نگاه

سکوتی از جنس اجدادش

یک روز در دادسرای انقلاب بودیم و شهید لاجوردی از خدمت امام برگشته بود. پرسیدیم: «امام چه فرمودند؟» گفت: « به ایشان عرض کردم در مورد جریان نفاق گاهی چنان به من فشار می‌آورند که حس می‌کنم گوشت تنم را تکه‌تکه می‌کنند. چه باید بکنم؟ امام فرمودند: اجداد پاک شما گاهی مجبور بودند سال‌های سال سکوت اختیار کنند!. . . من هم تصمیم گرفته‌ام از این به بعد سکوت کنم و طبق نظر امام حرف نزنم!
محمد علی امانی- یک روز در دادسرای انقلاب بودیم و شهید لاجوردی از خدمت امام برگشته بود. پرسیدیم: «امام چه فرمودند؟» گفت: « به ایشان عرض کردم در مورد جریان نفاق گاهی چنان به من فشار میآورند که حس میکنم گوشت تنم را تکهتکه میکنند. چه باید بکنم؟ امام فرمودند: اجداد پاک شما گاهی مجبور بودند سالهای سال سکوت اختیار کنند!. . . من هم تصمیم گرفتهام از این به بعد سکوت کنم و طبق نظر امام حرف نزنم! در جلسه تودیع ایشان، عدهای شعار دادند که شهید لاجوردی از منصب خود برکنار نشود. ایشان گفت: «میخواستم درباره آینده انقلاب حرفهایی بزنم، اما این کار شما باعث شد سکوت کنم!» این برخورد نشان میدهد ایشان برای حفظ انقلاب و بهخصوص اطاعت از امام، حتی هنگامی که ضرورت هم ایجاب میکرد، مظلومانه سکوت کرد و هیچ حرفی نزد!

نقش شهید لاجوردی در بازگرداندن افرادی که فریب جریانات را خورده و ناآگاهانه در دام آنها گرفتار شده بودند، بهقدری برجسته بود که طبیعتاً دشمنان نمیتوانستند قبول کنند فردی دارای چنین قابلیت بالایی است که سمپاتهای آنها را از آنها میگیرد. شهید لاجوردی یک مدیر فوقالعاده تأثیرگذار بود، به همین دلیل کسانی که فاقد چنین قابلیتهایی بودند سعی کردند از او چهره خشن و ناکارآمدی تصویر کنند. این جریانات و افراد تمایل نداشتند جوانان به ایشان گرایش یابند و لذا با ایجاد جو سنگین تبلیغاتی سعی میکردند تلاشهای ایشان را خنثی و علیه ایشان شایعهپراکنی کنند که متأسفانه در بعضی از موارد موفق هم شدند.

شهید لاجوردی با وجود همه فشارها، تا حد زیادی توانست کار را به سرانجام برساند. اگر مواضع امام پس از عملیات مرصاد را با مواضع شهید لاجوردی نسبت به منافقین مقایسه کنید، کاملاً برایتان آشکار میشود که امام از همان ابتدای انقلاب عزمشان را جزم کرده بودند که با منافقین برخورد کنند و شهید لاجوردی به عنوان سرباز نظام در خدمت منویات ایشان بود و وظایفش را انجام میداد. روزی هم که به ایشان دستور داده شد کنار برود، بدون ذرهای گلایه و شکایت برگشت و به کار اصلی خودش یعنی خیاطی و فروشندگی در بازار پرداخت.
https://shoma-weekly.ir/j0hDcs