امام خمینی (ره) افرمودند: «حیف نیست که شما سه گروه مسلمان و متدین، جدای از هم کار کنید؟ ما نیاز به وحدت و یکپارچگی داریم. با هم باشید. یکی شوید.»
ابوالفضل توکلی بینا- با ایستادگی حضرت امام (ره) و مراجع و مردم، دولت ناگزیر شد مصوبه انجمنهای ایالتی، ولایتی را لغو کند. از تهران چند نفر آمدند پیش من و گفتند: «از آقا بپرسید اجازه میدهند ما برای این پیروزی جشن بگیریم؟» من رفتم و مطلب را خدمت امام (ره) عرض کردم. خبر و اعلامیه کوتاهی دادند و در آن از مقاومت و ایستادگی مردم تشکر کردند و فرمودند: «صفوف خود را فشردهتر کنید که اگر مجدداً دستی به سوی اسلام دراز شد، آن را قطع کنیم».
یک شب بعد از لغو مصوبه انجمنهای ایالتی، ولایتی، من و آقای عسگراولادی و آقای عراقی از طرف حضرت امام (ره) دعوت شدیم به قم و در منزل ایشان شاهد حضور دو گروه دیگر هم بودیم. گروه اصفهانیها و برادران ما در مسجد شیخ علی شهید لاجوردی، امانی و دوستان دیگر حضور دارند. هر سه گروه را حضرت امام (ره) دعوت کرده بودند. حضرت امام به اندرون رفتند و آن سه گروه را به اندرون دعوت کردند.
امام خمینی (ره) از اینکه در آن سه ماه تلاش و فعالیت کردیم قدردانی کردند و فرمودند: «حیف نیست که شما سه گروه مسلمان و متدین، جدای از هم کار کنید؟ ما نیاز به وحدت و یکپارچگی داریم. با هم باشید. یکی شوید.» گفتیم چشم و آمدیم تهران و در یک ماه، چهار جلسه تشکیل داده شد. این چهار جلسه در منزل حاج مهدی شفیق و حاج صادق امانی بود. در پایان چهار جلسه به این جمعبندی رسیدیم که از هر کدام از سه گروه چهار نفر انتخابی بیایند و شورایی ۱۲ نفره تشکیل بدهند. چهار نفر ما، بنده بودم، آقای عسگراولادی، مرحوم شفیق و شهید حاج مهدی عراقی و آن دو گروه هم چهار نفرشان را معرفی کردند. یکی از خوشبختیهای جمعیتهای مؤتلفه این بود که حتی یک گزارش هم از آنها به دست ساواک نیفتاد و این نبود مگر دعوت امام (ره) برای وحدت و یکپارچگی و نصایحی که به جمع ما کردند. بعد از تشکیل شورای ۱۲ نفره، گفتیم برویم خدمت امام (ره) و بگوییم که امر شما را اطاعت کردیم. خدمتشان رفتیم و گفتیم که ما ۱۲ نفر، نماینده آن سه گروه هستیم و همانطور که شما فرمودید، یکی شدهایم و اسم آن را هم جمعیت مؤتلفه اسلامی گذاشتهایم. امام (ره) خیلی خوشحال شدند و فرمودند: «دو، سه تا نصیحت هم به شما میکنم. توجه کنید. یکی اینکه به جای عضوگیری، برادریابی کنید. احزاب وقتی فرم دست شما میدهند، از هر مسلکی باشید اشکالی ندارد، ولی شما برادریابی کنید، دوم اینکه حزبیها را راه ندهید، چون هرجا منافعشان ایجاب کند، شما را رها خواهند کرد، سوم اینکه در تصمیمگیریها سعی کنید اقلیت را قانع کنید تا راه، هموارتر شود».
به هرحال از اینجا به بعد، حاج مهدی عراقی به شکل فعال وارد عرصه شد. این نکته را نیز ذکر کنم که قبل از اینکه خدمت امام (ره) برویم، این سه گروه گاهی تصمیماتی میگرفتند که گروه دیگر با آنها مخالفت یا آنها را خنثی میکرد، ولی وقتی وحدت ایجاد شد، این مسائل از بین رفت. امام (ره) تجربه دوران گذشته، یعنی مشروطیت و نهضت ملی و آیتالله کاشانی را در اختیار داشتند و بنابراین بسیار مصمم و حساب شده، وارد میدان شدند.