نگاه

سومین «نسخه جهانی» ولایت فقیه

شواهد و قرائن نشان می‌دهد دعوت نامه جهانی مقام معظم رهبری که در هنگامه بیداری اسلامی و در پیچ تاریخی زمان وصف‌آرایی‌ها هماهنگ غربی‌ها علیه جمهوری اسلامی صادر شد، فصل جدیدی از بروز و ظهور اندیشه عدالتخواهی و تحول فرهنگی و موج معنویت‌گرایی و تقابل کژی‌ها و پلشتی‌های فرهنگ غربی است که رهبری نشانه آن را می‌بینند و به همین دلیل این گرایش را به نخست وزیر مجارستان یادآوری می‌نمایند.
نصر عزیزی- افق دید عالم اسلامی باید با افق جهان‌شمولی اسلام مطابقت داشته باشد به همین دلیل جایگاه مرجعیت دینی قبل از اینکه جایگاه پاسخگویی به پاره‌از مسائل و مشکلات دینی مسلمانان باشد، مسئولیتی تمام عیار برای کل دین و کل زندگی سرنوشت‌ساز مسلمانان در اقصی نقاط جهان است و هنگامی که چنین هدفگزاری و اراده‌ای مصمم در مرجعیت وجود داشته باشد، شخصیتی چون امام خمینی پا به عرصه جهاد و مبارزه و هدایت و رهبری می‌گذارد و اتکال بر خدا نموده و با محاسبات و شجاعت و اخلاص حرکت می‌کند و خداوند نصرت‌اش را ارزانی می‌دارد تا بعد از پانزده سال با گذر از همه فراز و نشیب‌ها دومین حکومت اسلامی را بعد از تاریخ صدر اسلام تشکیل می‌دهد.

ولایت فقیه بزرگترین دستاورد تاریخ اسلام است که امام راحل آن را تثبیت نمود و در دهه چهارم از قرن چهارم در جهان استکبارزده امروز چون قامت سروگونه نشان‌نمایی می‌کند و امروز جهان را از رویارویی دو قطب شرق و غرب به دو قطب استکبار و انقلاب اسلامی مبدل می‌سازد. کمتر از سه دهه پیش بود که از کلبه محقر ولی نورانی جماران با دستخط پربرکت امام راحل نامه‌ای برای گورباچف، صدر هیئت رئیسه ابرقدرت شرق منتشر شد و این بلوک و بلکه جهان کمونیسم را به خداپرستی و گرایش به معنویت و پرهیز از غلطیدن به دامن استکبار غربی دعوت نمود. سه موضع تفکر، تحقیر و تمسخر از جمله مواضع آن روز در قبال تهاجم اندیشه‌ای امام خمینی و پیش‌بینی‌های قاطع او بود که در عرصه رسانه‌ای جهان نشو و نما می‌کرد ولی دیری نپایید که متحیران و استهزاء کنندگان آن روز به جمع تامل و تفکر کنندگان پیوستند و پیش‌بینی امام خمینی رادر خصوص فروپاشی کمونیسم جهانی و جستجوی آن در موزه‌های تاریخ را به عیان دیدند و از این هنگام بود که جبهه استکبار جهانی عزم جزم‌تری را برای رویارویی با انقلاب اسلامی با طرحها و برنامه‌ها و مطالعات گوناگونی ندارک دیدند که بگذریم و جای بحث این مقاله نیست.

نامه دوم مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی و غربی دقیقا از نسخ نامه امام راحل به به گورباچف است که با ثبات مقتدرانه و نظام‌مند جمهوری اسلامی و کسب دستاوردهای علمی و سیاسی در سطح جهان و نقش‌آفرینی در معادلات سیاسی جهان، دریچه دیگری از نوع دعوت به خداگرایی را از ام‌القرای جهان اسلام به روی غربی‌ها گشوده است. از نظر ماهیت و هدفگذاری نامه اول و دوم آقا همان نامه امام راحل به گورباچف است ولی از نظر شکلی نامه امام راحل پتکی بر دیوار در حال فروپاشی کمونیسم جهانی بوده و نامه رهبری حاضر فراخوانی برای شک و تردید در یافته‌ها و بافته‌های فکری و اخلاقی مکاتب پوسیده لیبرالیسم و سکولاریسم می‌باشد چرا که اگر تا دیروز دین افیون ملتها تلقی می‌شد ولی انقلاب اسلامی پوچی این تئوری را اثبات نمود، ولی امروز الگوی حکومت دینی با حاکمیت ولایت فقیه هماوردی برای مقابله و مناظره و مشاجره منطقی و استدلالی برای نظام‌های حاکم بر جوامع غربی می‌باشد.

نکته ظریف در دو مکاتبه رهبری خطاب قرار دادن جوانان غربی است که از یک جهت دل‌های پاک و زلال و صاف و در جستجوی حقیقت جوانان که هنوز در منجلاب مفاسد غرق نشده‌اند، دعوت به حق‌اندیشی و تحقیق و تفحص پیرامون دین اسلام می‌شود و از طرف دیگر مهر باطلبی بر آن بخش از دل‌های مرده و آلوده دوران پیری غربی‌ها است که با وجود انوار مشعشع جهانی انقلاب حیات‌بخش اسلامی نتوانستند پرده‌های غفلت و جهالت را از دل و چشم خود کنار بزنند و یا نگذاشتند.

شور و شعف و احساسات و حقیقت‌جویی نسل جوان که جلوه‌ای از آن هویدا است، بستر و ظرفیت مضاعف دیگری است که رهبری این لایه از جامعه جهانی را مخاطب قرار داده‌اند زیرا هر مانعی به هر دلیلی و با هر امکانی برای حبس نور الهی انقلاب اسلامی ایجاد نمایند، راهپیمایی و نمایش عشق و علاقه زاید‌الوصف 28 میلیون انسان را در یک مناسبت و آن هم برای امامی که بخشی از الگو‌آفرینی او وخاندانش در کربلا افشاء شد، قابل کتمان نیست هر چند که اخبار داعش، یمن، اسرائیل، فرانسه و امثال آن در صدر اخبار رسانه‌های جهان باشد.

شواهد و قرائن نشان می‌دهد دعوت نامه جهانی مقام معظم رهبری که در هنگامه بیداری اسلامی و در پیچ تاریخی زمان وصف‌آرایی‌ها هماهنگ غربی‌ها علیه جمهوری اسلامی صادر شد، فصل جدیدی از بروز و ظهور اندیشه عدالتخواهی و تحول فرهنگی و موج معنویت‌گرایی و تقابل کژی‌ها و پلشتی‌های فرهنگ غربی است که رهبری نشانه آن را می‌بینند و به همین دلیل این گرایش را به نخست وزیر مجارستان یادآوری می‌نمایند.

حال این گوی و این میدان و آن شهدایی که به عهد خودشان با مولایشان وفا کردند و از این بعد در هنگامه پالایش ریزش‌ها و رویش‌ها ما چگونه خواهیم توانست در این همراهی بین المللی وفاداران به عهدهای محکم بایستیم.

https://shoma-weekly.ir/pZqNRL