رفتارهای بنی صدر بعضی تصور می‌کردند که شهید رجایی آنگونه که باید، بنی‌صدر را خوب نمی‌شناسد، چون نرمش‌های خاصی را در رفتار ایشان می‌دیدیم. بنابر این یک روز تصمیم گرفتیم ایشان را دعوت کرده و با حضور عده‌ای از بزرگان، ماهیت اصلی بنی صدر را به ایشان نشان دهیم. قرار شد همگی در باغچه‌ای که در پونک داشتیم جمع شویم. جناب آقای هاشمی رفسنجانی قبل از ما رسیده و مشغول قدم زدن بودند، مقام معظم رهبری نیز قرار بود تشریف بیاورند که بعد از نماز جمعه اطلاع دادند نمی‌توانند به جلسه بیایند. آقای عسگراولادی و عده‌ای از دوستان حزب جمهوری – که الان در مؤتلفه هستند – نیز به آنجا آمدند و بعد از صرف ناهار شروع به بحث کردیم. در آنجا متوجه شدیم تمام اطلاعاتی را که ما به صورت پراکنده از خیانت‌ها، خباثت‌ها، تنش‌ها و کارشکنی‌هایی که بنی‌صدر در امور رزمندگان اسلام ایجاد کرده، تهیه کرده‌ایم ایشان به صورت جامع و منسجم از آنها اطلاع دارد، ولی سعی می‌کند این مسائل رادر سطح عمومی مطرح نکند. در آنجا به واقع متوجه مظلومیت آن بزرگوار شدیم.
محمدرضا اعتمادیان- مجلس خبرگان قانون اساسی که شکل گرفت، شهید صدوقی از یزد و آیت الله یزدی از قم انتخاب شدند. آیت الله یزدی حدود سه ماه به من افتخار داده و در منزل من سکونت گزیدند. اقامت ایشان موجب شد که بسیاری از مطالب مطرح شده در جلسات – حتی جلسات غیر علنی – را بدانم. آیت الله صدوقی و آیت الله یزدی هر دو اظهار داشتند که هنگام طرح و تصویب مواد مربوط به ولایت‌فقیه، عده‌ای به‌شدت مخالف بودند که یکی از آنها بنی صدر بود. او حتی در جلسات خصوصی با آقایان درگیر می‌شد که این چه دیکتاتوری است که شماها می‌خواهید درست کنید! این قانون از قانون شاه هم بدتر می‌شود، ولی با وجود این اختلافات، هفت یا هشت نفر از آقایان تصمیم می‌گیرند که این مسئله را در سطح علنی مجلس مطرح کنند که سرانجام مخالفین و موافقینی نیز پیدا کرد و بدین ترتیب ماده4 قانون اساسی به تصویب رسید. وقتی بعد از مدتی بنی‌صدر رئیس جمهور شد، چون جو حاکم در جامعه به سمت موافقت با تصویب این ماده کشیده شد، بنی‌صدر اعلام کرد که این پیشنهاد را در اصل من مطرح کرده‌ام، چون حکومت باید اسلامی شود.
به واسطه این نوع رفتارهای بنی صدر بعضی تصور می‌کردند که شهید رجایی آنگونه که باید، بنی‌صدر را خوب نمی‌شناسد، چون نرمش‌های خاصی را در رفتار ایشان می‌دیدیم. بنابر این یک روز تصمیم گرفتیم ایشان را دعوت کرده و با حضور عده‌ای از بزرگان، ماهیت اصلی بنی صدر را به ایشان نشان دهیم. قرار شد همگی در باغچه‌ای که در پونک داشتیم جمع شویم. جناب آقای هاشمی رفسنجانی قبل از ما رسیده و مشغول قدم زدن بودند، مقام معظم رهبری نیز قرار بود تشریف بیاورند که بعد از نماز جمعه اطلاع دادند نمی‌توانند به جلسه بیایند. آقای عسگراولادی و عده‌ای از دوستان حزب جمهوری – که الان در مؤتلفه هستند – نیز به آنجا آمدند و بعد از صرف ناهار شروع به بحث کردیم. در آنجا متوجه شدیم تمام اطلاعاتی را که ما به صورت پراکنده از خیانت‌ها، خباثت‌ها، تنش‌ها و کارشکنی‌هایی که بنی‌صدر در امور رزمندگان اسلام ایجاد کرده، تهیه کرده‌ایم ایشان به صورت جامع و منسجم از آنها اطلاع دارد، ولی سعی می‌کند این مسائل رادر سطح عمومی مطرح نکند. در آنجا به واقع متوجه مظلومیت آن بزرگوار شدیم.
