جریان روحانیت یک جریان اصیل در کشور است. گفتمان روحانیت یک گفتمان مسلط و منطبق بر گفتمان نظام و انقلاب است لذا روحانیت باید هر زمان به نوسازی گفتمان خود بپردازد. جریانهای سیاسی در کشور باید تابعی از متغیر اصلی گفتمان روحانیت باشند و هرکس از این خط دور افتد باید در صحت راه خود تردید کند.
کاظم انبارلویی- مقام معظم رهبری در دیدار علما و روحانیون و طلاب حوزههای علمیه استان خراسان شمالی موضوع نسبت حوزه با نظام و انقلاب را بهعنوان یک بحث کلیدی و محوری مطرح فرمودند.
ایشان فرصتهایی را که انقلاب و نظام در اختیار علما و روحانیون قرار داده بیان کردند و فرمودند: با اینهمه فرصتها و امکانات نظام در اختیار حوزهها و علما ؛" اینکه یک آقایی در یک گوشهای عبایش را بکشد به کول خودش ، بگوید من به کارهای نظام و کشور کار نداریم افتخار نیست، این ننگ است".
و بعد فرمودند:" اینکه ( گفته شود) ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است".
هشدار در مورد خطر سکولاریسم، جدایی دین از سیاست همیشه ترجیع بند سخنان امام (ره) در همه سخنرانیها و بیانیهها بود. امروز مقام معظم رهبری صریحاً از خطر نفوذ جدایی دین از سیاست و نفوذ سکولاریسم در رفتار حوزهها سخن به میان آوردهاند. باید ابعاد این خطر را مورد واکاوی قرار داد ومعلوم کرد این رخنه به تفکر و اندیشه حوزویان چگونه صورت گرفته و میزان آن چقدر است. باید این هشدار را جدی گرفت.
تردیدی نیست تا موقعی که " انقلاب" انقلاب اسلامی است باید دست نیاز به سوی علما و دانشمندان علوم اسلامی وحوزهها دراز کرد و از خرمن اندیشههای زلال قرآنی آنها برای ساماندهی ارکان و وظایف نظام خوشه چینی نمود.
اما سخن در اینجاست آیا وظیفه روحانیت فقط تولید فکر و پاسخ به شبهات و موضوعات و ارائه طریق است؟ طبیعی است این کافی نیست. علما باید آستین همت بالا زنند ودر چینش نظم جدید قرآنی در کشور مشارکت کنند. علما باید در پذیرش مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی، فرهنگی وحتی اقتصادی در معماری ایران اسلامی در افق برنامه چشم انداز بیست ساله مشارکت فعال داشته باشند. اکنون نسل سوم حوزه یک دوره "علم آموزی" را طی سه دهه انقلاب طی کرده است. این نسل باید آمادگی خود را برای "کارآموزی" و پذیرش پستهای کلیدی کشور نشان دهد.
امروز بحمدالله در حوزههای علمیه قم، مشهد، اصفهان و شهرهای بزرگ مراکز علمی و تحقیقاتی و پژوهشی تشکیل شده و دانشمندان جوانی در این مراکز تلاشهای فوق العاده علمی دارند. اما در سپهر سیاست، فرهنگ، اقتصاد و ... کمتر ظهور دارند و همین زنگ خطر سکولاریسم در حوزهها را به صدا در آورده است و از همه زودتر مقام معظم رهبری متوجه چنین خطری شدهاند و هشدار دادهاند.
حضور روحانیت در شبکههای اجتماعی، مساجد و بسیج باعث شد که دشمن را در فتنه سال 88 شکست دهیم. این تست موفق را در غائله 11 تیر78 یک بار روحانیت با نمره فوق العاده بالا از سر گذراند. اما ما فتنههای پیچیدهتری در پیش داریم. شرط عبور موفق از این فتنهها حضور پر قدرت روحانیت و حوزهها در سطوح میانی قدرت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است . روحانیت باید مدام نسبت بین خود و نظام را تعریف و به تناسب آن به حضور سیاسی و اجتماعی خود در جامعه بیفزاید و اگر این توفیق را پیدا نکند باید بپذیرد آلوده به سمی از سموم سکولاریسم است. اگر این سمزدایی از حوزه صورت نگیرد نظام آسیب میبیند.
بهنظر میرسد سرویسهای دشمن بویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی که اکنون وجود فاصله بین روحانیون ونظام را القاء میکنند سه هدف عمده دارند:
1- تا آنجا که میتوانند علما را از پرداختن به مشکلات مردم و انقلاب دور نگه دارند تا نظام و کشور از رهنمودها و راهنماییهای آنها در حل معضلات محروم بماند. لذا ضربه به نظام را از این طریق دنبال میکنند.
2- میخواهند علمایی را که اشتیاق ورود به مسائل سیاسی دارند، در وادی نقد زمینگیر کنند و یک چهره اپوزیسیونی از آنها واتاب دهند، که نقدشان زینت بخش رسانههای کفر، الحاد و شرک علیه نظام باشد .
3- دشمن میخواهد نقش جریان روحانیت وعلما را از پیشتازی و پیشگامی به پیروی و حمایت از جریانات سیاسی در کشور فرو کاهد. آنها میخواهند جریان روحانیت تابعی از متغیر جریانات دیگر باشد تا با سوزنبانی جریانهای سیاسی روحانیت را در کوچههای بن بست گفتمانهای عقیم غافلگیر کنند.
جریان روحانیت یک جریان اصیل در کشور است. گفتمان روحانیت یک گفتمان مسلط و منطبق بر گفتمان نظام و انقلاب است لذا روحانیت باید هر زمان به نوسازی گفتمان خود بپردازد. جریانهای سیاسی در کشور باید تابعی از متغیر اصلی گفتمان روحانیت باشند و هرکس از این خط دور افتد باید در صحت راه خود تردید کند.
امروز بحمدالله مراجع عظیم الشأن شیعه با پیروی از گفتمان رهبری در صحنههای سیاسی حضور دارند و این موضوع خطر سکولاریسم را از حوزهها دفع کرده است. اما این حضور کافی نیست و لازم است همه ظرفیت حوزهها و روحانیت برای کارآمد سازی نظام ونیز مقابله با ترفندها و نیرنگهای غرب بویژه آمریکا فعال شود، تا خط پایانی بر خطر جدایی دین از سیاست باشد.
ایشان فرصتهایی را که انقلاب و نظام در اختیار علما و روحانیون قرار داده بیان کردند و فرمودند: با اینهمه فرصتها و امکانات نظام در اختیار حوزهها و علما ؛" اینکه یک آقایی در یک گوشهای عبایش را بکشد به کول خودش ، بگوید من به کارهای نظام و کشور کار نداریم افتخار نیست، این ننگ است".
و بعد فرمودند:" اینکه ( گفته شود) ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است".
هشدار در مورد خطر سکولاریسم، جدایی دین از سیاست همیشه ترجیع بند سخنان امام (ره) در همه سخنرانیها و بیانیهها بود. امروز مقام معظم رهبری صریحاً از خطر نفوذ جدایی دین از سیاست و نفوذ سکولاریسم در رفتار حوزهها سخن به میان آوردهاند. باید ابعاد این خطر را مورد واکاوی قرار داد ومعلوم کرد این رخنه به تفکر و اندیشه حوزویان چگونه صورت گرفته و میزان آن چقدر است. باید این هشدار را جدی گرفت.
تردیدی نیست تا موقعی که " انقلاب" انقلاب اسلامی است باید دست نیاز به سوی علما و دانشمندان علوم اسلامی وحوزهها دراز کرد و از خرمن اندیشههای زلال قرآنی آنها برای ساماندهی ارکان و وظایف نظام خوشه چینی نمود.
اما سخن در اینجاست آیا وظیفه روحانیت فقط تولید فکر و پاسخ به شبهات و موضوعات و ارائه طریق است؟ طبیعی است این کافی نیست. علما باید آستین همت بالا زنند ودر چینش نظم جدید قرآنی در کشور مشارکت کنند. علما باید در پذیرش مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی، فرهنگی وحتی اقتصادی در معماری ایران اسلامی در افق برنامه چشم انداز بیست ساله مشارکت فعال داشته باشند. اکنون نسل سوم حوزه یک دوره "علم آموزی" را طی سه دهه انقلاب طی کرده است. این نسل باید آمادگی خود را برای "کارآموزی" و پذیرش پستهای کلیدی کشور نشان دهد.
امروز بحمدالله در حوزههای علمیه قم، مشهد، اصفهان و شهرهای بزرگ مراکز علمی و تحقیقاتی و پژوهشی تشکیل شده و دانشمندان جوانی در این مراکز تلاشهای فوق العاده علمی دارند. اما در سپهر سیاست، فرهنگ، اقتصاد و ... کمتر ظهور دارند و همین زنگ خطر سکولاریسم در حوزهها را به صدا در آورده است و از همه زودتر مقام معظم رهبری متوجه چنین خطری شدهاند و هشدار دادهاند.
حضور روحانیت در شبکههای اجتماعی، مساجد و بسیج باعث شد که دشمن را در فتنه سال 88 شکست دهیم. این تست موفق را در غائله 11 تیر78 یک بار روحانیت با نمره فوق العاده بالا از سر گذراند. اما ما فتنههای پیچیدهتری در پیش داریم. شرط عبور موفق از این فتنهها حضور پر قدرت روحانیت و حوزهها در سطوح میانی قدرت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است . روحانیت باید مدام نسبت بین خود و نظام را تعریف و به تناسب آن به حضور سیاسی و اجتماعی خود در جامعه بیفزاید و اگر این توفیق را پیدا نکند باید بپذیرد آلوده به سمی از سموم سکولاریسم است. اگر این سمزدایی از حوزه صورت نگیرد نظام آسیب میبیند.
بهنظر میرسد سرویسهای دشمن بویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی که اکنون وجود فاصله بین روحانیون ونظام را القاء میکنند سه هدف عمده دارند:
1- تا آنجا که میتوانند علما را از پرداختن به مشکلات مردم و انقلاب دور نگه دارند تا نظام و کشور از رهنمودها و راهنماییهای آنها در حل معضلات محروم بماند. لذا ضربه به نظام را از این طریق دنبال میکنند.
2- میخواهند علمایی را که اشتیاق ورود به مسائل سیاسی دارند، در وادی نقد زمینگیر کنند و یک چهره اپوزیسیونی از آنها واتاب دهند، که نقدشان زینت بخش رسانههای کفر، الحاد و شرک علیه نظام باشد .
3- دشمن میخواهد نقش جریان روحانیت وعلما را از پیشتازی و پیشگامی به پیروی و حمایت از جریانات سیاسی در کشور فرو کاهد. آنها میخواهند جریان روحانیت تابعی از متغیر جریانات دیگر باشد تا با سوزنبانی جریانهای سیاسی روحانیت را در کوچههای بن بست گفتمانهای عقیم غافلگیر کنند.
جریان روحانیت یک جریان اصیل در کشور است. گفتمان روحانیت یک گفتمان مسلط و منطبق بر گفتمان نظام و انقلاب است لذا روحانیت باید هر زمان به نوسازی گفتمان خود بپردازد. جریانهای سیاسی در کشور باید تابعی از متغیر اصلی گفتمان روحانیت باشند و هرکس از این خط دور افتد باید در صحت راه خود تردید کند.
امروز بحمدالله مراجع عظیم الشأن شیعه با پیروی از گفتمان رهبری در صحنههای سیاسی حضور دارند و این موضوع خطر سکولاریسم را از حوزهها دفع کرده است. اما این حضور کافی نیست و لازم است همه ظرفیت حوزهها و روحانیت برای کارآمد سازی نظام ونیز مقابله با ترفندها و نیرنگهای غرب بویژه آمریکا فعال شود، تا خط پایانی بر خطر جدایی دین از سیاست باشد.