نگاه

شرط بقای انقلابی که همچنان جاریست

یکی از راه های برون رفت از این وضع میدان دادن، ترمیم ریزش ها از انقلابیون با رویش هایی از جوانان جدید است که برای بهبود و اصلاح مسیر انقلاب و خلع پرچمداری از کسانی که روح انقلاب در آنها مرده است، انگیزه دارند. شاید تأکید زیاد رهبری در سالهای اخیر به حضور در میدان و فعال شدن جوانان مؤمن انقلابی، به همین جهت است. ایشان حتی دو ماه قبل سخن از ضرورت تحویل امانت «سرنوشت انقلاب» از میانسالان به جوان ها گفتند
محمد مهدی اسلامی- اغلب نظریه پردازان معتقدند انقلاب به معنای عمیق آن پدیده ای بلند مدت است و تغییر کیفی در یک جامعه، در کوتاه مدت رخ نخواهد داد. مطالعه روند انقلاب ها نشان می دهد این حرکت دراز به مرور دچار توقف، انحراف و یا عقب گرد می شود زیرا عموما پرچمدار آن وقوع انقلاب جوانان هستند، اما طول زمان مورد نیاز برای این تغییر کیفی با طول سن آرمانگرایی آنها مطابقت ندارد.

نگاهی به تجربه های موجود در دنیا نشان می دهد، اگرچه جنبش های جوانان در کشورهای دارای نظام استبدادی و پادشاهی برای استقرار دموکراسی و در نظامهای مردم سالار برای خلق عرصه های جدید در برابر دولت و احیا و تعمیق ارزشهای مطلوب بوده است؛ اما عملا این جوانان در مسیر جنبش یا انقلاب خود دچار تطور شده و با افزایش سن به آرامش خواهی و محافظه کاری ، منفعت طلبی و ... روی می آورند. این در حالی است که به طور طبیعی پس از انقلاب فعالان جوان قیام بر مسند قدرت نشسته اند و بخشی از آنها بر اثر این تطور خود حجاب تداوم انقلاب شده اند. این علاوه بر توقف، انحراف و یا عقب گرد از سوی نسل اول، به علت تعارضات میان شعار و عمل منجر به نوعی شکاف نسلی با نسل جوان پس از خود و بدبینی به ریشه اقدامات نسل قبل می شود.

مثلا در انقلاب اسلامی سرخوردگی جوانان، ایدئولوژی زدگی و تسلیم شدن برابر خواست های جامعه جهت رسیدن به رفاه بیشتر وجه ممیزه گروهی از جوانان دهه شصت و هفتاد با جوانان دهه چهل و حتی پنجاه است که به شدت ایدئولوژیک - اعم از اسلام یا ایسم های رایج در آن مقطع - پیش می رفتند. شبیه این موضوع را دربرخی دیگر کشورها هم شاهد بوده ایم، مثلا در آلمان پس از مقطعی که جنبش های جوانان میان دار تحولات بودند، از مرحله ای نام برده می شود که به «جوانان سرخورده» مشهور است .

یکی از راه های برون رفت از این وضع میدان دادن، ترمیم ریزش ها از انقلابیون با رویش هایی از جوانان جدید است که برای بهبود و اصلاح مسیر انقلاب و خلع پرچمداری از کسانی که روح انقلاب در آنها مرده است، انگیزه دارند. شاید تأکید زیاد رهبری در سالهای اخیر به حضور در میدان و فعال شدن جوانان مؤمن انقلابی، به همین جهت است. ایشان حتی دو ماه قبل سخن از ضرورت تحویل امانت «سرنوشت انقلاب» از میانسالان به جوان ها گفتند.

در کنار این امر، شاهد پایان یافته ندانستن انقلاب اسلامی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده ایم. تداومی که البته همراه با دعوت برای اصلاح در برخی روش های گذشته است. نکوهش مکرر رفتارهای ضدقانونی همچون تسخیر سفارت انگلیس، عربستان و ... از سوی ایشان، شاید همان چیزی است که جامعه شناسان آن را گذار از «جماعت» (مبتنی بر هماهنگی جمعی و سنت) به «جامعه» مبتنی بر قرارداد و قانون تعبیر می کند. (البته این تطابق با نظریه جامعه شناسانی همچون فردیناند تونیس یک انطباق کامل نیست و در مفادی همچون اصالت «نفع شخصی» افتراق جدی دیده می شود.) یا تأکیدات امام خامنه ای در گفتگو با جوانان و دانشجویان بر «انسجام ملی»، «نواندیشی علمی»، «اقتصاد دانش بنیان» در ذیل مفهوم نوسازی و پیشرفت و همچنین تأکید بر مبارزه با فساد، اشرافیگری، حاکمیت تجملگرایانه و زورگویانه، تبعیض و ... «از مجاری قانونی» و با پرهیز از اقدامات «خودسرانه» ذیل مفهوم «عدالت» نشان از اعتقاد ایشان به ادامه انقلابی گری بر ریلی متناسب با تجربیات و عبرتهای چهار دهه گذشته دارد.

طبیعتا این فرایند بدون چالش نیست و با مقاومت بخشی از مواجه می گردد که آن را مزاحم منافع حاصل از اقتدار فعلی خود می دانند یا تداوم انقلاب را ناگزیر از تحمیل هزینه گزافی می یابند که ضررش بیش از نفع آن است. اما اگر این مطالبه ایشان در میدان گرفتن «جوانان مومن انقلابی» - که نتایج مقدماتی خود را نشان داده- به نتیجه مطلوب برسد؛ انقلاب اسلامی یک نقطه عطف در پیش خواهد داشت. لحظه ای که می تواند نقطه عزیمت به سوی تکمیل سومین مرحله انقلاب اسلامی، یعنی تشکیل «دولت اسلامی» شود.

https://shoma-weekly.ir/XsNVih