در فتنه 88 که بازسازی فتنه 87 بود، طیفی از اصلاحطلبان، منافقان، سلطنتطلبان، ثروتاندوزان، تجدیدنظرطلبان و خط نفوذ در یک جبهه جمع شدند تا در لوای شعار زیبا و مردم پسند اصلاحطلبی کار نظام علوی را به بهانه انتخابات یکسره کنند. بهانه آنها اگر چه احمدینژاد با همه ویژگیهایش بود، ولی هدف اصلی سرنگونی نظام اسلام و پایان انقلاب اسلامی و اعلام جدایی دین از سیاست و بازنمودن پای دوباره غارتگران بینالمللی بود.
شورش فتنه 88 که با رأفت و خویشتنداری نظام اسلامی و تجربه شوم و پلید پیراهن خونین عثمان تا نهم دی ماه همان سال بطول انجامید، اگر به موفقیت میرسید، که هیهات، آنچنان دیکتاتوری خونینی راهاندازی و حمام خون برپا مینمود که روی امثال هیتلر و
صهیونیست های خونخوار را سفید مینمود زیرا پشت صحنه صهیونیزم جهانی قرار داشته ودارد. شورش فتنه 88 نه منطق اعتقادی داشت، زیرا بدنبال سرنگونی یک نظام اعتقادی بی دینی بود. نه منطق سیاسی داشت، زیرا با هیچ شاخص سیاسی داخلی و بینالمللی همخوانی نداشت، نه منطق انتخاباتی داشت زیرا به کمترین ذره اصول رأی و دموکراسی و حق انتخاب و بازی رقابت و رأی مردم، مطابقتی نداشت. نه منطق علمی و فرهنگی داشت، زیرا هویت فرهنگی و ملی و همزیستی و اخوت و برادری و مشارکت مدنی را زیر سؤال برد. حتی منطق اقتصادی هم نداشت زیرا هیچ نشانی از دیدگاه و یا نظریه انتقادی و اصلاحی معیشت و کسب و کار و سطح رفاه و بهبود شاخصهای زندگی را در بر نداشت.
طیفهای مجتمع در جریان شورش کور فتنه 88 اگر به دولایه برانداز و لایه هرهری مسلکی تقسیم شوند، تکلیف خط برانداز با مردم مشخص هست علاوه بر آن بخش که به اردوگاه دشمن پناه بردهاند، بخشی در درون کشور با نفوذ در بدنه ساختار اداری، امنیتی، اقتصادی، دانشگاهی و... به هماهنگی با دشمن وهمکاری با سرپلهای آنها ادامه میدهند که آثار شوم این حرکت خزنده را با غفلت و قصور و تقصیر دولت روحانی و برخی سادهاندیشان و نااهلان دیگر، شاهد هستیم.
لایه دیگر آن فتنه، اگر با نگاه خوشبینی درمظان تجزیه و تحلیل سیاسی قرار گیرند، در چهار شاخصی که در دیدار افطاری جاری حضرت امام خامنهای با شعرا و هنرمندان مطرح فرمودند، گرفتار سردرگمی و فاصلهگذاری با خط اصیل اسلام ناب محمدی(ص) و خط نورانی امام خمینی(ره) وخط استقامت خونین و سرافرازانه و جاودانه ملت هستند و آن اینکه در حوزه اعتقادی عمق و ژرفایی ندارند، در عرصه فرهنگی گرفتار لاابالیگری هستند، در حوزه سیاسی واداده شدهاند و در مقابل توطئههای دشمن بی تفاوت هستند.
درسهایی که از فتنه 88 باید گرفته شود:
1- خط نورانی انقلاب اسلامی و امام راحل و رهبری معظم پرفروغتر و توفندهتر و با شتاب تابان بر مدار متن دین و سنت رسول خدا(ص) و سیره ائمه و روحانیت بیدار علیه ظلم و استکبار جهانی استمرار دارد و خواب فتنهگران برای همگرایی با گاوچران غارتگر بینالمللی و ایجاد مانع در این وعده الهی هرگز تعبیر نخواهد شد.
2- متن مردم و جامعه حسابشان را از فتنهگران پاک نموده و خواهند نمود هر چند که ماسک و نقاب زیبای اصلاحطلبی را بر چهره داشته باشند آنچه را که در فرایند سالهای گذشته از جریان اصلالحات دریافت کردهاند، اصلاحات آمریکایی بود که بنا داشت به تدریج ریشه نظام دینی را بزند و خدا آنها را رسوا کرد.
3- همانگونه که علیرغم شفافیتها و ساز و کار قانونی در انتخابات سال 88 فتنهگران بر قانون شوریدند و کمیته صیانت از آراء را با هدایت نفوذیهای آمریکایی راه انداختهاند، و این بهانه را دستاویز برای فتنه قرار دادهاند، برای مردم عبرت شد که تن دادن به قانون و اراده نظام یک اصل ضروری است که دشمنان و نفوذیهای آنها در انتخاباتهای بعدی نتوانستهاند ازآن سوء استفاده کنند.
4- از آرایش فتنه 88 و تسامح و تساهل دولت روحانی و سپردن مسئولیتها به عناصر فتنه و خشونت با نیروهای انقلابی و منتقدان دلسوز یک درس برای راه نورانی ولی پرفراز و نشیب انقلاب آموخته شد که اعتماد به غرب و بزدلی در مقابل قلدران بینالمللی بی نهایت ترسو، هدر دادن نیروها و امکانات کشور و افزایش مشکلات و ازدیاد فقر و فساد و تبعیض میباشد که این روش برخی دولتمردان نه با سیره امام علی(ع) و نه با سیره امام راحل و نه با خواستههای مقام معظم رهبری تطابق و همخوانی ندراند و باید مسئولیتها به نیروهای وفادار به نقلاب اسلامی با شاخصهای توانمندی، کارآمدی، مدیریت، مدیریت، تعهد، شجاعت، مردمداری، قانع بودن و با پرهیز از زخارف دنیوی سپرده شود و از زاویه انحرافی موجود پیشگیری کرد.
5- عبرت مهم دیگر اینکه این انقلاب الهی یک خط نورانی بیشتر ندارد و سکانداراین مسیر امام خامنهای و روش و منش امام راحل میباشد. هر جریان و گروه و حزب و دستهای که بر مدار رهبری تبعیت کامل دارند، در این مسیر موفق خواهند بود در غیر اینصورت یا بادشمنان این انقلاب هستند و یا بی تعهد و بی تفاوت ولی پرتوقع هستند و با زمانه رنگ و نقاب عوض میکنند و با تحقیق و نشانی و آدرس و اعلام هویت میتوان گفت سردمداران فتنه آمریکایی در خط دوم قرار دارند و حساب مردم از آنها جداست و در اردوگاه جریان اصلاحطلب و دولت امید و تدبیر لانه ساختند زیرا مرز خود را با آنها شفاف نساختند و این، همانی است که در طراحی بلند مدت دشمنان قرار دارد.