برخی فکر میکنند عرصه رسانه و مطبوعات و قلمبدستی و خبرنگاری هم حرفهای از حِرَف معمولی نان و زندگی است ولی غافل از اینکه شرف قلم و نویسندگی از نوع به روز بودن آن از جنس و سنخ جهاد و مجاهدت است که فرجام آن اگر مرگ شهادتگونه نباشد، شهیدسازی میباشد. همان کاری که شهید آوینی رسالتاش را به خوبی بعهده گرفت و یک تنه در یک دوره دفاع مقدس و قلم و بیان شیوایش با قافله شهدا همراهی کرد و نجوا نمود و در آخر هم به آنها پیوست.

نصر عزیزی - هفدهم مرداد ماه روز خبرنگار نام گرفت. تمجید این روز هم مزیّن به خون شهید عرصه رسانه صارمی میباشد که در افغانستان در مصاف با سه گروه مستکبران، متحجران و مزدوران به این افتخار نائل گردید.
برخی فکر میکنند عرصه رسانه و مطبوعات و قلمبدستی و خبرنگاری هم حرفهای از حِرَف معمولی نان و زندگی است ولی غافل از اینکه شرف قلم و نویسندگی از نوع به روز بودن آن از جنس و سنخ جهاد و مجاهدت است که فرجام آن اگر مرگ شهادتگونه نباشد، شهیدسازی میباشد. همان کاری که شهید آوینی رسالتاش را به خوبی بعهده گرفت و یک تنه در یک دوره دفاع مقدس و قلم و بیان شیوایش با قافله شهدا همراهی کرد و نجوا نمود و در آخر هم به آنها پیوست.
چنانچه به نگاهی غیر از جهاد و رسالت دینی و سوز و گداز با مظلومان بینالمللی و شور و شیدایی برای آگاهیبخشی کار خبرنگاری و فعالیت در عرصه رسانه ادامه یابد، نهایتاش همان حرفهای برای نانآوری و نامآوری و محدودنگری خواهد بود که در شأن و مقام حرفه عرصه زیربنایی فرهنگ نیست.
امروزه همچون گذشته شاهد دو گروه و دو صف در عرصه رسانه ها و مطبوعات و خبرنگاری هستیم مصادیق این دو گروه را در عرصه بینالمللی می توان یافت و در کشورمان نیز بصورت محدود وجود دارند و مبرای از جریان نفوذ فرهنگی و وابستگی سیاسی نیستند.
گروهی دید فرامنطقهای و فرامرزی دارند و با معیارهای ارزشی و منطقی و عقلی و تطبیق آن با معارف و آموزههای دینی نوک قلمشان را برای ارائه تصویری از حقایق و واقعیات و اطلاعرسانی به حرکت در می آورند. حتی اگر از نوک این قلم رنگ خون نگارش شود. یعنی هم خود عزم جهاد رسانهای دارند و هم دیگران را به مجاهدت برای تصویر حقایق دعوت میکنند.
در مقابل گروهی دیگر پیمانشان وابستگی و سرسپردگی وتعهد به جریانی رسانهای است که ناگزیر از کجنویسی، دروغنویسی، تحریف حقایق، غلو در تصاویر واقعیت وارونگی و اقدام علیه منافع و مصالح خیل عظیم ومیلیونی انسانها هستند. سیاهی لشکر این جماعت در آرایش غولهای رسانهای بینالمللی قرار دارند که عرصه رسانه ای درون کشور کم و بیش به این انحراف نیز آلوده بوده و هستند و مصداق واقعی آن را در مطبوعات زنجیرهای و اجارهای پایگاه دشمن در دوران دوم خردادیها وجودداشت.
در صف بندی مورد نظر گروهی تقیدهای اخلاقی در گزارش نوشتن و گزارش دادن و تهیه و تنظیم یافتهها اصل میدانند، امانتداری میکنند، خیر و شّر قلم را مورد توجه قرار میدهند، ارزش خبر را ارزیابی میکنند، با هر گردبادی نمیچرخند، آلوده هدیهها و رشوههای مزدورسازی نمیشوند، قضاوت خدا را بر روح و جسم و فکر و چشم و قلم خویش حاکم میبینند، به پایداری و یادگاری نام نیک میاندیشند، معرفت محدودیتساز نماز و روزه را در قلم خویش اعمال مینمایند، در مقدمات و مؤخرات به قاعدههای شک و یقین پایبندند و اینکه شاکله شخصیتی مستقل و باهویت و ارزشمدار برای خود قائل هستند. به همین دلیل آثار کار این نوع خبرنگاران و نویسندگان به خودی خود مؤثر و پایدار و ماندنی خواهد بود.
اما... گروهی دیگر هستند که بوی تعفن و مشمئز کننده قلمشان هر خوانندهای را آزار میدهد مگر خواننده از جنس خودشان باشد که این هم معمولاً با فطرت سالم عامه انسانها ناسازگار است.
از ویژگیهای ضداخلاقی این گروه تملق و چاپلوسی در قلم، تهمت و افترا، تحصیل رضایت اربابان زر و زور و قدرت، نفاق در تحلیلها، اطلاعرسانی مغرضانه، تغییر موضعهای حالی به حالی و حرص خود شناساندن موج میزند.
در عرصه خبرنگاری و اطلاعرسانی و رسالت مطبوعاتی دو ویژگی میتواند ملاک تشخیص و تفکیک باشد. ویژگی اول نخبگی و گرایش به خواص بودن در جبهه حق با همه اوصاف و وسعت و مصادیقاش میباشد که لازمه این تقوا، تعهد، دیانت، ارتباط با خدا، توسل به ائمه دین، درد مردم را داشتن، و قلم زدن برای سازندگی و اصلاح و رشد و کمال و بهبود زندگی جامعه میباشد.
ویژگی دوم نخبگی و گرایش به خواص بودن در جبهه باطل با همه خصوصیاتش بوده که قطعاً قلم بدستان این عرصه بانی و یا مروج فساد و تبعیض و ظلم و آلودگی و گناه و نابسامانیهای اجتماعی و انحرافات و ناهنجاریها و نظام فاسد اداری هستند که هیچ بهانهای برای نفهمی ندارند زیرا فرض این است اهل قلم باید با آگاهی و فهم اقدام نماید.
اگر با نیت جهاد در عرصه قلم نمایشی از شاخصهای این دو جریان و دو گروه ترسیم نمائیم، تشخیص رسالت مطبوعاتی و خبرنگاری متعهد از غیرمتعهد برای خودمان و دیگران کار آسانی خواهد بود
برخی فکر میکنند عرصه رسانه و مطبوعات و قلمبدستی و خبرنگاری هم حرفهای از حِرَف معمولی نان و زندگی است ولی غافل از اینکه شرف قلم و نویسندگی از نوع به روز بودن آن از جنس و سنخ جهاد و مجاهدت است که فرجام آن اگر مرگ شهادتگونه نباشد، شهیدسازی میباشد. همان کاری که شهید آوینی رسالتاش را به خوبی بعهده گرفت و یک تنه در یک دوره دفاع مقدس و قلم و بیان شیوایش با قافله شهدا همراهی کرد و نجوا نمود و در آخر هم به آنها پیوست.
چنانچه به نگاهی غیر از جهاد و رسالت دینی و سوز و گداز با مظلومان بینالمللی و شور و شیدایی برای آگاهیبخشی کار خبرنگاری و فعالیت در عرصه رسانه ادامه یابد، نهایتاش همان حرفهای برای نانآوری و نامآوری و محدودنگری خواهد بود که در شأن و مقام حرفه عرصه زیربنایی فرهنگ نیست.
امروزه همچون گذشته شاهد دو گروه و دو صف در عرصه رسانه ها و مطبوعات و خبرنگاری هستیم مصادیق این دو گروه را در عرصه بینالمللی می توان یافت و در کشورمان نیز بصورت محدود وجود دارند و مبرای از جریان نفوذ فرهنگی و وابستگی سیاسی نیستند.
گروهی دید فرامنطقهای و فرامرزی دارند و با معیارهای ارزشی و منطقی و عقلی و تطبیق آن با معارف و آموزههای دینی نوک قلمشان را برای ارائه تصویری از حقایق و واقعیات و اطلاعرسانی به حرکت در می آورند. حتی اگر از نوک این قلم رنگ خون نگارش شود. یعنی هم خود عزم جهاد رسانهای دارند و هم دیگران را به مجاهدت برای تصویر حقایق دعوت میکنند.
در مقابل گروهی دیگر پیمانشان وابستگی و سرسپردگی وتعهد به جریانی رسانهای است که ناگزیر از کجنویسی، دروغنویسی، تحریف حقایق، غلو در تصاویر واقعیت وارونگی و اقدام علیه منافع و مصالح خیل عظیم ومیلیونی انسانها هستند. سیاهی لشکر این جماعت در آرایش غولهای رسانهای بینالمللی قرار دارند که عرصه رسانه ای درون کشور کم و بیش به این انحراف نیز آلوده بوده و هستند و مصداق واقعی آن را در مطبوعات زنجیرهای و اجارهای پایگاه دشمن در دوران دوم خردادیها وجودداشت.
در صف بندی مورد نظر گروهی تقیدهای اخلاقی در گزارش نوشتن و گزارش دادن و تهیه و تنظیم یافتهها اصل میدانند، امانتداری میکنند، خیر و شّر قلم را مورد توجه قرار میدهند، ارزش خبر را ارزیابی میکنند، با هر گردبادی نمیچرخند، آلوده هدیهها و رشوههای مزدورسازی نمیشوند، قضاوت خدا را بر روح و جسم و فکر و چشم و قلم خویش حاکم میبینند، به پایداری و یادگاری نام نیک میاندیشند، معرفت محدودیتساز نماز و روزه را در قلم خویش اعمال مینمایند، در مقدمات و مؤخرات به قاعدههای شک و یقین پایبندند و اینکه شاکله شخصیتی مستقل و باهویت و ارزشمدار برای خود قائل هستند. به همین دلیل آثار کار این نوع خبرنگاران و نویسندگان به خودی خود مؤثر و پایدار و ماندنی خواهد بود.
اما... گروهی دیگر هستند که بوی تعفن و مشمئز کننده قلمشان هر خوانندهای را آزار میدهد مگر خواننده از جنس خودشان باشد که این هم معمولاً با فطرت سالم عامه انسانها ناسازگار است.
از ویژگیهای ضداخلاقی این گروه تملق و چاپلوسی در قلم، تهمت و افترا، تحصیل رضایت اربابان زر و زور و قدرت، نفاق در تحلیلها، اطلاعرسانی مغرضانه، تغییر موضعهای حالی به حالی و حرص خود شناساندن موج میزند.
در عرصه خبرنگاری و اطلاعرسانی و رسالت مطبوعاتی دو ویژگی میتواند ملاک تشخیص و تفکیک باشد. ویژگی اول نخبگی و گرایش به خواص بودن در جبهه حق با همه اوصاف و وسعت و مصادیقاش میباشد که لازمه این تقوا، تعهد، دیانت، ارتباط با خدا، توسل به ائمه دین، درد مردم را داشتن، و قلم زدن برای سازندگی و اصلاح و رشد و کمال و بهبود زندگی جامعه میباشد.
ویژگی دوم نخبگی و گرایش به خواص بودن در جبهه باطل با همه خصوصیاتش بوده که قطعاً قلم بدستان این عرصه بانی و یا مروج فساد و تبعیض و ظلم و آلودگی و گناه و نابسامانیهای اجتماعی و انحرافات و ناهنجاریها و نظام فاسد اداری هستند که هیچ بهانهای برای نفهمی ندارند زیرا فرض این است اهل قلم باید با آگاهی و فهم اقدام نماید.
اگر با نیت جهاد در عرصه قلم نمایشی از شاخصهای این دو جریان و دو گروه ترسیم نمائیم، تشخیص رسالت مطبوعاتی و خبرنگاری متعهد از غیرمتعهد برای خودمان و دیگران کار آسانی خواهد بود