ادب و هنر

سینمایی که نکوست از بهارش پیداست!

ضرب المثل «سالی که نکوست از بهارش پیداست» این بار بد جوری بر وضعیت سینمای ایران صدق نموده است، بطوری که می‌توان با نگاهی به وضعیت اکران فیلم‌های نوروزی سینماهای ایران، براحتی وضعیت و چشم انداز سینمای کشور را در سال ۹۱ پیش بینی و ارزیابی نمود
محمد دیندار- ضرب المثل «سالی که نکوست از بهارش پیداست» این بار بد جوری بر وضعیت سینمای ایران صدق نموده است، بطوری که می‌توان با نگاهی به وضعیت اکران فیلم‌های نوروزی سینماهای ایران، براحتی وضعیت و چشم انداز سینمای کشور را در سال ۹۱ پیش بینی و ارزیابی نمود، از همین روست که بیراه نیست اگر بگوییم سینمایی که نکوست از بهارش پیداست و صد البته با توجه به وضعیت نامناسب و بحرانی فیلم‌های اکران نوروزی در سینماهای تهران و شهرستان‌ها که یکی از بد‌ترین اکران‌های نوروزی در سالهای گذشته را از سر می‌گذراند، باید با کمال تاسف اذعان داشت که سینمای ایران در سال پیش رو فاقد چشم اندازی امیدوار کننده می‌باشد. در همین راستا و برای تشریح حال و روز ناخوشایند سینمای ایران در ماه‌های پیش رو، در این نوشتار سعی می‌کنیم بعضی از مشکلات سینمای ایران را در سال ۹۱ از زوایای مختلف مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم.

۱-افزایش قیمت بلیط سینماها
افزایش ناگهانی بلیط سینماهای کشور یکی از علت‌هایی است که بی‌شک در سال ۹۱ از تعداد تماشاگران فیلم‌های ایرانی به میزان قابل توجهی خواهد کاست. این مسئله به روشنی در اکران نوروزی سینماهای تهران و شهرستان‌ها ثابت شد و در حالی که هر سال ایام نوروز و آغازین روز‌ها و هفته‌های فصل بهار، از پر رونق‌ترین ایام اکران به حساب می‌آمد و بهار طبیعت، بهار فروش سینماهای ایران نیز نامیده می‌شد، اما افزایش قیمت بلیط سینماهای ایران که با بد سلیقگی هر چه تمام‌تر با فصل بهار کلید خورد، بهار هر ساله  سیمای ایران را به پاییزی زودرس مبدل ساخت که نظیرش را کمتر در سال‌های ماضی دیده بودیم. پس حق داریم وقتی که وضع ناامیدکننده اکران فیلم‌های نوروزی را که بعضی از آن‌ها حتی با شکستن خطوط به ظاهر قرمز و بهره گیری از جذابیت‌های جنسی نتوانستند تماشاگرانی برای خود دست و پا کنند، مشاهده می‌کنیم، اینگونه نتیجه بگیریم که در دیگر فصول سال نیز نباید انتظار رونق سینماهای این مرز و بوم را داشته باشیم، بخصوص اگر غول تورم در ماه‌های آتی رشد کند، به‌ همان میزان نیزاین افزیش قیمت بلیط سینما‌ها برای مردم سنگین‌تر از اکنون جلوه خواهد کرد و بسیاری از مردم ترجیح خواهند داد تا یارانه  نان خود را خرج فیلم و سینما نکنند، آن هم فیلم‌هایی اینگونه ضعیف و سالن‌هایی این همه مشکل دار؟!

۲-محتوای نامناسب
 بسیاری از فیلم ها

همانطور که شاید اغلب علاقمندان به سینما و دیگر حوزه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خبر داشته باشند، سفره  سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر در سال ۹۰ که باید خوراک سالن‌های سینما و مخاطبان آن را در سال ۹۱ تامین می‌نمود، سفره‌ای بس خالی از حیث خوراک‌های فکری مقوی و معنوی بود و البته تا دلتان بخواهد می‌شد در این سفره  به ظاهر رنگارنگ و حجیم انواع هله هوله‌ها و فست فود‌های غیر سالم و بلکه به شدت مضر را دید. در ایام جشنواره فیلم فجر اینجانب یکی از نخستین کسانی بودم که طی یادداشتی در یکی از خبرگزاری‌های کشور تحت عنوان «هئیت انتخاب جشنواره فیلم فجر از مردم عذر خواهی کند»، نسبت به حضور بعضی از فیلم‌های به شدت ضعیف از نظر تکنیک و به شدت سخیف از حیث محتوا و اخلاق اعتراض نمودم. البته در‌ همان زمان و بعد‌ها منتقدان، صاحب نظران و دلسوزان دیگری نیز نسبت به حضور فیلم‌هایی با موضاعات مغایر با اخلاق و نهاد خانواده در جشنواره اعتراض نموده و از اینکه قرار است چنین فیلم‌هایی در سال ۹۱ بر پرده  سینماهای کشور رفته و به پرده دری در خصوص اعتقادات و اخلاقیات بپردازند، ابراز نگرانی نمودند؛ این آش چنان شور بود که حتی معاونت سینمایی در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر در تالار وحدت و در حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن اشاره نمود و خواستار رسیدگی اداره کل نظارت به چنین فیلم‌هایی شد اما افسوس که متولیان اداره کل نظارت و ارزشیابی به سادگی و آسانی از کنار این اعتراضات گذشتند و چشم بر نابسامانی‌های اخلاقی بعضی از فیلم‌ها که تعدادشان نیز کم نبود بستند و به این سان دیدیم که نخستین واکنش نسبت به این غفلت همانا قهر مردم از سالن‌های سینما و نیز فریاد اعتراض مردم در شهرهای مختلف بود.
حال با توجه به اینکه بعضی از فیلم‌های در انتظار اکران که پروانه نمایش گرفته و در نوبت نمایش قرار دارند، از حیث زیر پا گذاشتن بعضی مبانی اخلاقی نسبت به دو فیلم نوروزی بسیار مسئله دار‌تر هستند، باز هم به این نتیجه می‌رسیم که در طول سال ۹۱ نیز با اعتراضات مشابه و شدیدتری از سوی دلسوزان جامعه مواجه بوده و به‌ همان میزان نیز شاهد فاصله گرفتن بیشتر خانواده‌ها از سالن‌های سینما خواهیم بود، مگر اینکه متولیان نظارت بر سینما در فصل بهار از خواب زمستانی خارج شده و با جدیت نسبت به فیلم‌هایی که مبانی اخلاقی و اعتقادی را زیر پا گذاشته‌اند و در مواردی حتی از فیلم فارسی‌های پیش از انقلاب نیز پیشی گرفته‌اند، واکنش نشان داده و تهیه کنندگان و سازندگان آن‌ها را مجاب به تغییرات اساسی و نه صوری در فیلم‌هایشان سازند. در این باره بزودی در یک یادداشت مفصل به یکی از این فیلم‌ها که در قالب و ظاهری روشنفکرانه از بعضی فیلم فارسی‌ها سبقت گرفته، خواهم پرداخت.
نکته: متولیان و دست اندرکاران سینمای ایران در صورتی که نیت و هدفشان اعتلا و نجات سینمای ایران می‌باشد باید قبل از ساخت و اکران هر فیلم نخست به این سوال پاسخ دهند که هدفشان از صدور مجوز، تهیه و نمایش یک فیلم چیست. اگر قرار باشد فیلمی را تهیه نمود و به اکران گذاشت که از شبکه‌هایی مانند فارسی وان، زمزمه و غیره تأثیر گرفته و کیان نهاد مقدس خانواده را به سخره می‌گیرد، خب چه دلیلی دارد که تماشاگر علاقمند به چنین فیلم‌هایی کلی هزینه نموده و به سینما رفته و چنین فیلمی را تماشا کند. چنین تماشاگری بی‌شک از طریق‌ همان ماهواره ده‌ها کانال را به شکلی مجانی و در چندین ثانیه خواهد یافت که مملو از چنین آثار سخیفی می‌باشند. پس به این ترتیب این طیف از تماشاگران به تماشای چنین آثاری بر پرده سینما‌ها نخواهند نشست. از طرف دیگر خیل مردم و خانوادهای اخلاق مداری که اصولأ با چنین فیلم‌ها یی همدلی ندارند نیز اصلأ راضی نخواهند شد تا دست همسر و دختر و پسر خود را گرفته و به تماشای آثاری بروند که در آن‌ها بر روابط آزاد از نوع غربی‌اش بین زن و مرد صحه گذاشته می‌شود و مملو از دیالوگ‌هایی شرم آور می‌باشند. هر چند که متاسفانه امسال شاهد فیلمی بودیم که نوعی از خیانت را مطرح و تایید می‌نمود که حتی در فیلم‌های غربی نیز بطور معمول پذیرفتنی نیست و تبلیغ نمی‌شود.
با این حساب وقتی که هم پیگیران شبکه‌های ماهواره‌ای و هم خانواده‌هایی که نسبت به ماهواره و فیلم‌های سخیف علاقه‌ای ندارند، حاضر نیستند بعضی فیلم‌های مغایر با عفت و اخلاق را در سالن‌های کشور به تماشا بنشینند، پس چرا به چنین آثار بی‌مخاطبی باید مجوز ساخت و اکران داد؟ چرا باید بابت این آثار هزینه نمود، آن هم هزینه‌هایی که بخشی از آن بطور مستقیم یا غیر مستقیم از بودجه کشور می‌باشد؟ چرا با تولید و نمایش اینگونه آثار ساحت فرهنگ، هنر و سینما مورد بی‌احترامی قرار گرفته و خدشه دار می‌گردد؟ چرا با تهیه، نمایش و سپس جلوگیری از چنین آثاری برای کشور هزینه‌های سیاسی و اجتماعی تراشیده می‌شود؛ در حالی که می‌شد با کمی درایت و بصیرت، آثاری را که فاقد معیارهای اخلاقی جامعه هستند، از روز نخست اجازه تولید و نمایش نمی‌داد و در عوض این همه هزینه و وقت، صرف آثاری می‌گردید که مروج اخلاق و معنویات در جامعه باشند.
دومین نکته‌ای که باید بخصوص متولیان سینمای ایران به آن توجه و اهتمام ورزند در نظر گرفتن معیار‌ها و استانداردهای سینمایی برای هر اثری است که روانه اکران عمومی می‌شود. بطوری که با در نظر گرفتن این استاندارد‌ها به هر تله فیلم یا کار ضعیفی که یا معیارهای ویدیویی یا تلویزیونی ساخته شده تحت هیچ شرایطی اجازه اکران در سینما‌ها را ندهند، چرا که در غیر این صورت ریشه به تیشه  سینما می‌زنند. اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه‌ای و سایر رده‌ها و دست اندرکاران تشکیلات سینمایی کشور باید باور کنند که مردم ما مردم باهوشی هستند و فرق سره از ناسره را بخوبی می‌دانند. اینکه مردم پول بدهند و به سینما بروند، آن وقت با فیلمی مواجه شوند که از ابتدا برای مدیوم تلویزیون ساخته شده و بعد بر اساس هوس سازندگان و تهیه کنندگانش و با رایزنی این مدیر و آن مدیر راهی سالن‌های سینما شده، به هیچ وجه خوشایند مردم باهوش ما نیست. زیرا اگر تماشاگری بخواهد فیلمی با ساختار تلویزیونی را مشاهده کند، دیگر لازم نیست با صرف وقت و هزینه راهی سالن سینما شود، بلکه به چنین توفیق اجباری! در‌ همان خانه نیز می‌تواند نائل گردد. سالن سینما جای نشان‌دان فیلم‌هایی است که متناسب با پرده  عریض سینما و با داستان‌هایی پر کشش و در یک کلام ساختار و محتوایی بالا ساخته شده باشند، نه فیلم‌هایی که یا آثاری به شدت تجربی، یا فیلم‌هایی به اصطلاح روشنفکرانه وشخصی و یا فیلم‌هایی لوده و سخیف باشند. بر پرده سینما باید فیلمی نشان داده شود که تماشاگر احساس کند لذت تجربه دیدن چنین اثری تنها و تنها از طریق حضور در سالن سینما می‌سر است و نه اینکه بگوید: این فیلم را هم می‌شد از تلویزیون دید یا از رادیو گوش داد!
همچنین رسیدگی به سالن‌های سینما از نظر امکانات رفاهی، خدماتی و کیفیت فنی از عوامل اصلی جذب تماشاگر به سینمای ایران است. متاسفانه در حال حاضر اکثر سالن‌های سینما در اقصی نقاط کشور فاقد استانداردهای لازم بوده و تماشاگری که در این سالن‌ها حاضر می‌شود احساس راحتی نمی‌کند. کیفیت پایین نمایش فیلم‌ها و سیستم‌های صوتی از دیگر مصیبت‌های سالن‌های سینمایی کشور است که گاهی باعث می‌گردد تا تماشاگر نتواند حتی دیالوگ‌های رد و بدل شده میان بازیگران را بدرستی بشنود. البته این معضل چنان جدی و واگیردار است که حتی سالن برج میلاد که در چند سال اخیر به عنوان کاخ جشنواره فیلم فجر میزبان سینماگران و منتقدان کشور بوده، نیز از آن مبرا نمانده و در چند دوره اخیر جشنواره شاهد اعتراضات مکرر و گسترده اهالی سینما و رسانه نسبت به کیفیت بد صدای فیلم‌ها در این سالن بوده‌ایم. در هر حال با توجه به اینکه وزیر ارشاد اخیرآ اعلام کرده که ما با تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی قایق سینمای کشور را تبدیل به کشتی کرده‌ایم، در نتیجه انتظار می‌رود اجزای این کشتی به درستی طراحی، ترمیم و بازسازی شوند. نکند خدای ناکرده این کشتی به تایتانیک دیگری تبدیل گردد.
https://shoma-weekly.ir/kjDzP6