برای نمونه حدود سه سال قبل که مستند من روحانی هستم تولید و منتشر شد کسی انتظار شکایت از طرف دولت و اعضای نهاد ریاست جمهوری را نداشت. حتی خاطرم هست به عنوان دبیر صفحه مطلبی در مورد این مستند نوشتم و...
بگذریم.
باز هم تابستان
در هفتهای که گذشت صحبتهایی غیررسمی درباره شکایت از مجموعه «سفیرفیلم» منتشر شد. البته اولین واکنش رسانهای به این موضوع در شبکههای اجتماعی و توسط مدیر مجموعه سفیر فیلم بود. او در پست کوتاهی در کانال شخصیاش نوشت:
«باز هم تابستان؛
باز هم شکایت؛
و بالاخره پس از کلی فشار، ابلاغیه شکایت «حقوقی» رئیس محترم جمهور جناب آقای روحانی، امروز به دستمان رسید!باز هم...»
البته بعد از اعلام وصول این ابلاغیه گمانهزنیها درباره بهانه شکایت از سفیرفیلم، به انتشار مستند «من تکنوکرات هستم» در نقد مدل جدید قراردادهای نفتی معطوف بود. این مستند که با همکاری محتوایی قرارگاه اقتصادی شهید احمدی روشن تولید شده بود، ایرادات جدی کارشناسان معتبر به قراردادهای موسوم به IPCرا مطرح میکرد؛ اما اصل ماجرا چیز دیگری بود.
خود نهاد وسط آمده!
رصد اخبار و بررسیها نشان میدهد که نامه احضاریه از سوی دادسرای فرهنگ و رسانه خطاب به مدیر سفیرفیلم ابلاغ شده است. بر اساس این نامه، (در یک اقدام غیر قابل باور و حتی مخالف با سیاستهای دولت تدبیر و امید) نهاد ریاست جمهوری شاکی است و اتهام انتشار مطالب خلاف واقع به سفیرفیلم وارد شده است. درباره مضمون شکایت نیز پس از مراجعه مدیر سفیرفیلم به دادسرای مربوطه، مشخص شده که شکایت مربوط به انتشار مستند «من روحانی هستم» است، مستندی که سه سال قبل منتشر شده بود.
یادآوری هدیه تولد آقای رئیس
سفیر فیلم در سال 92 و همزمان با روز تولد رئیسجمهور محترم (نهم دی ماه) مستندی با عنوان «من روحانی هستم» را به کارگردانی خانم معصومه نبوی و تهیهکنندگی گروه چندرسانهای شفق منتشر کرده بود. این اثر که به چند مقطع مهم از زندگی سیاسی آقای حسن روحانی از جمله ماجرای مک فارلین، شورای نظارت بر صداوسیما در دهه 60، مخالفتهای نمایندگان دور دوم مجلس با انتخاب آقای میرحسین موسوی به عنوان نخستوزیر، حمله به کوی دانشگاه تهران و برنامه هستهای ایران میپرداخت نیز با واکنشهای عجیبی مواجه شد. این واکنشهای عجیب همراه با تأخیری چند ماهه از انتشار اثر در حالی از سوی جریان حامی دولت و برخی از چهرههای حاضر در کابینه ابراز میشد که سفیرفیلم تنها اقدام به توزیع این کار از طریق فروش اینترنتی و اکرانهای دانشگاهی کرده بود و نقشی در تولید آن نداشته است.
تضاربی عجیب و غریب
شاید بتوان گفت که واکنشها به مستند از خود آن جالبتر بود. مثلا نوبخت، سخنگوی دولت انتشار سیدیها را قابل پیگرد قضائی دانست، مطهری، نماینده مجلس، بدون دیدن این مستند آن را دارای اطلاعات غلط عنوان کرد و لاریجانی، رئیس مجلس، گفت: متأسفانه افرادی که این کار را کردند مشخص است که میخواهند به تاریخ هم دروغ بگویند و در ماجرایی که رئیسجمهور در آن نقشی نداشته، آن را به ایشان نسبت دهند و قطعا هدف از این دروغها، ایجاد دعوای داخلی است؛ این کارها برای مردم نان و آب نمیشود.
در طرف مقابل سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و از چهرههای شناختهشده جریان اصولگرایی، پخش این مستند را به نفع روحانی دانسته بود؛ زیرا تصویر انسان وطنفروشی که برخی سعی دارند از روحانی بسازند، با این مستند خنثی میشود. از نگاه سلیمی نمین، تندروهای اصولگرا و اصلاحطلب، تنها کسانی هستند که از این مستند ناراضیاند.
بعد از دو سال
در همان مقطع که یاسر جلالی، رئیس مجموعه سفیر فیلم، در دادسرای فرهنگ و رسانه حاضر و توضیحاتی ارائه کرد خبری از شکایت قضائی و پیگیری حقوقی نبود. حتی خانم الهام امینزاده، معاون حقوقی وقت رئیس جمهوری اعلام کرد که دولت قصد ندارد از سازندگان مستند شکایت کند و حالا بعد از دو سال و نیم از انتشار این مستند، شکایت دولت از سفیرفیلم به دست آنها رسیده است.
با همه اینها نمیدانم الان باید قسم حضرت عباس را باور کنم یا...
نمیدانم سیاستها تغییر کرده یا اصلا نبوده یا...
مگر میشود دولت تدبیر و امید از یک مستند و عوامل توزیعاش شکایت کنند؟