نگاه

سهم خواهی با تصویرسازی از تغییر خیالی روحانی

باید دید ریشه این دیدارها تلاش برای تذکر به رئیس جمهور در قبال سخنان و عملکرد نامطلوب وی (که نشان افزایش گرایش به جبهه اصلاحات است) بوده است یا تقدیر از رفتار و مواضع وی؟ سخنان روحانی در دانشگاه تهران شاید محک خوبی برای بررسی این سوال باشد و اگر بر این مبنا جواب حالت نخست باشد؛ آیا چنین دیدارهایی نشان از نزدیک شدن روحانی به دیدار کنندگان است؟
محمد مهدی اسلامی- یکی از کسانی که این روزها، ساعتهای زیادی در کنار دکتر منصور غلامی بود؛ نقل می کرد که در روزهای پرالتهاب قبل از رأی اعتماد، وی تصمیم گرفته بود که مغلوب فضاسازی رسانه ها نشود و از این رو، به بسیاری از مطالبی که از سوی عناصر تندرو اصلاح طلب درباره اش گفته شد؛ پاسخ نداد و به جای بازی منفعل، بازی فعالی را با برگزاری جلسات مختلف و تشریح رویکردهای خود به نمایش گذاشت.

شاید همین سکوت او در برابر برخی ادعاها، سبب تصور چهره هایی همچون دکتر کواکبیان سراسر خروش و احساس شد، تا نسبت به روحانی ظن آن را ببرند که او چهره ای اصولگرا را برای وزارت علوم انتخاب کرده است.

کافی است به 15 سال قبل برویم؛ سالی که نه تنها تشکلهای دانشجویی دانشگاه بوعلی در دفاع از هاشم آغاجری بسیار فعال و در صف مقدم تشکلهای کشور عمل می کردند و او مانعی بر سر راه آنها نبود، که 19 آبان ۱۳۸۱جمعی از اعضای هیأت‌رییسه و استادان دانشگاه بوعلی‌سینا در نامه‌ای به رییس‌جمهور وقت حمایت از هاشم آغاجری پرداختند. اگرچه این نامه فاقد نام اعضای هیأت رئیسه بود، اما ریاست وقت آن دانشگاه را «منصور غلامی» به عهده داشت؛ رئیسی که با انتصاب های معروف به «پیام دوم خرداد» در سال 1376 بر سر کار آمد و تا اواخر دولت دوم خاتمی سکان این دانشگاه را بر عهده داشت. در دولت نهم و دهم در حاشیه بود و به مؤسسه آموزش عالی غیردولتی «عمران و توسعه» رفت تا بار دیگر با بازگشت دوستانش به وزارت علوم در دولت یازدهم، بار دیگر به صندلی خود در دوره اصلاحات برگردد و سکان دانشگاه بوعلی را در دست بگیرد.

غلامی یکی از دلایلی است که برای اثبات تغییر رویکرد روحانی برشمرده اند! در حالی که او بجز غائله آغاجری، در تاریخ 23 دی 1382 به همراه برخی دیگر از همفکرانش به مجلس شورای اسلامی رفت تا از تحصن مجلس ششم حمایت کند. تحصنی که از تندترین اقدامات دوره اصلاحات محسوب می گردد. با این وصف، غلامی هرچه باشد؛ اصولگرا نیست!

وجه دیگری که بدان استناد می کنند، دیدار نمایندگانی از جامعه روحانیت مبارز با رئیس جمهور است. اقدامی که اگر قرار بود نشانه ای از تغییر رویکرد روحانی باشد، باید قبل از انتخابات اخیر برگزار می شد. یا استناد عجیب تر، دیدار با فرماندهان سپاه!

باید دید ریشه این دیدارها تلاش برای تذکر به رئیس جمهور در قبال سخنان و عملکرد نامطلوب وی (که نشان افزایش گرایش به جبهه اصلاحات است) بوده است یا تقدیر از رفتار و مواضع وی؟ سخنان روحانی در دانشگاه تهران شاید محک خوبی برای بررسی این سوال باشد و اگر بر این مبنا جواب حالت نخست باشد؛ آیا چنین دیدارهایی نشان از نزدیک شدن روحانی به دیدار کنندگان است؟

وقتی نیک بنگریم، چنین سناریو پردازی درباره نزدیک شدن روحانی به اصوگرایان بیشتر به یک عملیات روانی شبیه است؛ عملیاتی که هدفی مشخص دارد. بدهکارسازی و طبیعی جلوه کردن امتیازدهی بیشتر دولت دوازدهم به اصلاح طلبان برای برقراری موازنه با امتیازهای خیالی که این روزها برجسته سازی شده است.

https://shoma-weekly.ir/E1eIoI