایگاه این رسانه را مشخص میسازد.

۱۰- راهبرد درصد و دیدهبانی؛ ابعاد این مقوله برای ایفای صحیح وظایف جهانی بوده و در درون نظام از تنوع و گستردگی جغرافیایی و موضوعی و مصداقی وسیع برخوردار بوده و الزامی برای تحقق سایر جهتگیریهااست.

۱۱- راهبرد حضور مؤثر؛ هر نوع اجرایی که سطح و میزان و ابعاد حضور و تأثیر را در اجرای وظایف رسانه ملی بصورت کلی و کیفی مشخص ننماید، میزان موفقیت را با ابهام مواجه میسازد.

۱۲- راهبرد کاوش و پژوهش؛ این جهتگیری در فرایند زمان نیازمند تحول، تطور و بازنگری و ارزیابیهای مستمر میباشد.

۱۳- راهبرد اقناع؛ ابعاد این راهبرد بسیار وسیع و متنوع بوده و اندازهگیری آن در جامعه با همه سختیها نیازمند ابزارهای دقیق علمی و کارشناسی خواهد بود که مرتبه مقدماتی آن اقناع مدیران و برنامهریزان است.

۱۴- راهبرد نفوذ؛ اساس رسالت رسانه ملی مبتنی بر نفوذ است. حوزه نفوذ اعتقادی، بینش، اخلاقی، رفتاری، فردی، خانوادگی، گروهی، جریانی، نهادی، سازمانی، جریانی، تشکیلاتی، ساختاری با هدفگذاریهای جذبه و جاذبه در سطح ملی و بینالمللی میباشد.

۱۵- راهبرد دانشی، بینش و نگرشی؛ پوشش این راهبرد سطح فرد و سطح جامعه و برای همه گروههای سنی و جنسی با فرهنگهای متفاوت خواهد بود.

۱۶- راهبرد دفاع و تهاجم؛ تطبیق این راهبرد بر اساس راهبردهای اصولی نظام در افقهای چشمانداز و برنامهای خواهد بود. ابعاد عملیاتی این راهبرد در عرصههای داخلی و بینالمللی نیز وسیع است.

۱۷- راهبرد معیشت؛ این راهبرد ابعاد وسیع معیشتی مردم را در همه عرصهها در برمیگیرد بسیاری از جهتگیریها باید این اتصال را در بر داشته باشند.

۱۸- راهبرد مقاومت؛ مقدمات پرداخت به این راهبرد رصد عرصههای تهاجم و نبرد سخت و نرم و آمادگیهای همه جانبه لازم سختافزاری و نرمافزاری با استفاده از توجه به فرصتها و تهدیدها میباشد.

۱۹- راهبرد اقتضاء؛ شناخت مقتضیات زمان نیازمند مسلح بودن به علوم روز مورد نیاز میباشد در این رابطه نوع گزینش مدیران و کارشناسان با معلومات مناسب، زمینهسازی تحقق این راهبرد خواهد بود.

۲۰- راهبرد سلامت؛ نگاه به سلامت کارگزاران با همه صلاحیتها و ایجاد جامعهای با ابعاد متفاوت سلامت مادی و معنوی، بخشی از رویکردهای این راهبرد است.

به نظر میرسد اجماع راهبردهای مذکور به عنوان مبانی رهنمودی در مرکزیت اتاق فکر صدا و سیما و تدوین ترسیم اهداف و سیاستها و برنامهها و شکلگیری شبکهها و گروههای عملیاتی با بهرهگیری از این اجتماع، دوره جدیدی را پیش روی این رسانه مهم اثرگذار قرار خواهد داد.

https://shoma-weekly.ir/71A3Cd