نگاه

شکوه فطر 57

نظامیان خیابان را بسته و بر سر هر چهار راه، تانکی را مستقر کرده بودند. آنها ابتدا مانع حرکت جمعیت شدند و چند گلوله گاز اشک آور شلیک کردند، اما از آنجا که جمعیت زیاد بود، تاب مقابله نداشتند. خواهران حاضر با پرتاب گل به سوی ارتشی‌ها، آنها را تحت تأثیر قرار دادند، به طوری که برادران ارتشی از پشت بلندگوها اعلام کردند که ما مأمور هستیم و معذور، با این حال راه را باز کردند و جمعیت تا پیچ شمیران به راه خود ادامه داد. شهید بهشتی نماز ظهر را در خیابان به جا آوردند و قرار راهپیمایی آتی گذاشته شد.
ابوالفضل توکلی بینا- گرد آوردن جمعیتی چندهزار نفری در مسجد قبا از جمله اولین جرقههای انقلاب بود. به دلیل سابقه زندان و حساسیت ساواک و اینکه من با گروه ستاد مؤتلفه همکاری میکردم، با شهید مفتح به توافق رسیدیم که ما در حاشیه باشیم و تصمیم گیریها را انجام بدهیم و خیلی از فعالیتهای ما آشکار نباشند، از همین رو هفته ای یک بار، هیئت امنای مسجد تشکیل جلسه میدادند و تصمیمات نهایی در جلسه گرفته میشد. در واقع برنامهها به سمت و سویی بود که به مردم جهت فکری بدهیم.

الحق و الانصاف بسیاری از جوانان تربیت شده این مسجد بودند که بعدها شاخهها و جمعیتهای مختلفی را تشکیل دادند. استقبال جمعیت به حدی بود که حتی خیابانهای اطراف پر میشدند. ما هم خانههای خود را آماده کرده بودیم و در اختیار خیل شرکت کنندگان قرار داده بودیم. حسینیه ارشاد در آن ایام تعطیل بود و امام (ره) مثل شهیدان باهنر و مطهری و آقای بهشتی و آقایهاشمیرفسنجانی، برگزاری چنین مجالسی را تشویق میکردند.

برنامهریزیها نیز به گونهای بود که از لحاظ تشکیلات، به تنویر افکار و هدایت جوانان به سمت وسویی پرداخته میشدکه در آینده بشود در مبارزه با رژیم، هستههای مبارزاتی زیادی را تشکیل داد.

دورادور همه چیز در کنترل نیروهای امنیتی بود، اما از آنجا که جمعیت زیاد بود، عوامل رژیم از درگیری وحشت داشتند. گاهی اوقات از کلانتری قلهک میآمدند دفتر مسجد و تهدید میکردند، اما کسی گوش به حرف آنها نمیداد. چند دفعه نیز هیئت امنا را بازپرسی بردند، اما چیزی دستگیرشان نشد.

در اولین شب ماه رمضان 57، مجلس سخنرانی با حضور بیش از چندهزار نفر تشکیل شد. مسجد عملا از آن تاریخ به مرکز افشای توطئههای رژیم پهلوی و کابینه شریف امامیو مرکز خبرگیری و صدور اعلامیه و اطلاعیه تبدیل شد. آقای مفتح در اولین شب، علیه فاجعه سینما رکس آبادان افشاگری کردند و مستقیما دولت را مسئول این جنایات دانستند. در آن هنگام حضور مزدوران مسلح شاه، فضای مبارزاتی خاصی را ایجاد کرده بود.

بر اساس شرح وظایفی که داشتیم برگزاری نماز عید فطر را در جلسه هیئت امنا مطرح کردیم که نماز عیدفطر باید در مکانی برگزار شود که مشی مبارزه در آن دنبال شود. از این رو، تپههای قیطریه را به دلیل وسعت جا و اشراف بر خیابان پیچ شمیران (شریعتی) انتخاب کردیم و عده زیادی از جوانان مرتبط شروع به آماده سازی تپهها برای برگزاری نماز کردند. چند شبانه روز تلاش شد تا تپههایی که پر از سنگ و کلوخ بود، برای نمازگزاران پاکسازی شوند.

حدود یک هفته قبل از پایان ماه مبارک بود که شهید مفتح اعلام کردند نماز عید در تپههای قیطریه برگزار میشود. به این ترتیب روز عید فطر، یعنی روز دوشنبه 13 شهریورماه 57 با جمعیت انبوهی، الله اکبرگویان به سوی قیطریه راهپیمایی کردیم و با حضور بیش از هفتاد هزار نفر از مردم، نماز عیدفطر خوانده شد. تمام تپهها مملو از جمعیت بود.

بعد از نماز که خطبههای آن توسط شهید باهنر ایراد شد، شهید مفتح در سخنانی کوتاه، با تأکید بر رهبری قاطع امام خمینی(ره)، افشاگری علیه رژیم طاغوت و رژیمهای صهیونیستی و امپریالیستی، ضرورت مبارزه متشکل، تحت رهبری امام خمینی (ره) را بیان کردند و روز پنجشنبه 16 شهریور57 را به عنوان تجلیل از شهدای ماه رمضان، تعطیل عمومیاعلام کردند و مردم را به راهپیمایی در این روز فراخواندند و به این ترتیب اولین راهپیمایی بزرگ مردم تهران آغاز شد.

نظامیان خیابان را بسته و بر سر هر چهار راه، تانکی را مستقر کرده بودند. آنها ابتدا مانع حرکت جمعیت شدند و چند گلوله گاز اشک آور شلیک کردند، اما از آنجا که جمعیت زیاد بود، تاب مقابله نداشتند. خواهران حاضر با پرتاب گل به سوی ارتشیها، آنها را تحت تأثیر قرار دادند، به طوری که برادران ارتشی از پشت بلندگوها اعلام کردند که ما مأمور هستیم و معذور، با این حال راه را باز کردند و جمعیت تا پیچ شمیران به راه خود ادامه داد.

شهید بهشتی نماز ظهر را در خیابان به جا آوردند و قرار راهپیمایی آتی گذاشته شد.

https://shoma-weekly.ir/sLdr1V