دکتر اسدالله بادامچیان- مساله نوار آیت، یک توطئه بود که در آن چند سوءاستفاده انجام شد. این توطئه علاوه بر شهید آیت علیه شهید بهشتی، حزب جمهوری اسلامی و همچنین علیه مردم بود که مردم حرفهای روشنگرانه آقای آیت را نشنوند.
دفتر هماهنگی رییسجمهور با مردم، سازمان منافقین و شبکههای استعماری، طبق یک نقشه از پیش طراحی شده، موج سنگینی علیه آیت به راه انداختند و شهید آیت، آیت کودتاگر و کودتاچی لقب گرفت. بعد از به راه افتادن این هجمه علیه شهید آیت در جلسه شورای مرکزی حزب، آقای آیت گفت: «من این حرفها را به این صورت نزدم، اینها تحریف کردند.» در همانجا آقای موسوی و همفکرانش در حزب، پیشنهاد اخراج آقای آیت از حزب را دادند. ما و مرحوم آقای بهشتی مخالفت کردیم. شهید بهشتی گفتند اخراج آیت دقیقا به نفع آقای بنیصدر است. ممکن است آقای آیت بیاحتیاطی کرده باشد، ولی این دلیل بر اخراج او نمیشود. قرار شد نوار را از بنیصدر بگیریم.
بنیصدر حدود 20-30 روز طول داد تا بالاخره نوار را داد. بعد از بررسی نوار مشخص شد بنیصدر حرفهای آقای آیت را تحریف کرده است. دوستان آقای آیت گفتند بهترین موقعیت است برای اینکه آقای آیت شکایت کند و دکتر بهشتی هم در قوه قضاییه رسیدگی کند. قرار شد چون پای رییسجمهور در میان است، آقای بهشتی قضیه را با امام در میان بگذارد. امام در جواب دکتر بهشتی فرموده بودند اگر شما یک میثاق وحدت با بنیصدر ببندید، خوب است. شهید بهشتی گفته بودند بنیصدر تهمت زده، افترا بسته، تحریف کرده، چرا ما باید با بنیصدر میثاق وحدت ببندیم؟ این اهل وحدت نیست. امام دوباره فرموده بودند اگر شما یک میثاق وحدتی با او ببندید، خوب است.
وقتی این فرمایش امام در جلسه حزب مطرح شد، بعضیها گفتند امام در هر حال نگفتند آقای آیت شکایت نکند. آیت در جواب خیلی خونسرد گفت ببینید، اینکه آقایان میفرمایند حق من است که شکایت کنم و موقعیت مناسبی برای حزب جمهوری اسلامی است که آقای بنیصدر را در انفعال قرار دهد، همه جای خودش محفوظ است، ولی ما یک اصلی را در این مملکت قبول کردهایم به نام اصل ولایت فقیه عادل که او مدیریت، رهبری و هدایت اصلی جامعه را بهعهده دارد. من از این بیانات امام میفهمم که امام الان مصلحت نمیدانند شکایت کنم. بنابراین شکایت نخواهم کرد، برویم به طرف میثاق وحدت.
من اعتقادم بر این است که بیدلیل کسی شهید نمیشود، شما نمیدانید با شهید آیت چه کرده بودند. طوری فضا را علیه ایشان ساخته بودند که وقتی در مجلس شورای اسلامی راه میرفت، کسی جرأت نمی کرد با او راه برود. هرجا میرفت، به او آیت کودتاچی میگفتند. آنوقت در این شرایط میگوید مصلحت امام را باید رعایت کرد و اینچنین رضای امامت امت را در نظر میگیرد. بر این اساس قرار شد با آقای بنیصدر میثاق وحدت ببندیم. بنیصدر گفت بیایید دفتر من. گفتیم دفتر نمیآییم، تو بیا حزب. گفت من هم حزب نمیآیم. بالاخره قرار شد جلسه یک جای ثالثی باشد و قرار شد به منزل شهید باهنر برویم.
اعضای شورای مرکزی حزب، آقای بهشتی، آقای خامنهای، آقای هاشمی، آقای باهنر، آقای موحدی کرمانی، آقای ناطق، آقای دری، آیت و بنیصدر در منزل شهید باهنر حضور داشتند. وقتی بنیصدر آمد، رفت و بالای اتاق نشست. آیت که از در آمد، رفت بالا کنار بنیصدر نشست. این طرف بنیصدر هم آقای بجنوردی بود. وقتی آیت آمد، از شدت ناراحتی رنگ و روی بنیصدر سیاه شد و فکر میکرد الان محاکمه میشود. ولی ما قصد محاکمه نداشتیم. آقای خامنهای فرمودند که در این جلسه کسی درباره رویدادها و اختلافها بحث نکند. مبنای جلسه، بستن میثاق وحدت است. بنابراین همه در باب وحدت صحبت کنیم. بالاخره بعد از بحث و گفتوگو، به میثاق وحدت رسیدیم.